پوشش وحجاب در آيين مسيحيت
در آيين مسيحيت، پوشش اهميت زيادي داشته و زنان معتقد به حضرت مسيح(ع) ميكوشيدند مانند حضرت مريمƒ موي خود را بپوشانند و باحجاب وارد جامعه شوند. نقاشان مسيحي ـ به خصوص نقاشان قديميتر ـ تصوير حضرت مريمƒ را با پوشش و حجاب كامل ميكشيدند. همچنين از گذشته تا زمان حاضر زنان راهبه و قديس، يكي از كاملترين حجابها را انتخاب كردهاند. اين امر نشان ميدهد كه از نظر آنان، داشتن حجاب، به دينداري نزديكتر و در پيشگاه خدا پسنديدهتر است.
مسيحيت، نه تنها احكام شريعت يهود در مورد حجاب را تغيير نداد، بلكه قوانين شديد آن را استمرار بخشيد و در برخي موارد، گام را فراتر نهاد و با سختگيري بيشتري، وجوب حجاب را مطرح ساخت؛ زيرا در شريعت يهود، تشكيل خانواده و ازدواج امري مقدس شمرده ميشد و طبق نوشته ويل دورانت، در سن بيست سالگي اجباري بود.
بنابراين مسيحيت، براي از بين بردن زمينه هرگونه تحريك و تهييج، زنان را به صورت شديدتري به رعايت كامل پوشش و دوري از هرگونه آرايش و تزيين فراخواند. در متون تاريخي، چادر و روبند، براي همگان - حتّي براي خاتونهاي اشراف - ضروري بود. در اعياد نيز، كسي آن را كنار نميگذاشت؛ بلكه با طلا و نقره و پارچههاي زربافت آن را تزيين مينمودند و حتّي براي تفريح نيز با حجب و حياي كامل در مجالس انس يا گردشهايي دور از چشم نامحرمان، شركت ميجستند.
انجيل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تأكيد و پيروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است. در عهد جديد ميخوانيم:
همچنين زنان پير در سيرت متقي باشند و نه غيبتگو و نه بنده شراب زياده؛ بلكه معلمات تعليم نيكو* تا زنان جوان را خِرَد بياموزند كه شوهردوست و فرزنددوست باشند* و خردانديش، عفيفه، خانهنشين، نيكو و مطيع شوهران خود كه مبادا كلام خدا متهم شود.
علاوه بر اين، «عهد جديد» نيز لزوم پوشاندن موي سر، به ويژه در مراسم عبادي لزوم سكوت به ويژه در كليسا، باوقار و امين بودن زن و نهي از نگاه ناپاك به بيگانگان را خاطرنشان ساخته، ميگويد: كسي كه به زني نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا كرده است * پس اگر چشم راستت، تو را بلغزاند، قلعش كن و از خود دور انداز؛ زيرا تو را بهتر آن است كه عضوي از اعضايت تباه گردد، از آنكه تمام بدنت در جهنم افكنده شود.*
دستورات ديني پاپها و كاردينالهاي مسيحي، كه بر اساس آن، پوشاندن صورت الزامي و تزيين موي سر و آرايش آن و تنظيم آنها در آيينه و سوراخ كردن گوشها و آويختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قيمتي، رنگ نمودن مو و تغيير صورت ظاهري ممنوع بود، شدت بيشتري را نشان ميدهد. در مورد سيره عملي زنان مسيحي، گفته شده: دين مسيحي، براي زن، خِمار را باقي نهاد. وقتي وارد اروپا شد، آن را نيكو شمرد. زنها در كوچه و وقت نماز، خمار داشتند. در قرون وسطا، خصوصاً قرن نهم، خمار رواج داشت. آستين خمار، شانه زن را پوشانده، تقريباً به زمين ميرسيد. اين عادت تا قرن سيزدهم باقي بود.
هنگام ظهور مسيح(ع) در فلسطين، اروپا در شرك و بتپرستي بود. مردم گرفتار آدابورسوم مشركانه بودند و زنان آنها معمولاً موي خود را نميپوشاندند. اما با آمدن مسيحيت به اروپا و گسترش تعاليم دين مسيح(ع)، پوشيدن موي سر نيز در ميان زنان گسترش يافت. ويل دورانت در مورد سيرة عملي زنان مسيحي چنين مينويسد:
ساق پاي زنان چيزي نبود كه در ملأ عام و يا رايگان به چشم خورد.... البسه بانوان در مجالس تورنه، موضوع مهمّي براي روحانيون بود كه كاردينالها، در ازي جامههاي خواتين را معيّن ميكردند. هنگامي كه كشيشان چادر و روبند را يكي از اركان اخلاقيات عيسوي دانستند، به دستور زنها، چادرها را از مشمش ظريف و حرير زربفت ساختند.... تصويرهايي كه از پوشاك مسيحيان و زنان اروپا به جا مانده، به روشني حجاب كامل زنان را نشان ميدهد