اشک یعنی مادری درکوچه ها شانه های یک پسر جای عصا
اشک یعنی آفتابی درغروب بغض یک دُردانه در حنجر رسوب
اشک یعنی کوچه های بی کسی کودکی مأنوس با دلواپسی
اشک یعنی اضطراب و واهمه ناله یعنی انقلاب فاطمه
اشک یعنی انقلابی در سُجود صورتی در قابی ازسیلی کبود
اشک یعنی ضربه سنگین مرگ سیلی ودیوار وروی وکوی تنگ
اشک یعنی هرقدم یکبار آه دردُدل با نخل وتنگستان وچاه
اشک یعنی غسل ازروی لباس ارغوانی دیدن بازوی یاس
اشک یعنی داستان سایه بان بیت الاحزان خراب وکودکان
اشک یعنی آستینی بر دَهن نیمه شب غسل وکفن بغض حسن
اشک یعنی درب نیمه سوخته سینه ای بامیخ بر در دوخته
اشک یعنی کودکانی هاج و واج دست جای دیده میجوید سِراج
اشک یعنی قبر بی شمع وچراغ اشتیاق دیدن یار و فراق
اشک یعنی کوثری مخفی شده شستن آن پیکر زخمی شده
اشک یعنی فاطمه یعنی فدک ضربه ای در پاسخ حقِّ نمک
اشک یعنی مادری باچشم تار چادری خاکیُّ وطفلی خانه دار
اشک یعنی دختری زار وصبور غصه وغمهای بیتی سوت وکور
اشک را با فاطمیُّون دیده ام در میان لخته ی خون دیده ام
اشک یعنی آه با شور وشعور
انتظار یار تا روز ظهور
********
غزل فاطمیِّه-مدح ومرثیه حضرت زهرا سلام الله علیها
ازفاطمیُّون میشوم ان شاءالله لاحول ولاقوة الّاباالله
بالاست سرنوکرزهراوَالله لاحول ولاقوة الّاباالله
ازفاطمه دم میزنم ومولایش ازعاشقیِّ خالص وبی همتایش
دلداده ودل بسته به مولاوالله لاحول ولاقوة الّاباالله
سرچشمه عشق اَزلی زهرابودسرمشق تولّای علی زهرابود
مرضیّه وانسیِّه ی حوراءوالله لاحول ولاقوة الّاباالله
بانوی علی بازوی یاریِّ خدا یک لحظه نشدازاسدالله جدا
عشق علیِّ عالیِّ اعلاء والله لاحول ولاقوة الّاباالله
راضیِّه وهانیِّه وامُّ النُّجباء نوردل خیرالبشر وبی بیِّ ما
علم وعمل اوست چوباباوالله لاحول ولاقوة الّاباالله
اوعصمت کبراست خدامیداند کاروکس مولاست خدامیداند
کوثرشده در فاطمه معنی والله لاحول ولاقوة الّاباالله
پشت درخانه ماندویاحیدرگفت اوچادرخودتکاندویاحیدرگفت
درفکرعلی همیشه هرجا والله لاحول ولاقوة الّاباالله
بالاترازآسمان هفتم مادر درظاهر اگر قبرتوشدگم مادر
داری حرمی کنج دل ما والله لاحول ولاقوة الّاباالله
راضی به رضایت ولیَّت بودی توچشم به راه مهدیِّ موعودی
آوای ظهورگل زهرا والله لاحول ولاقوة الّاباالله
**********