0

مجموعه اشعار میلاد امام حسن عسکری عله السلام

 
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار میلاد امام حسن عسکری عله السلام

امام حسن عسکری(ع)-ولادت

 

ای حضرت معشوق ای لیلاترینم

من از همه پروانه ها شیدا ترینم

سنگ ملامت خوردۀ عشق تو هستم

یعنی میان عاشقان رسوا ترینم

تو آیه های مصحف پیغمبرانی

بهر تلاوت كردنت شیواترینم

ای كیسه بر دوش سحرهای محله

مرد كریم سامرا؛ آقاترینم

ما ریزه خوار دولت عشق تو هستیم

ای حضرت معشوق ای لیلاترینم

اندازه ی ما چشم تو دیوانه دارد

مجنون میان خانه ی ما خانه دارد

تو آشنای کوچه های آسمانی

بالاتر از فهم اهالیِ جهانی

فهمیدن شأن و مقام تو محال است

تو سرّ الاسرار نهان، اندر نهانی

رد قدم های همیشه جاری ات را

تا مرزهای بی نهایت می رسانی

وقتی که می آیی کنار جانمازت

دنبال خود خیلی ملک را می کشانی

تو ابتدا و انتها اصلاً نداری

مثل خدائی و همیشه جاودانی

ای روشنی مطلق شب های تارم

پروردگار بی مثال هر چه دارم

من از مساكین قدیم سامرایم

از آن سوی دنیا چه آوردی برایم

این روزها كه مرقدت گنبد ندارد

من یا کریم خاکی صحن شمایم

آقایی تو فرصت مسکینی ام داد

پس خوش به حال دست هایم که گدایم

دلداده ام بر آن نگاهت تا ببینم

این چشم هایت می کشاند تا کجایم

خیراتیِ دور سر سجاده ی توست

خاکستر بال و پر پروانه هایم

صبح ازل ما را گدایت آفریدند

مثل دخیل سامرایت آفریدند

ای بی نظیری که پر از آیات رازی

مثل خداوندی و از ما بی نیازی

هر صبح از بام بلند آسمان ها

با چشم های روشنت خورشید سازی

صد دل اسیر گردش نیمه نگاهت

باید به این چشمان شهلایت بنازی

جبریل را دیدیم با خیل ملائک

در آن بهشت صحن تان می کرد بازی

تو از همین قطعه زمین سامرا هم

فرمانروای سرزمین های حجازی

مرد بهشتیِ زمین ای بی مثالم

ای آب جاری کویر خشکسالم

نذر تو كردم این پر خاكستری را

این دست های خالی پشت دری را

دیشب دعا كردیم تا این كه خداوند

هرگز نگیرد از تو ذره پروری را

شرح كمالات تو را یك روز خواندیم

دیدیم در تو سیره ی پیغمبری را

صد بار دنیا امتحان كرد و ندادیم

یك ذره از مهر امام عسگری را

ما خاكسار صبح و شام اهل بیتیم

فردای محشر هم غلام اهل بیتیم

امشب اگر دست شما بالا بیاید

امید آن داریم كه آقا بیاید

دستی ببر بالا كه در این فصل سرما

در خانه های ما كمی گرما بیاید

دستی ببر بالا كه در این خشكسالی

آقای ما با هیبت سقا بیاید

دستی ببر بالا كه در یك جمعۀ سبز

آن انتقام ظهر عاشورا بیاید

این روزها با ذوالفقار مرد كوفه

بهر تقاص چادر زهرا بیاید

امشب دلم سمت افقـ های ظهور است

چشم انتظار ظهـر فردای ظهور است

 

علی اکبر لطیفیان

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 7 بهمن 1393  11:59 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار میلاد امام حسن عسکری عله السلام

امام حسن عسکری(ع)-ولادت

 

می وزد طرفه نسیمی که دم روحانی ست

همه جا جلوۀ یار و همه جا نورانی ست

شب وجد و شب شادی، شب مدحت خوانی ست

هشتمین روز همایون ربیع الثّانی ست

از محیط عظمت گوهر زهرا آمد

البشاره حسن دیگر زهرا آمد

آمد از برج ولایت قمر یازدهم

یا ز دریای امامت گهر یازدهم

یا ز سینای نبوّت شجر یازدهم

حجّت یازدهم دادگر یازدهم

خرّم این گلشن توحید و گل یاسمنش

می برد دل ز همه حُسن حسن در حسنش

کبریا وجه و نبی صورت و حیدر سیرت

حسنی حُسن و حسینی دم و زهرا عصمت

یازده ماه به یک آینه در یک صورت

عجبا یک پسر و این همه مجد و عظمت

خاکیان مژده که امروز درخشید به خاک

گوهر ده یم نور و یم یک گوهر پاک

این پسر کیست که پیر خردش خاک در است

به خدا از همه خوبان جهان خوب تر است

این پسر آینه ی طلعت خیر البشر است

بشنوید این پدر حجّت ثانی عشر است

صلوات همه بر ماه جمال پدرش

پدر و مادر من باد فدای پسرش

عسکر او ملک و حوری و جنّ و بشرند

پرتوی از رخ او اختر و شمس و قمرند

خلق عالم به گدایی درش مفتخرند

همه خوبان جهان منتِظر منتَظرند

منتظر کیست همان حجّت ثانی عشر است

یوسف فاطمه مهدی خلف این پسر است

این پسر والی شهر قدر و ملک قضاست

این پسر عیسی جان با نفس روح فزاست

این پسر شافع و فریاد رس روز جزاست

این گل باغ علیّ بن جواد بن رضاست

روی حق، حسن نبی، بازوی حیدر دارد

آنچه خوبان همه دارند فزونتر دارد

اهل معنی ولیِ ذوالمننش می خوانند

اختران جمله مهِ انجمنش می خوانند

عارفان واقف سرّ و علنش می خوانند

پای تا سر همه حُسن و حسنش می خوانند

سرو قد، ماه جبین، گلرخ و شیرین دهن است

حسن است این حسن است این حسن است این حسن است

دیده را فیض ملاقات حق از دیدارش

مهر افتاده به خاک قدم زوّارش

همه دم ذکر خدا بر لب گوهر بارش

همه جا سامره با یاد گل رخسارش

ملک پهناور هستی به قدومش گلشن

دیده ی حضرت هادی به جمالش روشن

ای دل اهل ولا زائر سامرّایت

کعبه ی خلق جهان روی جهان آرایت

حسن و حُسن ز پا تا سر و سر تا پایت

فرش از بال ملائک حرم زیبایت

ای همه خلق جهان سائل لطف و کرمت

شود آیا که برم سجده به خاک حرمت

کیستی تو پسر فاطمۀ زهرایی

نبوی خلق و علی خوی و حسن سیمایی

جلوه ی سیزدهم یازدهم مولایی

حسن عسکری و گوهر ده دریایی

مکتبت بندگی و دوستی و هم عهدی ست

پدرت هادی و فرزند عزیزت مهدی ست

من کیم بنده ی آلوده ی دربار توام

گنهم کرده گرفتار و گرفتار توام

با دو دست تهی خویش خریدار توام

چه کنم تو گل من هستی و من خار توام

دوست دارم که به جز دوست خطابم نکنی

بپذیری و بخوانی و جوابم نکنی

نگهی بر من و بر دیده ی گریانم کن

نظری بر دل و بر حال پریشانم کن

غرق عصیانم و غرق یمِ غفرانم کن

بلکه با خاک درت پاک ز عصیانم کن

هر که ام، هر چه بدم «میثم» این درگاهم

ذاکرم ذاکر اولاد رسول اللّهم

 

غلامرضا سازگار

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 7 بهمن 1393  12:00 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار میلاد امام حسن عسکری عله السلام

امام حسن عسگری(ع)-مدح

 

پیوسته خیزد از نفسم روح پروری

ریزد هماره از دهنم فیض کوثری

در کام من زبان حرکت می کند ولی

دیگر کسم کند به درون مدح گستری

گویی مسیح در نفسم روح می دمد

یا با امین وحی شدم گرم شاعری

ریزد هماره از دهنم گوهرِ سخن

چون رحمت بهار در اوصاف عسکری

ابن الرّضا امیر قضا نجل مرتضی

آیینه ی جمال خداوند اکبری

خورشید آسمان امامت که مهر و ماه

گردند دور سامره اش همچو مشتری

نور دو چشم چار علی نجل ده امام

فرزند سه محمّد و مرآت جعفری

قرآن نیازمند به حُسن کلام اوئ

توحید کرده با نفسش روح پروری

نامش حسن وجود حسن خُلق و خُو حسن

سر تا به پاش آینه ی حسن داوری

پرسند اگر بهای ولای ورا بگو

دارد به کلّ طاعت کونین برتری

با طاعت ملایکه و جنّ و انس نیست

غیر از جحیم خصم ورا راه دیگری

شیطان که جنّ و انس  بر او لعن می کنند

در عرصه ی جزا بود از خصم او بری

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 7 بهمن 1393  12:00 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار میلاد امام حسن عسکری عله السلام

دوستان بار دگر دل ها مصفا می شود

درب شادی از عنایات خدا وا می شود

 

حجت واحد عشر یعنی امام عسگری

همچو خورشیدی عیان ، با روی زیبا می شود

 

امشب از کوری چشم دشمنش در شهر دل

جشن یاران ولایت پیشه بر پا می شود

 

از نگاه معجز آسایش به هر سو بنگرد

صخره ها چون طور و صحرا همچو سینا می شود

 

گر خلایق در طواف کعبه رو می آورند

کعبه از بهر طواف او مهیا می شود

 

قدسیان در کهکشان ها رقص دارند و سما

ماه از فیض حضورش در تجلّا می شود

 

این عجب نبوَد اگر قرآن کلام الله وحی

در شئونات «حَسن» تفسیر و معنا می شود

 

در سلام صبح و شامش حضرت روح الامین

پرکشان تا آستانش با تمنا می شود

 

آری امشب در دو شادی جشن می باید گرفت

جشن میلاد و دگر جشنی که گویا می شود

 

نامه ی پر افتخار عقد «نرجس» با «حسن»

با حضور انبیا ، در عرش امضا می شود

 

چلچراغ عالم هستی ، امام منتَظَر

از سویدای وجود او هویدا می شود

 

از صدای سرعت ناز قدم هایش «مُرید»

می  خورم سوگند روشن چشم زهرا می شود

***داراب بدخشان – مرید***

(بجنورد)

 

منبع : رواق کرامت

 
 

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 7 بهمن 1393  12:00 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار میلاد امام حسن عسکری عله السلام

امام حسن عسکری(ع)-ولادت

 

می وزد طرفه نسیمی که دم روحانی ست

همه جا جلوۀ یار و همه جا نورانی ست

شب وجد و شب شادی، شب مدحت خوانی ست

هشتمین روز همایون ربیع الثّانی ست

از محیط عظمت گوهر زهرا آمد

البشاره حسن دیگر زهرا آمد

آمد از برج ولایت قمر یازدهم

یا ز دریای امامت گهر یازدهم

یا ز سینای نبوّت شجر یازدهم

حجّت یازدهم دادگر یازدهم

خرّم این گلشن توحید و گل یاسمنش

می برد دل ز همه حُسن حسن در حسنش

کبریا وجه و نبی صورت و حیدر سیرت

حسنی حُسن و حسینی دم و زهرا عصمت

یازده ماه به یک آینه در یک صورت

عجبا یک پسر و این همه مجد و عظمت

خاکیان مژده که امروز درخشید به خاک

گوهر ده یم نور و یم یک گوهر پاک

این پسر کیست که پیر خردش خاک در است

به خدا از همه خوبان جهان خوب تر است

این پسر آینه ی طلعت خیر البشر است

بشنوید این پدر حجّت ثانی عشر است

صلوات همه بر ماه جمال پدرش

پدر و مادر من باد فدای پسرش

عسکر او ملک و حوری و جنّ و بشرند

پرتوی از رخ او اختر و شمس و قمرند

خلق عالم به گدایی درش مفتخرند

همه خوبان جهان منتِظر منتَظرند

منتظر کیست همان حجّت ثانی عشر است

یوسف فاطمه مهدی خلف این پسر است

این پسر والی شهر قدر و ملک قضاست

این پسر عیسی جان با نفس روح فزاست

این پسر شافع و فریاد رس روز جزاست

این گل باغ علیّ بن جواد بن رضاست

روی حق، حسن نبی، بازوی حیدر دارد

آنچه خوبان همه دارند فزونتر دارد

اهل معنی ولیِ ذوالمننش می خوانند

اختران جمله مهِ انجمنش می خوانند

عارفان واقف سرّ و علنش می خوانند

پای تا سر همه حُسن و حسنش می خوانند

سرو قد، ماه جبین، گلرخ و شیرین دهن است

حسن است این حسن است این حسن است این حسن است

دیده را فیض ملاقات حق از دیدارش

مهر افتاده به خاک قدم زوّارش

همه دم ذکر خدا بر لب گوهر بارش

همه جا سامره با یاد گل رخسارش

ملک پهناور هستی به قدومش گلشن

دیده ی حضرت هادی به جمالش روشن

ای دل اهل ولا زائر سامرّایت

کعبه ی خلق جهان روی جهان آرایت

حسن و حُسن ز پا تا سر و سر تا پایت

فرش از بال ملائک حرم زیبایت

ای همه خلق جهان سائل لطف و کرمت

شود آیا که برم سجده به خاک حرمت

کیستی تو پسر فاطمۀ زهرایی

نبوی خلق و علی خوی و حسن سیمایی

جلوه ی سیزدهم یازدهم مولایی

حسن عسکری و گوهر ده دریایی

مکتبت بندگی و دوستی و هم عهدی ست

پدرت هادی و فرزند عزیزت مهدی ست

من کیم بنده ی آلوده ی دربار توام

گنهم کرده گرفتار و گرفتار توام

با دو دست تهی خویش خریدار توام

چه کنم تو گل من هستی و من خار توام

دوست دارم که به جز دوست خطابم نکنی

بپذیری و بخوانی و جوابم نکنی

نگهی بر من و بر دیده ی گریانم کن

نظری بر دل و بر حال پریشانم کن

غرق عصیانم و غرق یمِ غفرانم کن

بلکه با خاک درت پاک ز عصیانم کن

هر که ام، هر چه بدم «میثم» این درگاهم

ذاکرم ذاکر اولاد رسول اللّهم

 

غلامرضا سازگار

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 7 بهمن 1393  12:01 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار میلاد امام حسن عسکری عله السلام

امام حسن عسکری(ع)-مدح و مناجات

 

السلام علیک یا ساقی

گوشه چشمی، خراب آمده ام

اشک هایم دخیل دامنتان

زائر بارگاه میکده ام

 

 دارم اذن دخول می خوانم

های و هوی مرا نگاه نکن

به دلم دست رد نزن امشب

روزگار مرا سیاه نکن

 

به سبوخانه ی نگاهت من

یازده جام می بدهکارم

چوب خطِ مرا نگاه نکن

آمدم باز نسیه بردارم

 

 در حجاز خمار چشمانت

باغ انگور عسکری داری

باده ات کهنه کار می خواهد!

عده ای خاص مشتری داری

 

 «بسم رب الشراب»؛ می نوشم

چه شرابی! سرت سلامت باد

همه جا را بهشت می بینم

باغت آباد، خانه ات آباد

 

 قدحت تا مرا مسلمان کرد

أَشهدُ أَنَ باده... را خواندم

با لبی تر نماز عیشم را

سوی ایوان سامرا خواندم

 

 در طواف پیاله ات دیدم

از سماعم، سما به رقص آمد

قطره ای از می ات زمین افتاد

نجف و کربلا به رقص آمد

 

در سماعی چنین تماشایی

با دفش؛ قم دوان دوان آمد

آخرین باده را کنار گذار

با نی و تار جمکران آمد

وحید قاسمی

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 7 بهمن 1393  12:01 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها