0

مبحث هشتاد و پنجم طرح صالحین: "اعتیاد؛ علل و راهکارها"

 
sina_1
sina_1
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آبان 1393 
تعداد پست ها : 260
محل سکونت : تهزان

پاسخ به:مبحث هشتاد و پنجم طرح صالحین: "اعتیاد؛ علل و راهکارها"

مطلب بالا چند بار تکرار شده . میتونید ویرایش کنید .

 

مطلب بسیار خوب بود.

موتور جستجو یا حق

موتور جستجو ایرانی یا حق

شهاب حسینی

وب سایت شهاب حسینی

سپتیک تانک

سپتیک تانک

چربی گیر فاضلاب

چربی گیر

چربی گیر آشپزخانه

برج خنک کننده

برج خنک کننده

فارغ التحصیل طراحی صنعتی از دانشگاه ارومیه - ارشد تبریز

بنده طراح چربی گیر , فیلتر شنی و سپتیک تانک پلی اتیلن میباشم

تصفیه فاضلاب چربی گیر پلی اتیلن خرید فروش سپتیک در مشهد مخزن سپتیک تانک

چربی گیر پلی اتیلن

برج خنک کننده فایبرگلاس سپتیک تانک برج خنک کننده برج خنک کننده یا همان کولینگ تاور یکی از قدیمی ترین روش های خنک سازی سیالات میباشد . که در آن از وزش باد و فشار آب برای خنک سازی استفاده میگردد .برج های خنک کننده فایبرگلاس در نوع خود بی نظیر میباشند
آدرس تهران شهرک صنعتی
برج خنک کننده فایبرگلاس برج خنک کننده فایبرگلاس ساخت صنایع شها از بهترین نمونه های برج خنک کننده در ایران میباشد و برج خنک کننده مدارباز صنایع شها به دو صورت برج خنک کننده مکعبی و برج خنک کننده صنعتی ساخته می شود . برج های خک کننده توسط سیستم آب پاشی خنک سازی میگردند . سپتیک تانک پلی اتیلن سپتیک تانک پلی اتttp://shaیلن سپتیک تانک پکیج تصفیه فاضلاب شستشو ماشین و تصفیه فاضلاب ماشینچربی گیر پکیج تصفیه فاضلاب کارواش تصفیه فاضلاب کارواش سپتیک بتنی پیش ساخته چربی گیر های پیش ساخته در بیست مدل در ظرفیت های گوناگون عرضه میشوند.چربی گیر

چربی گیر آشپزخانه

ساخت این چربی گیر های به صورتی است که به راحتی در آشپزخانه و در مسیر فاضلاب قرار داده می شود. چربی گیر های ساخت ایران چربی گیر بسیار با دوام و زیبا هستند. میزان نشت باکتری در این چربی گیر ها صفر میباشد . در مسیر فاضلاب نصب میگردد و کاملا بی بو میباشد . چربی گیر یا همان تله چربی یا حوضچه چربی گیری هست . چربی گیر فایبرگلاس نحوه ساخت و اجرای چربی گیر های فایبرگلاس - نوع فایبرگلاس استفاده شده از فایبر گلاس کره ای میباشد . چربی گیر فایبرگلاس جدید ترین لینک های افزوده شده برای حال گیری از چربی گیر و بعضی مفسدین که روش های من رو کپی مکنن شما دزد هستید و من الله توفیق چربی گیر چربی گیر ها انواع مختلفی دارند که در صنعت کاربرد های زیادی دارند از چربی گیر های آشپزخانه صنعتی گرفته تا چربی گیر های لوله های فاضلاب های صنایع غذایی و دامی چربی گیر مثلا ما چربی گیر های خاصی را تولید میکنیم

 

چهارشنبه 15 بهمن 1393  12:26 AM
تشکرات از این پست
liasam ria1365 omiddeymi1368
mehdibishe
mehdibishe
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 69
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث هشتاد و پنجم طرح صالحین: "اعتیاد؛ علل و راهکارها"

اعتياد = تجربه ي كنجكاوانه جواني با اوقات فراغت زياد،‌اعتياد به اينترنت ، اعتياد به مواد مخدر، اعتياد به .... همه اينها در نوع خودش اعتياد است

نقش خانواده = 50 درصد .در اعتياد نقش دارند،‌چون زير بناي خانواده و محيط خانواده خيلي در شخيصت فرد تاثير دارد.

اجتماع = 25درصد در اعتياد نقش دارند، دوستان، همكلاسي ها و همكاران در كشانده افراد به پرتگاه هاي خطرناك موثراند. افراد حسود ، افراد بي ظرفيت 

دولت = 25 درصد در اعتياد نقش دارد، دولت مي بايست جوانان را از معضل بيكاري نجات دهد، به هر طريق ممكن، دولت مي بايست با قاچاق چيان  قاطعانه برخورد كند.

 

ماییم و کهنه دلقی کاتش درآن توان زد

چهارشنبه 15 بهمن 1393  7:18 AM
تشکرات از این پست
liasam ria1365 omiddeymi1368
liasam
liasam
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1393 
تعداد پست ها : 1143
محل سکونت : مرکزی

اعتیاد زنان در ایران و چالش‌های آن

 

شواهد پراکنده‌ ای هست که روند فزاینده شیوع اعتیاد در زنان را تأیید می‌کند.

همشهری نوشت: آمار رسمی رشد حدود ۴درصد جمعیت معتادان کشور در سال ۱۳۷۷به حدود ۷درصد در سال ۱۳۸۹ را تأیید کرده‌ اند. مطالعات اخیر پژوهشگران حوزه آسیب‌ های اجتماعی بیانگر رشد پدیده اعتیاد به مواد در میان زنان است. اما چرا باید به اعتیاد زنان به‌عنوان گروه خاص پرداخت؟

آسیب‌پذیری جسمانی، روانی و اجتماعی زنان به‌علت ویژگی‌های متفاوت آنها با مردان، موضوع اعتیاد را در زنان پیچیده‌تر کرده. حتی می‌توان گفت، زنان در برابر آسیب‌های فیزیکی، اجتماعی و روانشناختی ناشی از مصرف مواد آسیب‌پذیر‌تر از مردان هستند. زنان سریع‌تر از مردان به مواد وابسته می‌شوند. فاصله زمانی مصرف تا تزریق مواد برای زنان کوتاه‌تر از مردان است. در عین حال تجربه خشونت خانگی، تغییرات هورمونی زنان در دوره‌های مختلف زندگی همراه با اضطراب، افسردگی و تحریک‌پذیری نیز می‌تواند عامل بازگشت به اعتیاد و مانعی برای درمان آن باشد. با وجود تعداد کمتر زنان مصرف‌کننده در برابر مردان، میزان مرگ‌ومیر در آنها بیشتر است.

مصرف مواد در زنان با رفتارهای پرخطری مانند فرار از منزل، روسپیگری و ابتلا به ایدز همراه است. اما از آنجایی که بیماری اعتیاد زنان یک قبح فرهنگی محسوب می‌شود و توسط جامعه و خانواده زن معتاد پذیرفته نمی‌شود، پنهانکاری به‌وجود می‌آید. زنان ایرانی انگ قوی‌تری را از اعتیاد به مواد تجربه می‌کنند و نسبت به درمان بی‌انگیزه‌اند و البته محیط‌های درمان اعتیاد بیشتر مردانه هستند.

در ایران خدمات پیشگیرانه زیادی برای کاهش اعتیاد ارائه می‌شود و این در حالی است که تفاوت‌های بیولوژیک، روانشناختی و جامعه شناختی زنان مغفول مانده و به‌عنوان گروه خاص دیده نشده‌اند. سیستم حمایتی که مبتنی بر نیازها و مشکلات زنان در معرض اعتیادباشد،طراحی نشده است. بنابراین ساختار مردانه مدل‌های درمانی اعتیاد موجود در کشور، اعتیاد زنان را تبدیل به پدیده‌ای کرده است که گاهی در خفا می‌ماند، اما ستون‌های اصلی یک جامعه را آشکارا تخریب نخواهد کرد.

**بسم الله القاصم الجبارین**

چهارشنبه 15 بهمن 1393  1:39 PM
تشکرات از این پست
ria1365 omiddeymi1368
liasam
liasam
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1393 
تعداد پست ها : 1143
محل سکونت : مرکزی

مسئولیت 14 دستگاه در زمینه جلوگیری از مصرف الکل

در تاریخ 22دی 93 دبیر کمیته ملی پیشگیری و مبارزه با مشروبات الکلی از ابلاغ شیوه‌نامه اجرایی مبارزه با قاچاق، تولید، توزیع و نگهداری مشروبات الکلی از سوی وزارت کشور خبر داد.

امیر هوشنگ عندلیبیان عنوان می‌کند این شیوه‌نامه وظایف 14 دستگاه و سازمان که نقش اساسی و اصلی را در مبارزه با مصرف مشروبات الکلی در کشور دارند مشخص می‌کند. بر اساس آخرین آمار در ایران سوءمصرف 3/0درصدی الکل و وابستگی 7/0 درصدی به مشروبات وجود دارد. کارشناسان معتقدند برای کنترل و کاهش آسیب‌های ناشی از مصرف مشروبات الکلی باید اقدامات حمایتی در این زمینه انجام شود. دبیر کمیته ملی پیشگیری و مبارزه با مشروبات الکلی از ابلاغ شیوه‌نامه اجرایی مقابله با قاچاق، تولید، توزیع، نگه داری و مصرف مشروبات الکلی از سوی وزیر کشور خبرداد و گفت: این شیوه‌نامه وظایف 14 دستگاه و سازمان که نقش اساسی و اصلی را در مقابله با مصرف مشروبات الکلی در کشور دارند، مشخص می‌کند.

 

این شیوه‌نامه اجرایی در کمیته ملی پیشگیری و مبارزه با مشروبات الکلی تهیه و تلاش شده حداکثر مشارکت دستگاه‌ها و سازمان‌های مسئول در سطوح ملی جلب شود.

امیرهوشنگ عندلیبیان  اضافه کرد: این شیوه‌نامه در کمیته ملی به مسئولیت نیروی انتظامی تهیه شده و وظایف 14 دستگاه :

 

ازجمله نیروی انتظامی،

قوه قضائیه،

سازمان بسیج،

سپاه،

وزارت صنعت و معدن و تجارت،

وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی،

وزارت امورخارجه،

گمرک،

وزارت کشور،

وزارت دفاع،

وزارت اطلاعات،

وزارت آموزش و پرورش،

سازمان پزشکی‌قانونی

و سازمان صداوسیما

را مشخص کرده است. عندلیبیان همچنین از تصویب سند ملی پیشگیری، مقابله، درمان، کاهش آسیب و بازتوانی مشروبات الکلی که در خردادماه 92 در59 نشست شورای اجتماعی کشور در همین کمیته تهیه شده بود خبر داد و گفت: این مصوبه از سوی وزیر کشور برای اجرا به تمامی ذی نفعان ابلاغ شد.

دبیر کمیته ملی پیشگیری و مبارزه با مشروبات الکلی اهداف راهبردی این سند را کاهش بار مصرف الکل، نهادینه‌سازی سهم و نقش سازمان‌ها و دستگاه‌های دولتی و سازمان‌های مردم‌نهاد در کاهش بار مصرف الکل، آگاه‌سازی جامعه از علل ریشه‌ای و عوامل گرایش و پیامدهای مصرف الکل، ارتقای بهره‌مندی از خدمات درمان و کاهش آسیب و بازتوانی مصرف الکل و مهار و کنترل مصرف و همچنین کاهش دسترسی به الکل و افزایش هزینه جرائم مرتبط با الکل برشمرد.

 فعالیت نخستین مرکز ترک سوءمصرف الکل 
بر اساس آماری که سال 2012 سازمان بهداشت جهانی منتشر کرد کشور ایران در رده‌بندی جهانی میزان مصرف الکل در رده 166 قرار دارد.
 
طبق آخرین آمار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، مصرف الکل در کشور به 7/1 دهم درصد رسیده است. هفت‌دهم درصد کشور وابستگی به الکل و سه دهم درصد نیز سوءمصرف دارند و نسبت مصرف الکل مرد به زن در کشور 9 به یک است.
 
ماه گذشته رئیس اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد وزارت بهداشت، از فعالیت نخستین مرکز ترک سوءمصرف الکل به‌صورت پایلوت در تهران خبر داده بود. علیرضا نوروزی گفت: مراکز اقامتی برای ترک مصرف‌کنندگان الکل با مدیریت طبی را در دستور کار داریم و یک مرکز درحال حاضر به‌عنوان پایلوت در تهران مشغول فعالیت است.
 
او در ادامه عنوان کرد: در ایران ورود الکل و همچنین مشروبات الکلی تقلبی از مرزهای کشور دلایل بسیاری از بیماری‌ها و مرگ‌ومیرها را به خود اختصاص داده است.
 
 
مبارزه با الکل متولی واحدی ندارد
 
رئیس کمیته سلامت و رئیس پیشین بهزیستی شورای شهر تهران دراین مورد می‌گوید: مهم‌ترین مشکل درمان آسیب‌های اجتماعی نبودن متولی واحد ومجزا برای هر حوزه است.
 
غلامرضا انصاری می‌افزاید: وزارت رفاه که در دولت اصلاحات تشکیل شد در دو وزارتخانه تعاون و کار ادغام شد درحالی که این حوزه‌ها هیچ سنخیتی با هم ندارند و در واقع مسائل حوزه رفاه قربانی حوزه کار وکارگری شده است.
 
او ادامه می‌دهد: عملا دستگاه‌هایی که در کشور در حوزه آسیب‌های اجتماعی فعالیت می‌کنند هنوز نگاه سنتی سابق را دارند.
در مبارزه و درمان اعتیاد به الکل دستگاه‌های متعدد اعم از دولتی و شبه‌دولتی به این قضیه وارد شده‌اند و چون متولی واحدی ندارد به نتیجه نمی‌رسد. هر دستگاهی بخشی از این موضوع را در دستور کار دارد و پراکنده و جزیره‌ای به این موضوع می‌پردازد.
 
انصاری می‌افزاید: باید در درجه اول بر ابزار‌های فرهنگی و نقش رسانه‌ها و نهاد‌های آموزشی توجه داشت و در درجه دوم ساختار‌های مناسب برای پیشگیری از این موضوع از طریق ایجاد تولیت واحد ایجاد شود تا در پایان بتوان افراد معتاد را توانبخشی و درمان کرد.
 

http://titreno.ir/

ارمان

**بسم الله القاصم الجبارین**

چهارشنبه 15 بهمن 1393  1:51 PM
تشکرات از این پست
ria1365 omiddeymi1368
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به:مبحث هشتاد و پنجم طرح صالحین: "اعتیاد؛ علل و راهکارها"


نقل قول sina_1

مطلب بالا چند بار تکرار شده . میتونید ویرایش کنید .

 

مطلب بسیار خوب بود.

موتور جستجو یا حق

موتور جستجو ایرانی یا حق

شهاب حسینی

وب سایت شهاب حسینی

سپتیک تانک

سپتیک تانک

چربی گیر فاضلاب

چربی گیر

چربی گیر آشپزخانه

برج خنک کننده

برج خنک کننده

سلام و تشکر از حضور شما؛

مطالب تکراری و طولانی و خلاف قوانین تالار حذف شدند.

موفق باشید.

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

چهارشنبه 15 بهمن 1393  3:46 PM
تشکرات از این پست
ria1365
shokoofeh
shokoofeh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1389 
تعداد پست ها : 952
محل سکونت : البرز

پاسخ به:مبحث هشتاد و پنجم طرح صالحین: "اعتیاد؛ علل و راهکارها"

تعریف شخصی شما از اعتیاد چیست؟

به نظر من همه چیز از وابستگی آب میخوره، تعریف من هم از اعتیاد یعنی وابستگی البته در سطح منفی، زیرا وابستگی در سطح مثبت باعث ایجاد علقه میشود

از نقطه نظر شخصی شما دلایل گرایش افراد بخصوص جوانان به اعتیاد چیست؟

وقتی جوانی به مسائلی مثل خانواده و خدا و قرآن وابستگی ندارد، به سمت وابستگی منفی میرود که اعتیاد نمونه آن است

شما اعتیاد را به چند نوع تقسیم میکنید و انواع اقسام آن را همراه با توضیح بیان نمایید؟

انواع اعتیاد از این قبیلند اعتیاد به مواد مخدر، اعتیاد به مشروبات و یا حتی اعتیاد به دنیای مجازی مثل فیس بوک، اعتیاد به ماهواره و یا حتی اعتیاد به یک رابطه که میتواند را بطه خیابانی و خلاف شئون باشد و جدا شدن را مشکل میکند زیرا وابستگی یجاد شده است

نقش خانواده ها دراعتیاد و جلوگیری از آن در فرزندانشان چیست؟

خانواده ها برای جلو گیری از کشیده شدن فرزندشان به این وادی فقط یک راه دارند آن هم رفاقت با فرزندشان است

نقش حکومت و دستگاههای زیربط در اعتیاد و همچنین پیشگیری و درمان آن چیست؟

مگه یکی دوتاست که توضیح بدم ولی در یک توضیح مختصر بنده وظیفه دستگاههای دولتی را به دو دسته تقسیم میکنم 1.دخالت مستقیم 2.دخالت غیر مستقیم

مستقیم:از طریق برخورد با قاچاقچی، واسطه و مصرف کننده

غیر مستقیم: از طریق ایجاد فضای کارهای فرهنگی و ورزشی، تسهیل امر ازدواج و...

 

سوالات ویژه

1. دولت هر کاری که بکند، معتاد بعد از ترک به اعتیاد بر میگردد زیرا از نظر روانی آمادگی ترک ندارد و ابتدا باید این آمادگی در او ایجاد شود.

2. مهمتر از نوع و نام سازمان هماهنگی بین این سازمانهاست

قوم من ترنج را با پوست می خورند

 راستی! کسی زلیخا را ندیده است؟

چهارشنبه 15 بهمن 1393  5:03 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 ria1365 liasam
shokoofeh
shokoofeh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1389 
تعداد پست ها : 952
محل سکونت : البرز

پاسخ به:مبحث هشتاد و پنجم طرح صالحین: "اعتیاد؛ علل و راهکارها"


نقل قول liasam

در تاریخ 22دی 93 دبیر کمیته ملی پیشگیری و مبارزه با مشروبات الکلی از ابلاغ شیوه‌نامه اجرایی مبارزه با قاچاق، تولید، توزیع و نگهداری مشروبات الکلی از سوی وزارت کشور خبر داد.

امیر هوشنگ عندلیبیان عنوان می‌کند این شیوه‌نامه وظایف 14 دستگاه و سازمان که نقش اساسی و اصلی را در مبارزه با مصرف مشروبات الکلی در کشور دارند مشخص می‌کند. بر اساس آخرین آمار در ایران سوءمصرف 3/0درصدی الکل و وابستگی 7/0 درصدی به مشروبات وجود دارد. کارشناسان معتقدند برای کنترل و کاهش آسیب‌های ناشی از مصرف مشروبات الکلی باید اقدامات حمایتی در این زمینه انجام شود. دبیر کمیته ملی پیشگیری و مبارزه با مشروبات الکلی از ابلاغ شیوه‌نامه اجرایی مقابله با قاچاق، تولید، توزیع، نگه داری و مصرف مشروبات الکلی از سوی وزیر کشور خبرداد و گفت: این شیوه‌نامه وظایف 14 دستگاه و سازمان که نقش اساسی و اصلی را در مقابله با مصرف مشروبات الکلی در کشور دارند، مشخص می‌کند.

 

این شیوه‌نامه اجرایی در کمیته ملی پیشگیری و مبارزه با مشروبات الکلی تهیه و تلاش شده حداکثر مشارکت دستگاه‌ها و سازمان‌های مسئول در سطوح ملی جلب شود.

امیرهوشنگ عندلیبیان  اضافه کرد: این شیوه‌نامه در کمیته ملی به مسئولیت نیروی انتظامی تهیه شده و وظایف 14 دستگاه :

 

ازجمله نیروی انتظامی،

قوه قضائیه،

سازمان بسیج،

سپاه،

وزارت صنعت و معدن و تجارت،

وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی،

وزارت امورخارجه،

گمرک،

وزارت کشور،

وزارت دفاع،

وزارت اطلاعات،

وزارت آموزش و پرورش،

سازمان پزشکی‌قانونی

و سازمان صداوسیما

را مشخص کرده است. عندلیبیان همچنین از تصویب سند ملی پیشگیری، مقابله، درمان، کاهش آسیب و بازتوانی مشروبات الکلی که در خردادماه 92 در59 نشست شورای اجتماعی کشور در همین کمیته تهیه شده بود خبر داد و گفت: این مصوبه از سوی وزیر کشور برای اجرا به تمامی ذی نفعان ابلاغ شد.

دبیر کمیته ملی پیشگیری و مبارزه با مشروبات الکلی اهداف راهبردی این سند را کاهش بار مصرف الکل، نهادینه‌سازی سهم و نقش سازمان‌ها و دستگاه‌های دولتی و سازمان‌های مردم‌نهاد در کاهش بار مصرف الکل، آگاه‌سازی جامعه از علل ریشه‌ای و عوامل گرایش و پیامدهای مصرف الکل، ارتقای بهره‌مندی از خدمات درمان و کاهش آسیب و بازتوانی مصرف الکل و مهار و کنترل مصرف و همچنین کاهش دسترسی به الکل و افزایش هزینه جرائم مرتبط با الکل برشمرد.

 فعالیت نخستین مرکز ترک سوءمصرف الکل 
بر اساس آماری که سال 2012 سازمان بهداشت جهانی منتشر کرد کشور ایران در رده‌بندی جهانی میزان مصرف الکل در رده 166 قرار دارد.
 
طبق آخرین آمار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، مصرف الکل در کشور به 7/1 دهم درصد رسیده است. هفت‌دهم درصد کشور وابستگی به الکل و سه دهم درصد نیز سوءمصرف دارند و نسبت مصرف الکل مرد به زن در کشور 9 به یک است.
 
ماه گذشته رئیس اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد وزارت بهداشت، از فعالیت نخستین مرکز ترک سوءمصرف الکل به‌صورت پایلوت در تهران خبر داده بود. علیرضا نوروزی گفت: مراکز اقامتی برای ترک مصرف‌کنندگان الکل با مدیریت طبی را در دستور کار داریم و یک مرکز درحال حاضر به‌عنوان پایلوت در تهران مشغول فعالیت است.
 
او در ادامه عنوان کرد: در ایران ورود الکل و همچنین مشروبات الکلی تقلبی از مرزهای کشور دلایل بسیاری از بیماری‌ها و مرگ‌ومیرها را به خود اختصاص داده است.
 
 
مبارزه با الکل متولی واحدی ندارد
 
رئیس کمیته سلامت و رئیس پیشین بهزیستی شورای شهر تهران دراین مورد می‌گوید: مهم‌ترین مشکل درمان آسیب‌های اجتماعی نبودن متولی واحد ومجزا برای هر حوزه است.
 
غلامرضا انصاری می‌افزاید: وزارت رفاه که در دولت اصلاحات تشکیل شد در دو وزارتخانه تعاون و کار ادغام شد درحالی که این حوزه‌ها هیچ سنخیتی با هم ندارند و در واقع مسائل حوزه رفاه قربانی حوزه کار وکارگری شده است.
 
او ادامه می‌دهد: عملا دستگاه‌هایی که در کشور در حوزه آسیب‌های اجتماعی فعالیت می‌کنند هنوز نگاه سنتی سابق را دارند.
در مبارزه و درمان اعتیاد به الکل دستگاه‌های متعدد اعم از دولتی و شبه‌دولتی به این قضیه وارد شده‌اند و چون متولی واحدی ندارد به نتیجه نمی‌رسد. هر دستگاهی بخشی از این موضوع را در دستور کار دارد و پراکنده و جزیره‌ای به این موضوع می‌پردازد.
 
انصاری می‌افزاید: باید در درجه اول بر ابزار‌های فرهنگی و نقش رسانه‌ها و نهاد‌های آموزشی توجه داشت و در درجه دوم ساختار‌های مناسب برای پیشگیری از این موضوع از طریق ایجاد تولیت واحد ایجاد شود تا در پایان بتوان افراد معتاد را توانبخشی و درمان کرد.
 

http://titreno.ir/

ارمان


البته به این نکته باید توجه داشت که وظیفه سازمانی مثل گمرک با بسیج و نیروی انتظامی، در قبال مشروبات فرق میکند فرق میکند

قوم من ترنج را با پوست می خورند

 راستی! کسی زلیخا را ندیده است؟

چهارشنبه 15 بهمن 1393  5:08 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 ria1365 liasam
AMIN1995
AMIN1995
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 163
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث هشتاد و پنجم طرح صالحین: "اعتیاد؛ علل و راهکارها"

اصول پیشگیری اعتیاد :گروهی از روان شناسان و روان پزشکان مشهور جهان معتقدند:(( عوامل اجتماعی وابسته به فقر بشر ، در وابستگی انسان به مواد افیونی موثر هستند و میزان بروز اعتیاد در گروه های پایین اجتماعی/ اقتصادی ، بالاتر است. بنابراین در جامعه ، اعتیاد معلول استرس و فشارهای روانی می باشد. دکترکاپلان و سادوک ، استفاده از هروئین را بعنوان ضد اضطراب برای پوشاندن احساس پایین بودن ، احترام به نفس ، درماندگی و ناتوانی و جهت کنترل بر موقعیت زندگی ، قلمداد می کنند )).نقش گروه همسالان و فشار جمعی در محیطهای جوان ، در گرایش آنان به مواد مخدر بسیار حائز اهمیت است. افراد ، در دو جهان زندگی می کنند: ۱- خانواده ۲- همسالان.نوجوانان به راهنمایی و همکاری ، اعتماد ، انضباط ، درک متقابل ، دلسوزی و محبت نیازمندند. کوتاهی و کاستی در هر کدام ، باعث گرایش فرد به غیر از والدین و خانواده و یافتن آن نقطه در فرد دیگری می شود یا به نوعی به دوست و همسالان گرایش پیدا می کند. گاهی نفوذ بسیار بالای همسالان در زندگی جوان ، ممکن است ناشی از مورد توجه واقع نشدن در خانه یا به دلیل جذابیتهای گروه همسالان باشد و از آنجا پیوند جوانان با والدینشان به تدریج ضعیف تر شده و همسالان در رشد روانی آنها نقش حساسی می یابند. بنابراین ، اولین عاملی که باعث جذب جوانان به محیطهای غیر از خانواده و خانه می گردد ، عدم رابطة صحیح والدین و افراد خانواده می باشد ، که در این صورت جوانان اولین گام را به سوی گروه همسالان بر می دارد و زمینه برای لغزیدن در جادة انحراف و کجروی فراهم می شود.بطور کلّی ، پیشگیری به سه نوع الف : اولیه ب : ثانویه ج : ثالث ، تقسیم می شود. نوع اولیه ، افراد عادی را از تجربة مصرف مواد مخدر باز می دارد یا آن را به تاخیر می اندازد. مخاطبان ثانویه ، افرادی هستند که پس از مصرف مواد ، هنوز علایم بیمارگونه ای نشان نداده اند ، اما در معرض خطر ابتلاء به مشکل قرار دارند. پیشگیری ثالث ، برای گروه هایی متمرکز است که مشکلات ناشی از مصرف مواد مخدر به همراه مسائلی چون گریز از مدرسه یا خانه ، مشکلات یادگیری و یا جرم و جنایت را دارا می باشند. بطور کلّی ، آشنایی زودرس با مواد مخدر ، یک عامل مخاطره آمیز جهت سوء استفادة آتی از مواد است. جوانان دارای شرایط ذیل ، در معرض آسیب پذیری بیشتری قرار دارند:۱- افرادی که والد یا والدین مبتلاء به اعتیاد دارند.۲- افرادی که در کودکی ، قربانی آزار و اذیت دیگران قرار گرفته اند.۳- افرادی که ترک تحصیل کرده اند.۴- افرادی که از مدرسه فرار کرده اند.۵- افرادی که اعمال خشونت بار و یا تخلّف در رفتار دارند.۶- افرادی که اقدام به خودکشی کرده اند.در خصوص پیشگیری ، بدیهی است کلیّة متغیرهایی که در امر تکوین و پیدایش اعتیاد و قاچاق مواد مخدر دخیل هستند ، بایستی زمینه های تاثیر گذاریشان کاهش یافته و رفته رفته خنثی گردد تا ضریب اطمینان قابل اعتمادی برای پیشگیری از اعتیاد و قاچاق مواد مخدر فراهم گردد.اصول کلان در پیشگیری عبارتند از:۱- برنامه های پیشگیری از اعتیاد ، باید به گونه ای طراحی شود که موجب تقویت عاملهای بازدارنده گردد و عوامل مخاطره آمیز را تضعیف کند.۲- برنامه های پیشگیری از اعتیاد ، باید همة انواع سوءمصرف دارویی را مورد هدف قرار دهد.۳- برنامه های پیشگیری از اعتیاد ، این مهارت را به افراد آموزش دهد که در مقابل پیشنهاد سوءمصرف مواد ، از خود مقاومت نشان دهند.۴- برنامه های پیشگیری ، باید دربرگیرنده مباحثه های متقابل بین جوانان باشد.۵- برنامه های پیشگیری ، باید دربرگیرنده والدین ، مراقبان کودک و نوجوان باشد.۶- برنامه های پیشگیری ، باید طی دوران مدرسه نیز وجود داشته و مدت آن طولانی باشد.۷- برنامه های پیشگیری ، باید کودک ، نوجوان و خانواده را تواماً دربرگیرد.۸- برنامه های پیشگیری ، باید برنامه های اجتماعی را که شامل یک رشته اقدامات و تغییر رویّه ها و سیاستهاست ، دربرگیرد.۹- جهت پیشگیری در همة انواع مُدلهای پیشگیری ، به اُلگوهای رفتاری قوی تر نیاز است.۱۰- همة دانش آموزان ، باید توانایی رسیدن به فرصتهای پیشنهادی مدرسه را داشته باشند.۱۱- در یک جامعة قانون مدار ، برنامه ریزی های پیشگیری ، باید به ماهیت خاص مسئلة سوءمصرف مواد ، اشاره کند.۱۲- هرچه سطح احتمال خطر ابتلاء به اعتیاد در جمعیت هدف ( جمعیت مورد نظر ) بیشتر و بالاتر باشد ، تلاشهای پیشگیری باید با شیوه ای پرقدرت در سنین پایین تر آغاز شود.۱۳- برنامه های پیشگیری ، باید براساس سن ، طراحی شود.استراتژي‌هاي پيشگيري از اعتيادبراي برنامه ريزي راههاي موثر در پيشگيري از اعتياد، ابتدا بايد علل و عوامل موثر در شروع مصرف و اعتياد به مواد را در نوجوانان و جوانان شناخت. عوامل ژنتيكي، شخصيتي، پسيكوپاتولوژيك،فارماكولوژيك، خانوادگي، محيطي و اجتماعي همگي دراتيولوژي سوء مصرف و اعتياد موثر هستند و عوامل متعدد درمقابل بايكديگر به سوء مصرف و سپس اعتياد منجر مي‌گردند.براي انتخاب و به كارگيري مناسب استراتژي‌ها، دانستن نيازها و مشكلات و پتانسيل‌ها و توانائي‌هاي اجتماعي ضروري است. اجراي هربرنامة پيشگيري به شناخت دقيق منطقه،‌بررسي كامل وضعيت بهداشتي و روان شناختي و بررسي‌هاي همه گيرشناسي بستگي دارد تا به اين وسيله عوامل موثر بر مصرف مواد آشكار شود. به عنوان مثال، بايد شايع ترين نوع مادة مصرف و گروه سني افراد در معرض خطر، موقعيت‌ها و محل‌هاي مصرف، باورهاي نادرست وعوامل مخاطره آميز، امكانات و منابع موجود را شناخت و براساس آن مدل فعاليت‌هاي پيشگيري را تعيين نمود. تحقيقات نشان داده اند كه نمي‌توان يك روش واحد را به عنوان بهترين روش براي همه افراد و گروه‌ها انتخاب نمود. بهره گيري از استراتژي‌هاي مختلف براي تاثير برشيوع اعتياد ضروري است زيرا عوامل متفاوتي در ايجاد اعتياد موثرند.مهمترين استراتژهاي پيشگيري از اعتياد كه درجهان از آنها استفاده مي‌شود عبارتند از :۱- آگاهسازي افراد در مورد خطرات و مضرات مواد.۲- افزايش مهارت‌هاي زندگي مانند مهارت تصميم گيري، حل مسئله، ارتباطات اجتماعي .۳- تقويت فعاليت‌هاي جايگزين به جاي مواد براي ارضاي نيازهاي رواني اجتماعي نوجوانان وجوانان.۴- مشاوره و مداخلة حين بحران، دربحران‌هاي مختلف در طول زندگي .۵- ارتقاء فرهنگي و مذهبي.۶- تقويت قوانين و مقررات مبارزه با مواد .۷- درمان معتادان براي جلوگيري از سرايت اعتياد.استراتژيهاي فوق در قالب فعاليت‌هاي زير مورد بحث قرار مي‌گيرند:۱- فعاليت‌هاي متمركز برفرد.۲- فعاليت‌هاي متمركز برآموزش و آگاه سازي والدين .۳- فعاليت‌هاي متمركز برمعلمان ومدرسه .۴- فعاليت‌هاي پيشگيري بااستفاده از رسانه‌ها .۵- فعاليت‌هاي پيشگيري از طريق محلهاي كار و مكان‌هاي تجمع.۶- فعاليت‌هاي پيشگيري با استفاده از شبكة مراقبت‌هاي بهداشتي اوليه .۷- وضع واجراي قوانين و مقررات .

با خدا باش پادشاهی کن   بی خداباش هرچه خواهی کن

کاش صداقت داشتی....

ARLUX

چهارشنبه 15 بهمن 1393  11:19 PM
تشکرات از این پست
ria1365 omiddeymi1368
ghaem72
ghaem72
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 541
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث هشتاد و پنجم طرح صالحین: "اعتیاد؛ علل و راهکارها"

عتیاد یک مساله اخلاقی نیست
کسانی که معتاد می شوند افرادی سست عنصر و بی اراده یا از لحاظ اخلاقی فاسد نیستند. چنین برداشت نادرستی سبب می شود تا بسیاری از از ما معتادان نتوانیم درخواست كمك كنيم و از اين كه معتاديم احساس شرمساری کنیم، کاری که هیچ نتیجه مثبتی به همراه ندارد. معتادان به علت احساس شرمندگی، ترس، خشم و و عذابی که می کشند به حمایت نیاز دارند نه چیز دیگری که حال آنها را نسبت به خودشان بدتر کند. واقعیت این است که اعتیاد یک عارضه و ناراحتی جسمی در مغز است که منجر به اختلال در فعالیت آن می شود معتادان و کسانی که آنها را دوست دارند به سختی حاضرند به این واقعیت تن دردهند که اعتیاد نوعی بیماری است و همین امرسبب می شود تا فرد معتاد احساس شرمساری کرده و با انکار اعتیاد خود، بخواهد ثابت کند که اوضاع را تحت کنترل دارد.

 

اعتیاد چیست ؟
اعتیاد یک بیماری اصلی، پیش رونده و كشنده است. این عارضه، نوعی ارتباط تسکین دهنده با یک مادۀ روان گردان یا تأثیر گزار بر ذهن و یا رفتاری که مارا در برابر ميل بیش از حد، ناتوان می کند می باشد. اعتیاد به عنوان حالتی که در آن بدن انسان برای انجام فعالیت های عادی خود به یک ماده یا یک رفتار خاص وابسته می شود تعریف شده است. زمانی که که ماده مورد نیاز در اختیار بدن قرار نمی گیرد یا انجام رفتاری که شخص معتاد بدان وابسته شده است امکان پذیر نمی باشد، نتیجه کار بروز علائم خماری يا محروميت است. اعتیاد را می توان اجبار به انجام کاری تعریف کرد که فرد از پی آمدهای زیانبار آن آگاه است. حتي والدين، همسر و ديگر نزدیکان فرد معتاد به راحتي اين واقعيت را كه اعتياد نوعي بيماری است نمي پذيرند. علت اين امر آن است كه اين افراد نيز از لحاظ احساسي درفرايند بيماری فرد معتاد درگير هستند.
با آنکه از واژه “اعتیاد” اغلب در اشاره به وابستگی به مواد مخدر یا مشروبات الکلی استفاده شده و تحت عنوان اعتیاد به مواد نیز از آن یاد می شود ، این احتمال نیز وجود دارد که انسان به فعالیت های دیگری چون قمار، پرخوری، روابط جنسی، تماشای تصاویر مستهجن یا حتی خریدهای بی مورد و بیش از اندازه معتادشود. این گونه اعتیاد ها تحت عنوان اعتیاد های رفتار یا فرایندی نام برده می شوند.
بنا به تعریفی که انجمن آمریکايی درمان اعتیاد از واژه اعتیاد ارائه داده است: “اعتیاد یک بیماری اصلی و مزمن می باشد که در مدارهای پاداش، انگیزه و حافظه و دیگر اجزاء مربوطۀ مغز اختلال ایجاد می نماید. این اختلال ها به ایجاد ویژگی های جسمی، روانی، اجتماعی و روحی در انسان منجر می شود.” بروز چنین حالت هائی در انسان سبب می شود که وی برای دستیابی به پاداش (لذت) یا تسکین به مصرف یک مادۀ مخدر یا انجام رفتاری مخرب و ويرانگر روی آورد. علائم بارز اعتیاد، مختل شدن کنترل رفتار، ميل شديد به مصرف و ناتوانی در پاک ماندن مداوم و کاهش قدرت شناخت مشکلات جدی رفتاری و مناسبات و ارتباط بادیگران است. اعتیاد نیز همانند دیگر بیماری های مزمن ممکن است چرخه های لغزش و قطع مصرف را شامل شود. اگر اعتیاد درمان یا با فعالیت های بهبودی همراه نشود حالت پیش روندۀ آن ممکن است باعث معلولیت مغزی و یا حتی مرگ شود.

 

انواع اعتیاد
اعتیاد را می توان به دو نوع کلی تقسیم کرد، اعتیاد به مواد مخدر و اعتیاد رفتار :

اعتیاد چیست ؟ تعریف انواع اعتیادهای مصرفی و رفتاری

 

 

۱- اعتیاد به مواد – مانند اعتیاد به تریاک، اعتیاد به شیشه، اعتیاد به هروئین، اعتیاد به الکل
اعتیاد به مواد مخدر اغلب با عوارض و نشانه های خماری، در مواقعی که مصرف مواد به طور ناگهانی و یکباره قطع می شود همراه است. اعتیاد جسمی در عین حال باسازگار شدن بدن انسان با مواد مخدر یا همان تولرانس همراه است و همین امر سبب می شود که ما برای دستیابی به نشئگی قبلی میزان مصرف خود را دائمأ افزایش دهیم. علائم رایج و متداول خماری عبارتند از لرزش، اسهال و تهوع یا دل پيچه. سرعت وابسته شدن به انواع مواد به نوع مادۀ مصرفی، دفعات و فواصل مصرف، شیوه های مصرف و ویژگی های ژنتیکی و روانی افراد بستگی دارد.

 

۲- اعتیاد های رفتار – مانند اعتیاد به غذا، اعتیاد به سکس اعتیاد به کار، اعتیاد به قمار ، هم وابستگی و خود آزاری ( قطع عضو)
اعتیادهای رفتاری یا فرایندی الگوهای رفتاری هستند که چرخه ای مشابه اعتیاد به مواد دارند. نخست اینکه ما از انجام یک رفتار احساس لذت می کنیم و سپس آن رفتاررا به عنوان روشی برای بهتر نمودن تجارب زندگی خود انتخاب می کنیم و سرانجام از همان رفتار به عنوان ابزاری برای تحمل اضطراب و استرس ادامه می دهیم. فرایند تلاش برای لذت بردن از آن رفتار همواره شتاب بیشتری پیدا می کند و دفعات پرداختن به رفتار مورد نظر، بیشتر و بیشتر شده و اين حالت آئین و مراسمی خاص به خود می گیرد تا اینکه سرانجام به بخش عمده ای از زندگی روزمرۀ ما تبدیل می شود. پس از معتاد شدن به آن رفتار همواره وسوسه پیدا می کنیم تا آن رفتار رابا وجود پی آمدهای زیانبارش تکرار کنیم.
این گونه اعتیادها جنبه واقعی دارند و در بسیاری از بخش های زندگی ما مشکلاتی به بار می آورند. چنین اعتیادهائی همانند اعتیاد به مواد به به روابط ما با دیگران آسیب می رسانند و فردی که رفتار معتاد گونه دارد روابط خود با دیگران را قربانی رفتار اعتیاد آور خود نموده و سبب می شود تا اعتماد اعضای خانواده اش از وی سلب شود. ایشان همچنین در زندگی اعضای خانواده، بستگان و دوستانش مشکلات جدی ایجاد می نماید. شواهد فزاینده ای وجود دارند که نشان می دهند اعتیاد رفتاری نیز همانند اعتیاد به مواد فعالیت عادی مغز را مختل می سازد اما باید برای مشخص شدن تاثیر اعتیاد رفتاری بر فعالیت و عملکرد مغز تحقیقات بیشتری صورت گیرد. خوشبختانه برای کسانی که از اعتیاد رفتاری رنج می برند برنامه های ۱۲قدم و انجمن هایی وجود دارند که در بهبود یافتن این معتادان بسیار موثر هستند. انجمن معتادان جنسی گمنام، انجمن هم وابستگان گمنام، انجمن قمار بازان گمنام، انجمن پرخوران گمنام و… از جمله این انجمن ها هستند.

 

تفاوت میان عادت و اعتیاد

بسیاری از ما انسان ها به مصرف یک ماده یا پرداختن به فعالیتی خاص عادت می کنیم اما از این بابت صدمه ای به ما وارد نمی شود چون می توانیم هر زمان که اراده كنيم مصرف یک ماده اعتياد آور یا پرداختن به یک فعالیت خاص را متوقف کنیم.
آنچه اعتیاد را از عادت متمایز و متفاوت می سازد این است که ما ماده مورد نظر یا رفتار خاص را با وجود پی آمدهای منفی آن که کاملا قابل پیش بینی و جدی هستند همچنان ادامه می دهیم.
١. عادت –با داشتن انتخاب همراه است. فردی که به مصرف یک ماده یا پرداختن به فعالیتی عادت کرده است می تواند هر زمان که اراده کند از عادت خود دست بردارد.
٢. اعتیاد – با مسائل روانی و جسمی همراه است . فرد به دلیل ابتلا به بیماری اعتیاد، اراده خود را از دست داده و علیرغم آگاهی از پی آمد های زیانبار مواد مخدر یا رفتار اعتیادآور، همچنان به آن ادامه می دهد.

پنج شنبه 16 بهمن 1393  9:42 AM
تشکرات از این پست
ria1365 omiddeymi1368 liasam
ghaem72
ghaem72
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 541
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث هشتاد و پنجم طرح صالحین: "اعتیاد؛ علل و راهکارها"

ا اعتقاد داريم كه اعتياد يك جايگزين مزمن است ، بيماري مزمن نيست براي شرح كامل اين موضوع مقاله ي مورد نظر توسط آقاي مهندس دژاكام در ارديبهشت 84 نوشته شده كه مي خوانيد .

با تشکر از ماهنامه همراه که شرايط بسيار مناسبي براي مطرح کردن ايده ها و نظرات مختلف در مقوله اعتياد را فراهم نموده است. مقاله زيباي درمان چيست را که انديشه هاي دفتر مقابله با جرم و موادمخدر سازمان ملل مطرح مي نمايد را در نشريه همراه شماره 13 رويت نمودم . خيلي خوشحال شدم و با دقت مقاله را مورد مطالعه قرار دادم. اين نوشته مرا بران داشت تا ديدگاه خود را که در کنگره 60 در بوته آزمايش قرار گرفته و پاسخ مناسب در پي داشته است را در مورد اعتياد و درمان آن به نگارش درآورم. زيرا براي معالجه هر نوع بيماري ، اول شرط لازم ، تشخيص بيماري است ، به عبارت ديگر اول بايستي بدانيم دقيقاً کجاي جسم بيمار دچار آسيب شده يا از تعادل خارج گرديده است تا سپس راهکاري مناسب را با درنظر گرفتن طول درمان مشخص نماييم. البته در اين مقاله مسأله بيماري اعتياد فقط از نظر جسمي يا فيزيولوژي مورد بررسي قرار گرفته است.
اكنون نگاهي مي‌اندازيم به تشخيصي كه متخصصين از اعتياد ارائه نموده‌اند. طبق تعريفي كه متخصصين از اعتياد مطرح مي کنند :
الف : اعتياد مسموميت مزمن است .
ب : اعتياد وابستگي دارويي است يا وابستگي به موادمخدر .

اعتياد مسموميت مزمن است
امروزه طبق آمار سازمان ملل حدود 185 ميليون‌نفر در سراسر جهان درگير اعتياد هستند ، اگر اين تعريف كه اعتياد مسموميت مزمن است غلط باشد، كه به نظر ما همين طور است ، ميليون‌ها معتاد و هزاران پزشك و متخصص و مسئولين مختلف در سراسر گيتي گمراه شده اند. در اين صورت چه كسي مي‌خواهد پاسخ اين اشتباه علمي را بدهد ؟
اعتياد مسموميت مزمن نيست ! چرا ؟

چون وقتيكه مسأله مسموميت مطرح ميگردد ، عنوان سم به ميان مي آيد و وقتيكه چنين شد ، به دنبال سم‌زدايي مي رويم.
اکنون بايد گفت موادمخدر اصلاً سم نيستند.
مثلاً : هرويين اسم علمي آن دي‌استيل‌مرفين است ، ( از يك‌كيلو مرفين 900 گرم هرويين ساخته مي‌شود ) و هر روز از مرفين در امور پزشكي بعنوان يك داروي بسيار مؤثر و مفيد استفاده مي‌گردد. ترياك هم شامل : مرفين ، كديين ، پـاپـاورين و تركيباتي ديگر است كه در پزشكي كاربرد بسيار دارند. در حشيش و گرس هم ماده‌اي وجود دارد بنام THC كه در گذشته در پزشكي مصرف ويژه‌اي داشت. شايد گفته شود اگر زياد مصرف شود مثل سم عمل مي‌كند ، ما هم قبول داريم هر دارويي كه بيش از اندازه استفاده شود اثر كشنده دارد (مثل انواع قرص‌هاي روان‌گردان و آرام‌بخش و خواب‌آور و حتي ويتامين‌ها ).
اصولاً سمي بودن ، امر نسبي است و لذا مي‌توان تعريف ذيل را ارائه نمود :
هرگونه ماده خارجي ( بصورت گاز ، مايع ، جامد ) از هرطريق وارد جسم گردد و جسم را از تعادل خارج نمايد و به سمت مرگ سوق دهد ، سم تلقي مي‌گردد. بنابراين وقتيكه كسي را مار مي‌گزد ، بلافاصله او را به بيمارستان منتقل مي‌كنند و كاري مي‌كنند كه سم مار از بدنش خارج گردد ، چون سم مار عامل خطرناك و كشنده است و بايستي سريعاً از جريان خون خارج شود. اين عمل را سم‌زدايي مي‌گويند. فردي كه به ترياك عادت ندارد ، اگر بيش از يك‌گرم ترياك بخورد ، اثر كشنده و سمي دارد و او را بايستي بلافاصله سم‌زدايي نمود و يا اگر تعداد زيادي قرص بخورد ، همين عمل سم‌زدايي انجام مي‌گيرد.
از اين اشتباه علمي فاحش تعجب مي‌كنم همين طور از اينکه چگونه متخصصين و دانشمندان به اين نكته توجه نمي‌كنند. اكنون براي روشن شدن اين اشتباه فاحش ، سوالات ذيل را مطرح مي‌نمايم .
سئوال اول : فرض كنيم فردي به مدت 2 سال 8 واحد مرفين در بيمارستان به او تزريق ‌شود ، اكنون پزشك معالج مي خواهد مرفين او را قطع كند چه عملي انجام مي‌دهد ؟
الف : آيا او را سم‌زدايي مي‌كند ؟
ب : آيا مرفين مصرفي او را تيپر مي‌كند ؟
سئوال دوم : فرض كنيم شخصي 10 سال تمام از داروهاي آرام‌بخش ، خواب‌آور ، ضدافسردگي ، كديين‌دار ، كورتن و غيره استفاده مي‌كند ، براي قطع داروي او در صورت ضرورت چه عملي انجام مي‌دهيم ؟
الف : آيا او را سم‌زدايي مي‌كنيم ؟
ب : آيا داروي مصرفي او را تيپر مي‌كنيم ؟
حتماً پاسخ خواهند داد داروي او را تيپر مي‌كنيم ، چون اگر سم‌زدايي كنيم و بخواهيم بقاياي دارو را از بدن شخص خارج كنيم ، تخريب زيادي به شخص وارد مي شود و حتي در شرايط خاص ممكن است باعث مرگ شخص گردد.
سئوال سوم : فردي 20 سال تمام هرويين و يا ترياك مصرف مي‌كرده ، حالا مي‌خواهيم مواد مصرفي او را قطع كنيم ، حالا چه عملي بايستي انجام بگيرد ؟
1 ـ آيا سم‌زدايي‌اش مي‌كنيم ؟
2 ـ آيا مواد مصرفي او را تيپر مي‌كنيم ؟
حتماً خواهيد گفت هرويين و ترياك با دارو فرق مي‌كند و موادمخدر محسوب مي‌شود. اينها سم هستند و بايد سم‌زدايي صورت گيرد و براي محكم‌كاري يك دارو هم بدهيم كه اگر پس از سم‌زدايي ، هرويين و ترياك مصرف كرد ، گيرنده‌هاي موادمخدر در بدنش مسدود گردد و اثر نكند. کارشناسان استناد مي کنند به اينکه ابتدا اين حالت را روي موش‌ها آزمايش كرده‌اند و پاسخ خوب بوده است. بيچاره موش‌ها !
در اينجا لازم است متذكر بشويم بحث ما بحث علمي است و با تلقي عاميانه و برداشت جامعه و نگاه قانون كاري نداريم ، بحث فيزيولوژي انسان است .
اكنون سئوال آخر من اين است : مگر نه اينكه نام هرويين اسم قراردادي يا تجاري دي‌استيل مرفين است ؟ و نام ترياك اسم قراردادي يا تجاري مجموعه داروهاي مرفين ، كديين ، ناركوتين ، نارسئين و پاپاورين است و ترياك يك تركيب وحشتناك و فوق‌العاده قوي از انواع داروهاي مسكن ، آرامبخش ، دوپينگ‌ ، عادت‌آور و . . . مي‌باشد. بنابراين ما با ترياك و هرويين و اسم عاميانه موادمخدر سركار نداريم ، اگر به اسم اصلي و علمي آن‌ها توجه مي‌شد ، مسئله خيلي براحتي حل مي‌شد و همان كاري را كه براي ساير داروها انجام مي‌دادند براي موادمخدر هم انجام مي‌گرفت.
اكنون سم‌ نبودن موادمخدر را با مثال ديگري نشان مي‌دهيم.
فردي كه به ترياك عادت ندارد اگر بيش از يك‌گرم ترياك بخورد آثار مسموميت در او ظاهر مي‌گردد و به سمت مرگ مي‌رود. حال اگر فرد ديگري معتاد به ترياك ‌باشد و روزانه 10 گرم ترياك را بصورت خوراكي مصرف كند وقتي كه مصرف مي‌كند به سمت تعادل حركت مي‌كند و اگر مصرف نكند ، به سمت عدم‌تعادل مي‌رود و البته احتمال مرگ هم در شرايط خاص يراي او وجود دارد. بنابراين اين چگونه سمي است كه براي يكي مايه مرگ است و براي ديگري مايه حيات ؟!
به ديگر سخن ، اگر مرفين ، دي‌استيل‌مرفين ، كديين ، ناركوتين ، نارسئين و پاپاورين ، در جهان پزشكي سم تلقي مي‌گردند ، بنابراين مي‌توان هرويين و ترياك را هم سم تلقي نمود ، در اين صورت بايستي اين سموم را از جهان پزشكي خارج کرد چون داروهائي مثل شربت‌هاي سينه و يا قرص‌هايي كه حاوي كديين هستند و يا مرفين و ساير مشتقات ترياك كه درجهان پزشكي كاربردهاي مفيد و موثري دارند ، سم‌هايي هستند كه ما دانسته بخورد انسان‌ها مي‌دهيم.
علمي كه تجربه شده باشد ، سندي بدون نقص است
 
همه مي‌گويند ، ما هم مي‌گوئيم که راه‌هاي زيادي براي درمان اعتياد وجود دارد ، ولي راه درست و صحيح و يا به عبارتي صراط‌مستقيم فقط يك‌راه است. نكته مهم اين است که براي رسيدن به مقصد ، سه اصل ذيل لازم و ضروري است :
الف : مبدا
ب : مقصد
ج : هدف
براي معالجه هرگونه بيماري بايستي 3 اصل فوق درنظر گرفته شود. مثلاً براي فردي كه سرطان دارد :
مبدا : تشخيص نوع و پيشرفت بيماري ، مقصد : شيمي درماني يا جراحي و هدف : مهار بيماري است.
ممكن است گفته شود براي مسافرت يا بيماري ، مبدا مهم نيست بلكه مقصد اهميت دارد ، ولي ما در پاسخ مي‌گوييم اگر شما در نقطه‌اي قرار داريد باوجود اينكه نقشه ، قطب‌نما و تمامي تجهيزات لازم را داريد ، امّا نمي‌دانيد در كجاي زمين هستيد و در چه نقطه‌اي قرار داريد ! چگونه مي‌خواهيد به طرف مقصد حركت کنيد و يا براي درمان يك بيماري كه نمي‌دانيم بيماري فرد چيست ، چگونه مي‌خواهيم او را درمان نماييم ؟ بنابراين براي درمان هر بيماري ، ابتدا لازم است مبدا را كه همان تشخيص كامل بيماري است ، مشخص کنيم كه بيمار در چه نقطه‌اي قرار دارد و دقيقاً كدامين قسمت‌هاي جسم دچار مشكل شده است.
حال اين سئوال را مطرح مي‌نمايم.
فرد معتاد از نظر جسمي يا فيزيولوژي در چه نقطه‌اي قرار دارد ؟ البته در اين بحث و بررسي فقط و فقط مسئله جسم و فيزيولوژي مطرح است و بررسي روان ، جامعه ، تفكر و انديشه كه در درمان اعتياد مهم هستند را كنار مي‌گذاريم .
حال مبداء ، مقصد و هدف روش‌هاي درماني موجود را در سراسر گيتي كه به نام درمان در قسمت جسم يا درمان فيزيكي يا فيزيولوژي فرد معتاد عمل مي‌نمايند ، مورد كاوش قرار مي‌دهيم .

نگاهي به روش‌هاي ترك يا درمان فيزيکي اعتياد

مبداء يا تشخيص : وجود مقداري سم يا موادمخدر در جسم بيمار_
مقصد : خارج كردن سم‌ها از جسم بيمار به روش‌هاي گوناگون
هدف : منفي بودن آزمايش ادرار كه نشان خروج سم است..
اكنون خواهش مي‌كنم كسانيكه زباني جز زبان علم ندارند ، پاسخ مرا بدهند. به اعتقاد اينجانب تئوري سم‌زدايي برمبناي انديشه‌هاي خيالي و نادرست بنيان گرديده و در تجربه با شكست كامل مواجه شده است ، مگر نه اينكه اصلاً علم پزشكي برمبناي تجربه عمل مي‌نمايد ؟ تجربه‌اي كه هميشه با شكست مـواجه گرديده ، چرا نبايد مورد ترديد قرار بگيرد ، هرچند در تمامي كتب علمي از آن به عنوان يك روش نام برده شده است. شكست خوردگان درنهايتخواهند گفت : اعتياد درمان ندارد.

اعتيـاد جـايگـزيـنـي مـزمـن است
يعني موادمخدر بيروني ، چه گياهي و چه شيميايي و حتي الكل ، جايگزين موادمخدر و يا مواد شبه‌افيوني طبيعي جسم انسان يا فرد معتاد شده است. براي مثال : موادمخدري مثل ترياك و هرويين ، جايگزين مواد طبيعي بدن انسان مثل دينورفين شده اند كه تا 200 برابر مرفين قدرت دارد و يا اندرفين كه 30 تا 70 برابر قدرت دارد و يا انكفالين و به طور كلي ، تمامي سيستم‌هاي توليدكننده موادمخدر طبيعي جسم فرد معتاد كه مي‌توان آن را سيستم بيوشيمي افيوني نام نهاد. البته به دليل مصرف مكرر موادمخدر و ورود مرفين خارجي به بدن ، موادمخدر طبيعي از چرخه حيات ، خارج و يا منهدم گرديده‌اند و براي درمان ، بايستي اين سيستم‌ها دوباره راه اندازي شوند. تجربه نشان داده است براي ترميم اين سيستم‌ها حدوداً يازده‌ماه زمان لازم است ، آن‌هم با روش صحيح ، زيـرا بيش از 95درصد حالت عدم‌تعادل فرد معتاد و عودهاي مكرر پس از قطع مواد با سم‌زدايي ، مربوط به اين قسمت‌ها مي‌باشد . بنابراين براي درمان اعتياد در قسمت جسم مبـدا ، مقصد و هدف را به‌گونه‌اي ديگر مطرح مي‌نمائيم :
مبداء يا تشخيص : تعيين ميزان تخريب سيستم‌هاي شبه‌افيوني جسم
مقصد : بازسازي آن‌ها در طول يازده‌ماه .
هدف : برطرف شدن مشكلات رواني و روحي و رسيدن به تعادل و جلوگيري از عودهاي مجدد .
پنج شنبه 16 بهمن 1393  9:43 AM
تشکرات از این پست
ria1365 omiddeymi1368
ghaem72
ghaem72
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 541
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث هشتاد و پنجم طرح صالحین: "اعتیاد؛ علل و راهکارها"

تشخيص بيماري :
هرگاه فردي بيش از 3 سال بطور مرتب روزانه موادمخدري همچون هرويين ، ترياك ، حشيش ، انواع قرص‌ها ، الكل ، كوكايين ، شيشه و هرماده‌اي كه در اثر مصرف آن انسان را از حالت تعادل طبيعي خارج مي‌شود ، مصرف نموده باشد ، سيستم‌هاي شبه‌افيوني جسم او تخريب شده‌اند ، خواه فقط يك ماده باشد ، مثل ترياك ، الكل ، هرويين ، كوكايين و قرص ، يا چند ماده مثل هرويين با قرص يا حشيش با الكل يا هرويين و ترياك و قرص .

مقصد يا روش‌درمان :
جسم انسان داراي سيستمي است كه تا زنده است خودش ، خودش را ترميم مي‌نمايد ، مشروط به اينكه شرايط مناسب را براي او فراهم نماييم. بنابراين بهترين روش ، كاهش تدريجي يا تيپر كردن همان موادمخدر مصرفي مي‌باشد كه در پله‌هاي 21 روزه با كاهش مصرف موادمخدر مرحله قبلي ، انجام مي‌گيرد و در اين كاهش بعضي مواد كه از يك خانواده مي‌باشند مي‌توانند جايگزين يكديگر شوند . مثلاُ در كاهش هرويين مي‌توان ترياك را جايگزين نمود . پس از سه‌روز قطع كامل هرويين ، روزانه نيم‌گرم تا يك‌گرم ترياك در دو وعده بصورت خوراكي مصرف مي شود و براي ساير مواد ، روش جايگزيني بقرار زير مي‌باشد :
تريـاك با ترياك ، الكــل با الكـل ، حشيش با حشيش ، كوكايين با كوكايين و درشرايط خاص با ترياك ، انواع قرص‌ها با ترياك ، هرويين با ترياك.
طول زمان درمان براي فردي كه 3 سال معتاداست با كسي كه 20 سال مواد مصرف کرده و براي كسي كه نيم‌گرم مواد مصرف مي‌كند يا شخصي كه 20 گرم مواد مصرف مي‌كند ، يكسان و يازده‌ماه مي‌باشد ، مثل كاشت گندم چه يك مشت بكاريم و چه يك خروار ، زمان برداشت محصول يكي است و يا مثل زايمان كه بستگي به سن و نژاد و نسل و چاق و لاغري ندارد.

هدف : رسيدن به تعادل جسمي و رواني
هيچ چيز در جهان نمي‌تواند جايگزين موادمخدر براي فرد معتاد بشود. نه پول ، نه مقام ، نه همسر ، نه خدا و نه چيز ديگري. تنها چيزي كه مي‌تواند جايگزين موادمخدر بشود ، موادمخدر طبيعي جسم او مي‌باشد. چون با راه‌اندازي سيستم‌هاي شبه‌افيوني جسم او ، كاملاً موادمخدر طبيعي خوب ، سالم ، بدون هزينه و بدون تخريب دراختيار او قرار مي‌گيرد و اكثر مشكلات كه آنها را به مشکلات روحي و رواني منصوب مي‌کنيم ، كاملاً محو مي‌گردد .
جايگزين دارو :
از آنجائيكه تمامي مواد شبه‌افيوني كه جسم انسان توليد مي‌كند هنوز كشف نشده است ، به اين دليل ، در گام نخست ، مصرف همان موادمخدر مصرفي ، بهـترين ، كم‌خطرترين و مناسب‌ترين گزينه مي‌باشد كه با كاهش حساب شده به سيستم‌هاي جسم فرصت مي‌دهد كه خود را بازسازي نمايند ، البته در شرايطي كه قانون و جامعه اجازه اين كار را نمي‌دهد ، بهتر است فقط از يك داروي استاندار استفاده شود. مثلاً براي جايگزيني متادون بجاي ترياك يا هرويين اول بايستي ميزان مصرف متادون با درنظر گرفتن ميزان مصرفي موادمخدر شخص و دفعات مصرفي او تعيين گردد. لازم به ذكر است عمل جايگزيني حدوداً يك‌ماه زمان مي‌برد تا سيستم‌هاي شخص آنرا بپذيرند ، سپس مرحله كاهش پله‌اي يا تيپر كردن در فاصله پله‌هاي 21 روزه انجام ‌گيرد تا در كاهش هر پله ، جسم خود را بازسازي و مواد شبه‌افيوني خود را دوباره توليد نمايد. و از دادن هرگونه داروي كمكي مثل خواب‌آور ، ضدافسردگي و آرامبخش جداً خودداري گردد چون جلوي فرايند زاينده بهبودي سيستم ها را سد مي‌نمايد و نمي‌گذارد جسم خودش ، خودش را ترميم نمايد. در ضمن شخص به آرامي اعتياد جديدي را نيز تجربه خواهد كرد ، كه همانا اعتياد به قرص‌ها مي‌باشد.

اعتياد وابستگي دارويي است :
عده‌اي معتقداند اعتياد وابستگي دارويي است ، اگر اعتياد وابستگي دارويي است ، بازهم بايستي دليل آن كاملاً مشخص گردد كه چرا معتاد بايستي دارو مصرف نمايد و اين دارو به مصرف كجاي جسم مي‌رسد و بايستي دقيقاً دلايل آن را بدانيم و روشي كه ميتوان وابستگي را بطور علمي از بين برد چگونه است و پروتكل درماني آن چيست. به اعتقاد اينجانب اين تعريف هم ما را به مقصد هدايت نمي‌كند.

درمان اعتياد به طور كلي سه مؤلفه دارد .
الف ـ جسم
ب ـ روان
ج ـ جهان‌بيني
اگر فردي بيش از سه سال بطور روزانه و مرتب از موادمخدر استفاده نمايد ، در سيستم‌هاي بيوشيميايي شبه‌افيوني جسم خود تخريب ايجاد نموده و موادمخدر بيروني جايگزين موادمخدر دروني جسم او گرديده است و در اثر قطع مصرف موادمخدر و بدليل اين‌كه مواد شبه‌افيوني جسم دچار مشكل شده‌اند ، اختلالاتي در جسم بوجود مي‌آيد كه در اثر آن اختلالات ، جسم عكس‌العمل نشان مي‌دهد كه اين عكس‌العمل‌ها شامل دو گروه عمده اند كه نقطه كور درمان يا ترك اعتيادهاي ناموفق و متداول امروزي در آن تبلور مي يابد.
الف : عكس‌العمل‌هاي آشكار
ب : عكس‌العمل‌هاي پنهان

عكس‌العمل‌هاي آشكار
درصورت نرسيدن موادمخدر ( خانواده ترياك و مشابه ) به شخص مصرف‌كننده و يا قطع ناگهاني موادمخدر مصرفي ، عكس‌العمل‌هايي در جسم شخص معتاد ظاهر مي‌شود ، كه بسته به نوع مواد مصرفي ، مقدار و تعداد دفعات مصرف در 24 ساعت پس از چند ساعت از دير شدن نوبت مصرف آغاز مي‌شود. عكس‌العمل‌هايي كه به آرامي شروع مي‌شود و پس از 24 ساعت به اوج خود مي‌رسند ، شامل موارد ذير است :
عطسه‌هاي پي‌در‌پي بي‌خوابي
آب‌ريزش از‌بيني استخوان درد ، در مچ‌پا و بازوها
عـرق‌كـردن پرش‌پا
اسهـال خميازه پشت‌سرهم
گرفتگي عضلات پا و گردن
در اين عوارض اگر از دارو هم استفاده نشود ، مكانيزم جسم حداكثر پس از يك‌هفته خودبه‌خود باعث مي‌گردد كه جسم انسان بطرف تعادل ميل نمايد و پس از طي دوهفته به حداقل خود ميرسد ولي بازهم ادامه دارد .

درمان در مرحله عكس‌العمل‌هاي آشكار
براي درمان در اين مرحله هم‌اكنون از روش‌هايي استفاده ميشود ، كه در درمان قطعي اعتياد چندان اهميتي ندارد و مخرب نيز هست چون به سيستم‌هاي شبه افيوني جسم يک شوک مخرب وارد مي نمايد که شايد تا آخر هم قابل جبران نباشد و اين سيستم‌ها قادر به بازسازي خود نشوند. به عبارت ديگر ، چون موادمخدر طبيعي جسم از کار افتاده است و موادمخدر بيروني مثل يک ستون زير سقف تعادل شخص معتاد قرار گرفته است ، با قطع ناگهاني موادمخدر بيروني مثل آن مي‌ماند که ستون زير سقف تعادل جسم شخص را يک مرتبه برداريم که قطعاً سقف فرو خواهد ريخت. شرط عقل آن است که ستون اصلي جسم را به آرامي ترميم نماييم و هماهنگ با آن بار ستون مصنوعي موادمخدر بيروني را کم نماييم .
روش هايي که اکنون اعمال مي شود عبارتند از :
1 ـ از طريق پزشک با استفاده از دارو ، بمدت يک يا دوهفته
2 ـ از طريق طب سوزني همراه با دارو
3 ـ کاهش موادمخدر مصرفي در يک يا دوهفته (روش سنتي)
4 ـ از طريق روش‌هاي خشن و قوه قهريه مثل شلاق درماني ، زندان درماني در منزل ، بستن معتاد به تخت و يا طناب پيچ کردن
5 ـ سم زدايي سريع و فوق سريع که بسيار تا بسيار مخرب است
6 ـ با روش سقوط آزاد يا قطع ناگهاني و داوطلبانه موادمخدر
7 ـ ورزش درماني ، موزيک درماني ، جادو درماني ، جن درماني و . . .
ظاهراً تمامي روش هاي فوق براي ترک اعتياد در مقطع بروز عکس‌العمل‌هاي آشکار مؤثر است ، چون فرد معتاد اگر آزمايش ادرار بدهد ، آزمايش منفي است يعني موادمخدر در ادرار شخص نيست بنابراين به غلط مي گويند کار درمان جسمي يا فيزيکي يا فيزيولوژي تمام است و فرد معتاد از نظر جسمي مشکلي ندارد و بقيه مشکلات معتاد ، روحي ، رواني و رفتاري است که بايستي درمان شود مثلاً با گفتار درماني يا گروه درماني ، تصور مي کنند چون اسهال فرد معتاد بهبود يافته ، ديگر مشکل جسمي ندارد . تعجب مي‌کنم از اين همه اشتباه دانشمندان و متخصصين علم !

عکس عکس العمل هاي پنهان
اين مرحله که حساس‌ترين و سرنوشت‌سازترين مرحله درمان اعتياد بوده و هميشه از چشم متخصصان پنهان مانده است و اگر هم پنهان نبوده به آن توجه جدي نمي‌کردند و ساز و کار آن را نمي‌دانستند که چگونه و در چه مدتي بايستي اين مرحله را سپري نمود و جسم را ترميم نمود !
البته مشکلات اين مرحله در مرحله اول هم وجود داشتند ولي انسان کمتر متوجه آن‌ها مي‌شد. براي مثال کسي كه در مرحله نخست دچار اسهال شديد گرديده و مرتب دل‌پيچه دارد و به طرف توالت مي‌رود ، هرگز افسردگي را حس نمي‌كند. اين مشكلات عبارتند از :
1 ـ افسردگي 2 ـ نااميدي
3 ـ گوشه‌گيري 4 ـ عدم‌ميل به زندگي
5 ـ كم‌حوصلگي 6 – زود خسته‌شدن
7 ـ بي‌خوابي 8 ـ تنبلي
9 ـ كندذهني يا فراموشي 10 ـ گريه كردن
11 ـ ترشح بزاق چسبناك در گلو 12 ـ بيدارشدن ميل جنسي
13 ـ ناتواني جنسي ( انزال سريع )

نكته بسيار مهم :

مشكلات فوق‌الذكر هيچ‌كدام در مرحله نخست منشا يا ريشه رواني ندارند ، درصورتيكه اكثر قريب به اتفاق متخصصين ريشه اين مشكلات را علت‌هاي رواني مي‌دانند و مي‌خواهند با گفتار درماني و يا گروه درماني آن را حل نمايند ، درصورتي كه اين اختلالات در اثر ضعيف شدن سيستم ضد درد بدن انسان و عدم توليد يا بازدهي نامناسب سيستم‌هاي توليدكننده مواد شبه‌افيوني و شبه‌مرفيني جسم انسان است كه كاملاً ريشه فيزيولوژي دارد. بايستي براي معالجه به‌گونه‌اي عمل شود که اين سيستم‌ها به آرامي دوباره كار خود را شروع نمايند و دادن داروهاي خواب‌آور ، ضدافسردگي و روان‌گردان بعنوان داروهاي كمكي به بيمار نه تنها كمكي به او نخواهد كرد بلكه باعث تخريب بيشتر سيستم افيوني جسم مي‌گردد ، به عبارت ديگر با آب ريختن درون چشمه‌اي كه خشک شده ، نمي‌توان آن را به جوشش درآورد ، بلكه بايستي بصورت اصولي و اساسي چشمه را ترميم نمود. امروز ما با معتادين زيادي برخورد داريم كه براي مثال موادمخدر را همراه با قرص‌هاي مختلف مصرف مي‌كنند ، اين‌ها همان كساني هستند كه قبلاً ترك‌اعتياد كرده‌اند اما با عود مجدد به اين قرص‌ها هم اعتياد پيدا كرده‌اند. گاهي مشاهده شده اشخاصي كه 60 الي 80 عدد قرص و گاهي 300 الي 400 عدد قرص (كه به تصور و فكر هم نمي‌گنجد) مصرف مي‌كنند !
براي ترميم سيستم‌هاي شبه‌افيوني ، تجربه نشان داده است كه درصورت برنامه‌ريزي صحيح مي‌توان با طي مسافت زماني حدود 11 ماه به 90 درصد تعادل از نظر جسمي رسيد. با تعادل جسم ، روان هم به تعادل مي‌رسد. 10 درصد باقيمانده درطول زمان حل مي‌شود ، البته مشكل جهان‌بيني يا نگرش فرد نسبت به خودش و جهان پيرامون و ساير انسان‌ها هنوز به قوت خود باقي است كه بايستي با شركت در كلاس‌هاي گروه‌درماني كه از روز نخست درمان آغاز مي‌گردد ، حل شود. لازم به توضيح است كه اگر اين مشكل ، يعني جهان‌بيني حل نشود با برطرف شدن كليه مشكلات جسم و روان ، شخص دوباره به اعتياد روي خواهد آورد .

درمان در مرحله عكس‌العمل‌هاي پنهان

درمان در اين مرحله به يك روش ولي دونوع ماده مصرفي انجام مي‌گيرد :
الف : استفاده از يك داروي جايگزين استاندارد
ب : استفاده از خود ماده‌مخدر
الف : استفاده از خود‌ ماده‌مخدر
در استفاده از خود ماده مخدر ابتدا ميزان مصرف روزانه و دفعات مصرف در طول 24 ساعت ، ظرف حداكثر يك‌هفته مشخص مي‌گردد. هيچ لزومي ندارد ما بخواهيم ميزان مصرف اوليه يا دفعات مصرف آن را كمتر از ميزان مصرفي بگيريم ، چون تعادل شخص با شروع درمان بهم خواهد ريخت و ادامه راه را مشكل مي‌نمايد . درضمن با شروع درمان مواد مصرفي به سرعت كاهش مي‌يابد. پله‌هاي كاهش بايستي 21 روزه يا 3 هفته باشد . چون هفته اول فرد به ميزان اندكي كاملاً متعادل نيست ، هفته دوم كاملاً اوضاع عادي مي‌شود و هفته سوم مواد كاملاً فرد را سرخوش مي‌نمايد و آماده مي‌شود براي حركت يا كاهش بعدي. درطول زمان كاهش ، ممکن است هرگونه مشكلي مثل كم‌خوابي ، كم‌حوصلگي و يا افسردگي بروز نمايد. بايد بدانيم كه مشكل بسيار جزيي است و حتماً بايستي صبر كند و تحمل نمايد چون به سرعت جسم كمبود موادمخدر را جبران مي‌نمايد. و لازم است درنظر داشته باشيم جسم با تمام قدرت درحال ساخت و ساز مي‌باشد و حتي بعضي از بيماري‌هاي سابقه‌دار شخص مثل هپاتيت ، نارسايي يا تپش قلب ، مشكلات گوارشي ، افسردگيهاي طولاني ، مشاهده شده كه پس از پايان دوره درمان ، بهبود حاصل مي شود و استفاده از هرگونه داروي كمكي مثل خواب‌آورها ، آرام‌بخش‌ها ، ضدافسردگي‌ها ، باعث جلوگيري از درمان قطعي مي‌گردد.

ميزان كاهش :
درمجموع ميزان كاهش بايستي حدوداً يا 20 درصد مرحله قبلي باشد و اگر تعداد دفعات مصرف روزانه بيش از يك‌بار باشد ظرف مدت 5/5 ماه شايسته است به نقطه يك‌بار مصرف در روز برسيم و كليه دفعات مصرف به ترتيب اولـويت يكي ، يكي حذف گردند .
اين مرحله را مي‌توان فقط با استفاده از يك‌دارو استاندارد طبق روش الف درمان را به مرحله اجراء درآورد .
نكته : خارج از بحث‌هاي قانوني و حقوقي من به تجربه دانستم که هيچ ‌دارويي مناسب‌تر ، قـويتر ، كامل‌تر ، كم‌خطرتر و مفيدتر از خود موادمخدر براي درمان همان ماده‌مخدر نيست اما در عين حال ، ترياك بعنوان يك‌داروي تركيبي با 25 آلكالوييد براي درمان اكثر بيماري‌هاي اعتياد مثل هرويين ، انواع قرص‌ها ، شيشه ، كوكايين ، بسيار مؤثر مي‌باشد و خداوند هيچ‌گونه دارويي سالم‌تر و مفيدتر از ترياك تاكنون خلق نكرده است .
پنج شنبه 16 بهمن 1393  9:44 AM
تشکرات از این پست
ria1365 omiddeymi1368 liasam
09303495228
09303495228
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 8721
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:مبحث هشتاد و پنجم طرح صالحین: "اعتیاد؛ علل و راهکارها"

علل گرايش به اعتياد

علل گرايش به اعتياد را مي توان در سه قلمرو فردي، خانوادگي و اجتماعي مطرح كرد:

 

1. علل فردي

بسياري از روان شناسان علل رفتارهاي انحرافي را بر حسب نقص شخصيت فرد كجرو توجيه مي كنند و بر اين باورند كه برخي از گونه هاي شخصيت، بيشتر از گونه هاي ديگر، گرايش به تبهكاري و ارتكاب جرم دارند. علل فردي گرايش به اعتياد بيشتر بر مبناي نظري ديدگاه هاي روان شناختي متكي مي باشند.

با دانستن عواملي كه فرد را در معرض خطر اعتياد قرار مي دهند، مي توان افراد در معرض خطر را شناسايي كرد و براي پيشگيري از ابتلاي آنان به اعتياد، برنامه ريزي هاي دقيق و مؤثر انجام داد.

الف. مشكلات رواني: گروهي از افراد كه بعضاً ضعيف النفس هستند، قدرت مقابله با مشكلات و ناكامي ها را ندارند و اعتياد را راه نجات خود تلقّي مي كنند; براي رهايي از ناراحتي ها، فشارهاي رواني، بي اعتمادي به خويشتن و رفع هيجانات دروني در جستوجوي پناهگاهي امن، به مواد مخدّر و يا مصرف داروهاي روان گردان پناه مي برند. اين افراد فكر مي كنند كه با مصرف مواد از گرفتاري هاي زندگي رهايي مي يابند و دنيا را به نحو ديگري مشاهده مي كنند; زيرا حالت تخديري دارو و مواد مخدّر سبب مي شود كه تا مدتي فرد معتاد نسبت به مسائل، مشكلات و واقعيت هاي زندگي بي تفاوت باشد. همين فرار از زير بار مشكلات فردي، عامل عمده براي كشش افراد به طرف مواد مخدّر است.18

يك دسته از افرادي كه بيشتر در معرض اعتياد به مواد مخدّر قرار مي گيرند افراد افسرده هستند. به عقيده برژه افسردگان بيشترين و مهم ترين بخش معتادان را تشكيل مي دهند. افراد افسرده ضعف رواني دارند و به نوعي احساس خلأ شخصيتي مي كنند. آن ها به تصور خودشان، توان لذت بردن از دنيا را ندارند، همواره احساس ناتواني و خستگي مي كنند و خود را تهي از هرگونه توان و احساس مطلوب مي دانند. به عقيده سيدني كوهن، چنين افرادي ممكن است با مصرف مواد در جستوجوي جادويي برآيند كه به دردهايشان پايان بخشد و خلأهايي را كه در خودشان احساس مي كنند رفع و نقص شخصيتشان را برطرف كنند.19

ب. كنجكاوي: عده اي با شركت در مجالس دوستانه زماني كه مي بينند ديگران از مواد مخدّر استفاده مي كنند حس كنجكاوي در آن ها تحريك شده، به مصرف مواد گرايش پيدا مي كنند. اين امر منجر به مهيا شدن زمينه اعتياد در فرد مي شود; زيرا ممكن است با اولين مرتبه استفاده در فرد احساس مثبتي ايجاد گردد و باعث تكرار اين عمل شود. البته آن ها غافل از اين هستند كه اين نوع لذت ها زودگذر و خانمانسوز مي باشند.

دسته اي از افراد نيز براي كنجكاوي و ارزيابي خودشان با تصور اينكه با يكبار مصرف معتاد نمي شوند، و گاهي حتي براي اينكه قدرت خودشان را به ديگران ابراز دارند به مصرف مواد مخدّر تن مي دهند. احتمال معتاد شدن اين افراد نيز بسيار است.

ج. ضعف اراده: اراده عامل حركت فرد مي باشد. پس بايد با منطق و شرع همسان باشد و با استفاده از تربيت و آموزش صحيح تقويت شود. فردي كه با مشاهده يك عمل خلاف شرع و موازين اجتماعي با قاطعيت تمام در مقابل آن ايستادگي مي نمايد، از خود تزلزلي نشان نمي دهد و هدف خود را در زندگي به طور قطعي انتخاب مي كند داراي اراده اي قوي مي باشد. اما اگر فرد دچار اراده ضعيف بوده و برنامه خاصي براي زندگي خود نداشته باشد، اولا، دچار نوعي سردرگمي و خستگي روحي مي شود و ثانياً، ممكن است در مقابل هر انحرافي پاسخ مثبت دهد. در اين صورت، نه تنها شخص نمي تواند مانع انحراف ديگران شود، بلكه خود نيز دچار انحراف مي گردد. اين مسئله در

اعتياد فرد اهميت بسزايي دارد.

د. رهايي از زندگي عادي: تقريباً انجام هر كاري بدون توجه به باورهاي ذهني و نيروهاي دروني شخص انجام دهنده غيرممكن است. زماني كه يك تبدّل به مفهوم دقيق كلمه در خاستگاه فلسفي ذهني صورت مي گيرد، باور رواني و انگيزه اي، كه از آن گرايش به مواد مخدّر تعبير مي كنيم، ايجاد مي شود. فرد دايم مشكلات و موقعيت خود را ارزيابي و داوري مي كند. اين داوري نوعاً شخصي بوده و بر اساس دانش و فرهنگ تربيتي و فكري شخص داوري كننده صورت مي پذيرد. حقيقت آن است كه اعتياد، همچنان كه از نامش پيداست، اگرچه خود، صورت عادت دارد، اما براي شكستن يك عادت ديگر انجام مي گيرد.

يكي از بارزترين علل گرايش به مصرف مواد مخدّر در جوامع صنعتي پيشرفته شكستن عادت ناشي از حيات عادي فردي است كه در بستر زمان، صورت تكرار ملال آور به خود مي گيرد.

بر اساس آماري كه به دست آمده، قريب هشتصد هزار نفر از معتادان (از جمع دو ميليون نفر)، معتادان تفنّني هستند كه متأسفانه آمار سرآمدان علم و دانش در اين طبقه زياد مي باشد.20

هـ. انگيزه هاي درماني: يكي از علل مصرف مواد مخدّر جنبه هاي درماني آن است. حقيقت آن است كه در بسياري از موارد پرداختن و گرايش به مواد مخدّر، در آغاز، جنبه مداوا داشته و سپس در بستر زمان به اعتياد بدل گرديده است. شيوع مواد مخدّر در روستاها نوعاً با انگيزه درماني صورت مي پذيرد. در اين بخش استفاده از مواد مخدّر براي رسيدن به تعادل جسمي است.21 در برخي از روستاها براي تسكين درد كمر، درد دندان، درد گوش و مانند آن از ترياك استفاد مي كنند.

و. شخصيت متزلزل: آلپورت در تعريف خود از شخصيت مي گويد: «شخصيت سازماني است پويا از نظام هاي رواني ـ جسماني در درون فرد كه سبب سازگاري هاي بي همتا و بي نظير او با محيط مي شود.»22

بين شخصيت و اعتياد رابطه اي متقابل وجود دارد، به نحوي كه فرد به علت وضع خاص شخصيتي و نيازها، شكست ها، ناتواني در برخورد با مسائل و ناكامي در زندگي، عدم ثبات عاطفي و ملايمات ديگر، به اعتياد روي مي آورد. از سوي ديگر، اعتياد به نوبه خود منجر به از بين رفتن تعادل رواني و هيجاني شخص مي شود. بدين سان، بين اعتياد و شخصيت فرد دور باطلي ايجاد مي شود كه مبارزه با آن مستلزم تغيير شرايط بيروني و دروني، يعني ايجاد اراده و روحيه اي قوي و آسيب ناپذير است. شناخت شخصيت و ويژگي هاي رفتاري معتادان به منظور مبارزه با اعتياد و نيز پيشگيري و درمان آن، از اهميت ويژه اي برخوردار است.3

برخي از اختلالات مربوط به شخصيت كه منجر به شكل گيري و ايجاد زمينه انحرافات اجتماعي و گرايش فرد به اعتياد مي شود عبارتند از: شخصيت «پارانويايي» و «شخصيت ضد اجتماعي».

ويژگي هاي خاص شخصيت «پارانويايي» اين است كه اين افراد اعمال ديگران را تحقيرآميز يا تهديدآميز تفسير مي كنند; به ديگران اعتماد ندارند و روابط اجتماعي آن ها در اثر همين بي اعتمادي مختل شده است. اين افراد خود بزرگ بين هستند و به ديگران ظلم و ستم مي كنند.

ضعف «شخصيت ضداجتماعي» نوعي به هم ريختگي ارتباط ميان انسان و جامعه است. اين افراد نسبت به هنجارها و مقرّرات اجتماعي بي اعتنا و بي تفاوت هستند و سعي مي كنند به هر نحو كه شده به هوا و هوس خود پاسخ دهند. اين افراد ارزش هاي اخلاقي را پايمال مي كنند و به علت جستوجوي لذت و نيز ضعف اراده به آساني گرفتار مواد مخدّر و الكل مي شوند. از نشانه ها و ويژگي هاي شخصيت ضد اجتماعي مي توان به خودمحوري، فقدان احساس گناه و فريبندگي سطحي و ظاهري اشاره كرد.

پنج شنبه 16 بهمن 1393  9:46 AM
تشکرات از این پست
ria1365 omiddeymi1368
09303495228
09303495228
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 8721
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:مبحث هشتاد و پنجم طرح صالحین: "اعتیاد؛ علل و راهکارها"

راهكارهاي پيشگيري از اعتياد در زمينه علل فردي

1. ايجاد تقويت و معرفي مراكز مشاوره روان شناسي به منظور آنكه افراد بتوانند به راحتي و بدون پرداخت هزينه مشكلات رواني خود را با آن مراكز در ميان بگذارند.

2. خانواده ها بايد با تشريح كامل اعتياد و عوارض مصرف مواد مخدّر به فرزندانشان، مشكلات رواني و افسردگي هايي كه پس از اعتياد رخ مي دهد (همچنين عوارضي كه بر زيبايي و ظاهر افراد ايجاد مي شود) به آن ها متذكر شوند و از اين طريق مانع گرايش و كنجكاوي افراد خانواده به سمت اعتياد گردند.

3. آموزش به خانواده ها در جهت رفع مشكلات رواني فرزندانشان و اهميت قايل شدن به خواسته هاي آن ها.

4. حمايت از بيماران رواني و توجه به مراكزي مانند بهزيستي، تيمارستان ها و...

5. توسعه همه جانبه امكانات و مراكز درماني اعتياد از نظر شرايط و علوم روان شناختي.

6. با تبليغ و گوشزد كردن اين مطلب كه حتي يك مرتبه مصرف كردن مواد مخدّر ممكن است منجر به اعتياد شود، ميل به استفاده از مواد مخدّر را، حتي براي يك مرتبه هم در افراد از بين ببرند.

7. افراد خانواده نبايد در مهماني هايي كه در آن ها به طور تفنّني از مواد مخدّر استفاده مي شود، شركت نمايند.

8. ايجاد سرگرمي هاي مثبت و سازنده براي اينكه افراد به دلايل تفنّني به اعتياد روي نياورند.

9. عضويت بخشي فرزندان در گروه هاي هنري، ورزشي و مانند آن، تا از اين طريق آن هايي كه روحيه ضعيف و افسرده دارند، نقاط مثبت خود را بشناسند و استعدادهاي خود را شكوفا نمايند.

10. آموزش همگاني و همه جانبه افراد جامعه به لحاظ شناخت خويشتن انساني و تقويت عزّت نفس.

11. از بين بردن تصورات باطل در خانواده ها مانند اين تصور كه «با مصرف مواد مخدّر، مشكلات زندگي فراموش مي شود و زندگي به نحوي زيبا تغيير مي يابد!»

12. خودداري از طبابت خانگي با استفاده از مواد افيوني.

13. تقويت مراكز درماني و بهداشتي، بخصوص در روستاها و شهرهاي دورافتاده.

14. مراقبت هاي ويژه از افرادي كه به لحاظ روحي و شخصيتي آمادگي بيشتري براي گرايش به اعتياد دارند.

15. شناسايي افرادي كه از نظر شخصيتي متعادل نيستند (مثلا در مدارس، توسط معلمان و...) و آموزش آن ها براي دوري از اعتياد.

16. خانواده ها سعي نمايند فرزندانشان را اجتماعي پرورش دهند، به نحوي كه فرد با روحيه و شخصيت برون گرا و فعال تربيت شود.

پنج شنبه 16 بهمن 1393  9:46 AM
تشکرات از این پست
ria1365 omiddeymi1368
09303495228
09303495228
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 8721
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:مبحث هشتاد و پنجم طرح صالحین: "اعتیاد؛ علل و راهکارها"

. علل خانوادگي

خانواده اصلي ترين نقش را در تربيت فرزندان دارد. يك خانواده سالم خانواده اي است كه همه امور و فعاليت هاي آن منطبق با موازين و معيارهاي حاكم بر جامعه باشد. يافته هاي تحقيقات حاكي از آنند كه 44 درصد بزهكاران جامعه ما در خانواده هاي بي بند و بار زندگي مي كرده اند. بي توجهي والدين به تربيت فرزندان عواقب وخيمي در آينده فرزندان به دنبال خواهد داشت.

نوع شغل پدر و مادر، وضعيت مسكن، كثرت يا قلّت اولاد، همسايگان، ساكنان ديگر منزل، ويژگي هاي اخلاقي پدر و مادر، نحوه رفتار با كودكان، طلاق، وجود ناپدري و نامادري، تعدد ازدواج، فرهنگ خاص حاكم بر خانواده، ميزان تحصيلات والدين، پدرسالاري يا مادرسالاري، وضع اقتصادي خانواده، از هم پاشيدگي و سردي خانواده، جدايي والدين و عدم پيوستگي اعضاي خانواده، و سست بودن اركان خانواده از عوامل مهمي مي باشند كه زمينه انحراف و كجروي را در فرد ايجاد مي نمايند.25

تحقيقات نشان مي دهند كه افراد معتاد بيش از افراد غيرمعتاد به خانواده هاي از هم پاشيده و بي ثبات تعلّق دارند. يكي ديگر از زمينه هاي اعتياد فرزندان اعتياد پدر، مادر و يا اعضاي خانواده مي باشد.

امروزه نهاد خانواده در غرب از جايگاه اصلي خود دور شده است. به هم خوردن نظم خانوادگي، سست شدن پايه اين نهاد اساسي، شانه خالي كردن جوانان از قبول مسئوليت ازدواج، منفور شدن مادري، كاهش علاقه پدر و مادر و به ويژه مادر به فرزندان، جانشين شدن هوس هاي سطحي به جاي عشق، و افزايش طلاق، سبب گرديده اند كه در اين جوامع، نهاد خانواده كاركرد خود را در مورد كنترل آسيب هاي اجتماعي از دست بدهد.26

اما در جامعه ما كه يك جامعه اسلامي است و تعاليم اسلامي ارزش هاي خانوادگي را به بهترين وجه بيان كرده و مورد تأكيد قرار داده است، نبايد شاهد سست شدن پايه هاي خانواده باشيم. به طوري كه بيش از چهار هزار دستورالعمل به صورت مستقيم درباره خانواده و ارزش هاي حاكم بر آن از طرف معصومان بيان شده است.27

در نتيجه پژوهشي كه از 800 كودك بزهكار به عمل آمده، معلوم شد كه 65 درصد مادرانشان طلاق گرفته يا در حال جدايي بوده اند. بررسي ديگر نشان مي دهد كه 88 درصد كودكان مجرم داراي پدر و مادري بوده اند كه از هم جدا زندگي كرده و بين آن ها اختلاف نظر و ستيزه وجود داشته است.28

در ذيل به برخي عوامل زمينه ساز گرايش فرد به اعتياد در خانواده اشاره مي گردد:

الف. كمبود محبت در خانواده: بسياري از صاحب نظران در مسئله بزهكاري، كمبود محبت و ضعف عاطفي را ريشه اصلي جرم و انحراف دانسته اند. تحقيقي از غرب درباره بزهكاران نشان داده است كه 91 درصد مجرمان در ارتباط با جرم به نحوي دچار مشكل عاطفي بوده اند.29

فرد در خانواده زماني كه نيازهاي عاطفي اش برآورده نشود، مجبور مي شود دست نياز به سوي ديگران دراز نمايد. در اين زمان است كه شكارچيان از اين موقعيت ها سوء استفاده مي كنند و با ارتباط عاطفي دروغين افراد را به سوي انحراف مي كشانند.

ب. افراط در محبّت: زياده روي در محبت نيز خود مانند كمبود محبت اثر منفي بر تربيت فرزندان دارد، به نحوي كه فرزند هميشه متكي به پدر و مادر مي باشد و هيچ گاه احساس استقلال و بزرگمنشي نخواهد كرد. زماني كه چنين فردي وارد جامعه شود و در اين موقعيت از محبت هاي پدر و مادر به دور باشد، احساس كينه و عقده جويي مي نمايد و براي جبران اين مسئله دست به هر خلافي خواهد زد.

ج. تبعيض بين فرزندان: اين مسئله نيز يكي ديگر از مواردي است كه فرد در خانواده احساس حقارت و حسادت مي نمايد. توجه نكردن به اين امر خود مي تواند زمينه اعتياد در اعضاي خانواده را ايجاد نمايد.

د. محدود كردن فرزندان: همان گونه كه آزادي بي حد و حصر منجر به گرايش فرد به انحرافات اجتماعي مي شود، محدود بودن نيز مي تواند عامل گرايش فرد به انحرافات اجتماعي باشد; زيرا از سويي، محدود بودن منجر به فعال شدن حس كنجكاوي فرد و از سوي ديگر، منجر به بروز مشكلات عاطفي مي شود. كنترل بيش از حدّ فرزندان سبب مي شود كه فرد وابسته به كنترل خارجي (زور) باشد; يعني تا زماني كه از طريق اعمال زور رفتارش تحت كنترل است دست به عمل منحرفانه نمي زند، اما به محض اينكه كنترل والدين ضعيف شود و يا والدين به دليل اشتغالات فرصت كنترل را نداشته باشند، خود را رها مي يابد و به رفتارهاي انحراف آميز روي مي آورد; زيرا از كودكي حس كنترل دروني (وجدان) او خاموش بوده و هميشه به كنترل خارجي و احتمالا زور وابسته بوده است.

هـ. اعتياد يكي از اعضاي خانواده: افرادي كه در خانواده هاي معتاد زندگي مي كنند، ترس و قبح معتاد شدن برايشان از بين رفته است و عادي شدن مصرف مواد در خانواده موجب سهولت گرايش ديگر اعضا به مصرف مواد مخدر مي شود.

اگر پدر و مادر در خانواده معتاد باشند اعتياد آن ها از يك سو، كنترل و تسلط آن ها را بر فرزندان كاهش مي دهد و از سوي ديگر، عامل انتقال اين عادت به فرزندان مي شود. البته گاهي اوقات برخي فرزندان به دليل انزجار از رفتار پدر و مادر و عبرت گرفتن از آن ها، از اين صفت دوري مي جويند، اما چنين والديني در گرايش به اعتياد فرزندانشان نقش مؤثر دارند.

نتايج تحقيقات نشان مي دهند كه بسياري از معتادان در خانواده، افراد معتاد، از قبيل پدر، مادر، پدربزرگ و... داشته اند.30

و. رفاه اقتصادي خانواده: در خانواده هايي كه رفاه و درآمد اقتصادي زياد است، روابط انساني بر اثر كثرت كار و يا سرگرمي ضعيف مي گردد. ضعف روابط انساني نيز به نوبه خود عامل مساعدي براي كشش فرد به مواد مخدر است. بهترين دليل اين مدعا افزايش روزانه درصد معتادان در جوامع صنعتي غرب است كه با رشد صنعت، روابط انساني ضعيف تر مي گردد.

همچنين افرادي كه درآمد بيش از حد دارند موقعيت و زمينه مساعدتري براي شركت در كلوپ هاي شبانه و يا تفريحات متنوع در داخل يا خارج از كشور دارند و بديهي است كه اين قبيل امكانات و تفريحات، زمينه را هم براي مصرف و هم براي فروش مواد مخدر بسيار مساعد مي نمايد.

«خداوند در قرآن كريم، رفاه طلبي و "اتراف" را به شدت مورد حمله و نكوهش قرار مي دهد و آن را عامل مستقيم در ايجاد طغيان، فساد و ظلم و كژي ها معرفي مي نمايد. همچنين در متون ديني آمده است كه رفاه طلبي و زندگي مرفّهانه سبب طغيان در برابر خداوند، سيطره شهوات بر انسان، همراهي با ظالمان، فاسقان و كافران، لذت گرايي، غرق شدن در كاميابي ها و نيز اقدام به كجروي ها مي شود. پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) در فرازي مي فرمايند: من از ثروت بيش از حد، بيش از فقر براي شما هراسان هستم و آن را موجب هلاكت و سقوط مي دانم، و نيز امام علي(عليه السلام) فزوني ثروت را مايه هلاكت، طغيان و فنا دانسته است.»31

ز. بي سوادي يا كم سوادي والدين: تحصيلات پايين يا بي سوادي نقش مهمي در فرهنگ عمومي جامعه و همچنين در حريم خانواده و تربيت فرزندان دارد. بي سوادي و كم سوادي عامل بسياري از مسائل، مشكلات، نارسايي هاي اجتماعي و انحرافات است. روشن است كه پدر و مادر باسواد بسيار بهتر و با ديد باز نسبت به دنياي پيرامون، مسائل و مشكلات خانواده را حل مي كنند. والدين تحصيل كرده با روش هاي علمي و منطقي مي توانند فرزندان را كنترل نمايند. آنان اغلب به دليل آگاهي و شناخت مسائل و نياز زندگي خود، شرايط مادي و معنوي و عاطفي مناسبي را براي فرزندان ايجاد مي كنند. حال آنكه، بي سوادي والدين منجر به مسائلي از قبيل: روش هاي غيرمنطقي در تربيت فرزندان، پي نبردن به نيازهاي رواني فرزندان، نپذيرفتن تغييرات در نگرش هاي جوانان و تأكيد بر روش ها و اعتقادات سنّتي خود مي شود كه تمامي اين مسائل موجب مي گردند فرد نوعي احساس تنهايي و كمبود نمايد و در نتيجه، در پي يافتن همدرد و همدل، به هر شخص و هر موادي روي آورد.

غالب تحقيقات نشان مي دهند كه بيشتر معتادان، والدينشان بي سواد و كم سوادند. «پدرِ 64 درصد معتادان و مادرِ 83 درصد آن ها بي سواد مي باشند و علاوه بر آن، 51 درصد معتادان خود بي سواد بوده اند و يا داراي تحصيلات قديمي و ابتدايي هستند. همچنين 40 درصد همسران ايشان نيز بي سواد بوده اند.»32

ح. فقر خانواده: فقر و انحرافات اجتماعي از جمله پديده هايي هستند كه به نظر بسياري از صاحب نظران با هم مرتبط مي باشند. آنان پديده هاي مزبور را در دو طبقه خرد و كلان تبيين كرده اند. در سطح خرد، فقر را معلول ويژگي ها و استعدادهاي فردي شخص مي دانند و عواملي همچون ضعف جسماني و اختلالات رواني و بي استعدادي را از جمله مواردي مي دانند كه در رابطه با ايجاد فقر مؤثرند.

اما در سطح كلان، فقر و انحرافات هر يك معلول تلقّي شده، در يك چرخه علّي و معلولي قرار مي گيرند. بر اساس اين گونه تبيين ها، مشخص مي شود كه در سطح نهادها، سازمان ها، روابط اجتماعي و خصايص ساختاري جامعه مشكلي وجوددارد و سبب ايجاد يك معضل در جامعه شده است.

تحقيقات و پژوهش ها در عين حال كه مؤيد وجود رابطه مستقيم بين فقر و انحرافات نيست، اما وجود همبستگي ميان آن دو را تأييد مي نمايد. بر اين اساس، فقر به عنوان يكي از مسائل اجتماعي، در وقوع انحرافات و افزايش ميزان آن، به ويژه در زمينه جرايم زنان، اعتياد و سرقت تأثيرگذار است. در رويكرد ديني نيز اين همبستگي ميان فقر و انحرافات اجتماعي مورد تأييد است; بر اين اساس، فقر انگيزش روي آوري به كجروي را افزايش مي دهد. همچنان كه رفاه طلبي و ثروتمند بودن در گرايش فرد به سوي انحرافات اجتماعي، انگيزه اي بسيار قوي مي باشد.33

همان گونه كه فقر مي تواند فرد را به سوي قاچاق مواد مخدر و اعتياد بكشاند، خود نيز يكي از عواقب اعتياد مي باشد; يعني رابطه اي دوسويه بين فقر و اعتياد وجود دارد، به گونه اي كه هرگاه فرد فقير به دليل مشكلات مالي به اعتياد روي آورد، اعتياد باعث فقر هر چه بيشتر او مي شود; زيرا از سويي، مصرف مواد مخدر نيازمند به صرف هزينه مي باشد و از سوي ديگر، فرد معتاد ضعيف شده است و اراده كار كردن ندارد.

آمارهاي موجود تأييدكننده ارتباط بين اعتياد و فقر مي باشند. به عنوان نمونه، بر طبق آماري كه در بين سال هاي 1371ـ1377 انجام گرفت، اين نتيجه به دست آمد كه بين تغييرات نسبت خانواده هاي زير خط فقر نسبي و تعداد دستگير شدگان مرتبط با مواد مخدر همبستگي بالايي وجود دارد.34

ط. ستيزه والدين: خانواده، حريم امن و آرامش است. ستيزه و اختلاف در خانواده از علل مهم گرايش افراد به ناهنجاري ها و اعتياد است. افراد پرورش يافته در خانواده نابسامان و از هم گسيخته زمينه هاي بيشتري در گرايش به انحراف و اعتياد دارند. طبق يافته هاي تحقيقي 44 درصد بزهكاران جامعه ما در خانواده هاي لاابالي زندگي مي كنند. همچنين در پژوهش ديگري نشان داده شده است كه 82 درصد معتادان، ستيزه هاي خانوادگي را در فرار فرزندان و روي آوردن به اعتياد مؤثر مي دانند.35

زماني كه محيط خانواده، محيط مناسبي براي زندگي نباشد، فرد سعي مي كند بيشترين وقت خود را در خارج از خانه صرف نمايد و اين كار، ارتباط افراد را با شكارچياني كه به دنبال شكار مي گردند مهيا مي سازد. بايد توجه داشت كه هر قدر ستيزه هاي خانوادگي بيشتر باشد، احتمال كشش افراد به طرف مصرف مواد مخدّر و ديگر انحرافات اجتماعي بيشتر است.

پنج شنبه 16 بهمن 1393  9:47 AM
تشکرات از این پست
ria1365 omiddeymi1368
09303495228
09303495228
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 8721
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:مبحث هشتاد و پنجم طرح صالحین: "اعتیاد؛ علل و راهکارها"

راهكارهاي پيشگيري از اعتياد در زمينه علل خانوادگي:

1. والدين بايد ارتباط با فرزندانشان را بهبود بخشند و به آن ها استقلال رأي و دخالت در امر تصميم گيري بدهد.

2. انتخاب يك مشاور، براي خانواده و گرفتن راهنمايي از او براي ابراز محبت و علاقه به فرزندان و همچنين رفع نيازهاي عاطفي آن ها.

3. جلوگيري از بحث و مجادله والدين و تقويت روحيه گذشت و ايثار در خانواده.

4. والدين بايد پشتوانه مادي و معنوي فرزندان در موقعيت هاي شغلي، تحصيلي و... باشند.

5. تمامي خواسته هاي فرزندان را نبايد بدون چون و چرا برآورده ساخت، بلكه اجازه دهند فرزندان سختي زندگي را كمي احساس نمايند تا زماني كه در اجتماع قرار گرفتند و با مشكلي روبه رو شدند، بتوانند با آن مقابله كنند.

6. خانواده ها بايد عيوب فردي و اجتماعي فرزندان را به آنان تذكر دهند تا فرزندان كمبودها و نقص هاي دوران كودكي خود را به دوران بزرگسالي منتقل نكنند و در پي رفع عيوب خود باشند.

7. والدين بين فرزندان خود تبعيض قايل نشوند.

8. توجه و كنترل فرزند از نظر چگونگي مصرف پول و سعي در رفع نيازهاي مالي فرزندان در حدّ معقول.

9. نظارت بر وضعيت تحصيلي و شغلي فرزندان و توجه به آن ها در موقع ترك تحصيل و... .

10. تحكيم پايه هاي اعتقادي و آموزش فرزندان و آشنا كردن آنان با عوارض اعتياد به جاي محدود كردن آنان.

11. اجراي طرح قانوني، كه از كودكان بي سرپرست حمايت شود.

12. حمايت از خانواده هاي فقير توسط دولت (تقويت مراكزي مانند كميته امداد امام خميني(قدس سره)).

13. ايجاد بازار كار براي جوانان و نوجوانان.

14. ايجاد شغل در شرايط خاص براي افراد معتاد، به نحوي كه هم جنبه درآمدي براي آن ها داشته باشد و هم اينكه با كنترلوبرنامه ريزي براي آن ها زمينه ترك اعتياد پي ريزي گردد.

15. از طريق رسانه هاي همگاني بايد برنامه هايي را پخش كرد كه بر كانون گرم خانواده تأكيد كند و از خانواده با الگوي غربي در برنامه ها انتقاد شود، به نحوي كه بر زندگي خانوادگي همراه با محبتوبه حضوروهمدلي والدين تأكيد نمايد.

پنج شنبه 16 بهمن 1393  9:47 AM
تشکرات از این پست
ria1365 omiddeymi1368
دسترسی سریع به انجمن ها