0

رشد شخصیت اجتماعی در دوران نوجوانی

 
saeidfarajpour
saeidfarajpour
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 2734
محل سکونت : اردبیل

رشد شخصیت اجتماعی در دوران نوجوانی

دوران نوجوانی هم از نظر نو جوانان و هم از نظر والدین از قدیم ، دورانی دشوارتر از سالهای کودکی قلمداد شده است. دوره نوجوانی مرحله پر کشمکش و گاه دشواری در زندگی است. چرا چنین است؟

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، اولین و آشکار ترین پاسخ این است که نوجوانی و بخصوص سال های اول نوجوانی قبل از هر چیز دوران تغییرات جسمانی،جنسی،روانی و شناختی و نیز تغییر در الزامات اجتماعی است.

این ناعادلانه است که درست در زمانی که نوجوان با سرعت بی سابقه بلوغ جسمانی را می گذراند،اجتماع از او می خواهد که مستقل باشد،روابطش را با همسالان و بزرگسالان تغییر دهد و سازگاری جنسی و آمادگی شغلی داشته باشد.

نوجوان علاوه بر کنار آمدن با همه این تغییرات رشدی باید بکوشد تا هویتی برای خود کسب کند-پاسخی شخصی برای این سوال قدیمی بیابد که «من کیستم؟»

نوجوانی،زمان بهینه برای شکل دهی هویت،احساس و مفهومی از خود است که هم تاریخچه گذشته فرد و هم ظرفیت های مورد نیاز برای سلامت روان شناختی در بزرگسالی را به هم در آمیزد.

رشد جسمی و سریع و وسیع،تغییرات در انتظاراتی که دیگران از رفتار نوجوان و اهداف آینده دارند و تغییر ظرفیت ها برای استدلال در مورد دنیای اشیاء،رویدادها،افراد و روابط اطلاعات بیشتر و متنوّع تری را در مورد حال و آینده فراهم می آورد.

نوجوانی،مترادف است با روابط همسال. همسالان زمان بیشتری را صرف بودن با یکدیگر می کنند تا با بودن هر گروه دیگری،از جمله با خانواده های خود همسالان و چه در روابط یک به یک در رشد طبیعی نوجوانان اهمیت دارند.که این ارتباط با همسال یک نوع پذیرش اجتماعی محسوب می شود،که این پذیرش اجتماعی،یک عنصر مهم در روابط گروه است و پذیرش عبارت است از: سطح تفاهم بین فردی،توسط شخص نوجوان.

سه ویژگی تفکر نوجوان درباره اشخاص،روابط و موقعیت ها مخصوصاً برای رشد طی این دوره(۱۲تا۱۸سالگی)مهم است.رشد نوجوان به دلیل فرصت ها ، خواسته ها و محدودیت های تجربه شده بوسیله آنان متفاوت است.قسمتی از این تفاوتها مربوط به تفاوتهای  جنسی است و برخی نیز به تفاوتهای فرهنگی و قومی مربوط می شود.

رشد جسمانی در دوره نوجوانی: دوران نوجوانی در جوامع ساده تر کوتاه و در جوامع پیشرفته صنعتی طولانی تر است.  شروع آن ممکن شامل تغییرات ناگهانی در الزامات و انتظارات اجتماعی و یا انتقالی تدریجی از نقشهای گذشته باشد. با وجود چنین تنوعاتی،یکی از جنبه های نوجوانی همگانی است و آن را از مراحل قبلی مجزا می کند : تغییرات جسمانی و روانی بلوغ که از آغار این دوره نمایان می شود.

اوج رشد در پسر بطور متوسط در سن۱۳سالگی است و اوج رشد دختران دو سال جلوتر و در سن ۱۱ سالگی است. شکلی که بعداً به خود خواهند گرفت در دختر و پسر،تغییر در قد و وزن با تغیر در تناسب بدن همراه است. ابتدا سر و پنجه های دست و پا به اندازه بزرگسالان می رسد. دست و پا سریعتر از تنه رشد می کند و تنه بعد از همه اینها کامل می شود و تفاوتهای جنسیتی در شکل بدن نیز در دوران اولیه نوجوانی بیشتر می شود.

رشد عقلی نوجوانان

تواناییهای شناختی نوجوانان نیز هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی در سالهای نوجوانی به رشد خود ادامه می دهد.

کمی است،از این نظر که نوجوانان تکالیف ذهنی را در مقایسه با سالهای کودکی سریعتر، راحت تر و با کارایی بیشتر انجام می دهند.

کیفی است،  از این نظر که در فرآیندهای نهفته عقلی نوجوانان که برای تشریح و استدلال درباره مسائل به کار می رود، تغییرات مهمی به وجود می آید.

نوجوانان در مقایسه با کودکان از تمایز بین صرف ادراک چیزی و انباشتن آن در حافظه آگاهترند. در ضمن،آنان برای کمک به حافظه خود از روشهای پیچیده تری استفاده می کنند.

آنان بیشتر از کودکان آینده نگرند و بیشتر دارای حسی هستند،مثل:آگاهی از زندگی شامل پیش بینی،فرمول بندی و یافتن راه حلهای برای بعضی از مسائل است.مسائلی از قبیل: برنامه ریزی بودجه خانوادگی یا پیش بینی انگیزه ها و رفتار احتمالی دیگران.

بسیاری دیگر از جنبه های رشد نوجوانی نیز به پیشرفتهای شناختی در این دورن بستگی دارد.تغییراتی در ماهیت روابط بین والدین و فرزند،بروز خصوصیات شخصیتی،برنامه ریزی آینده تحصیلی و اهداف شغلی،توجه به مسائل سیاسی،اجتماعی و ارزشهای شخصی و حتی ایجاد حس هویت شخصی،همگی به شدت تحت تأثیر تغیرات شناختی است،که این نوجوانان در این سن اجتماعی شدن لازم دارند و همچنین استقلال.غالب مطالعات نشان میدهد که در دوران پیش از نوجوانی و در اوایل نوجوانی نیاز به همنوایی با همسالان زیاد می شود.( ۹ یا ۱۰ سالگی تا ۱۲ یا ۱۴ سالگی )

و از اواسط دوران نوجوانی تا اواخر آن از میزان آن کاسته می شود.( ۱۴ یا ۱۵ سالگی به بعد ).اوایل نوجوانی زمانی آغاز میشود که فرد از نظر جنسی به بلوغ می رسد و سرعت رشد جسمانی زیاد است و معمولاً ۱۱ تا حدود ۱۴ سالگی را شامل می شود.اواسط نوجوانی دربرگیرنده سنین ۱۴ تا ۱۸ سالگی است،که در این دوره تغییرات بلوغی تقریباً کامل می شود.

نوجوانی دوره آشفتگی و طغیان است و نوجوانان،غیر قابل پیش بینی،چالاک و معذب هستند زیرا تغییرات جسمانی بلوغ خواسته های جسمی را افزایش میدهد. در این دوره کوجه فرد به دوستان و همسالان غیر همجنس معطوف می شود . دوره نوجوانی به عنوان یک دوره مشخص و متمایز در رشد انسان مطرح شده است.

رشد در دوره نوجوانی در برگیرنده تعامل بین عوامل زیستی، اجتماعی و تغییرات شناختی در فرد ، تقاضا ، محدودیت ها و مزایادر محیط آنهاست. بت رشد بدنی و ئهنی ، نوجوان در محیط های مخطلف قرار می گیرند و زمان بیشتری را با همسالان و مدت زمان محدودتری را با افراد خانوادهصرف می کنند و از گستره وسیع تری از تاثیرات اجتماعی برخوردار می شوند.

دوره نوجوانی ، نه تنها به عنوان یک دوره متمایز رشد ، بلکه در عین حال به عنوان دورهایدر دامنه زندگی باید مورد توجه قرار گیرد. در این دوره ، توانایی بالقوه مهمی برای تفکر  صوری رشد می کند.

بر خلاف خصوصیات تفکر در دوران کودکی ، تفکر نوجوان در این سن ، (۱۲ تا ۱۸) شامل توانایی بیشتری برای اندیشیدن در مورد احتمالات ، فکر کردن از طریق فرضیه ها ، آینده نکری ، اندیشیدن در مورد افکارخود و اندیشیدن در مورد چشم و اندازهای دیگران است.

توانایی شناسایی تعارض بین دو خصوصیت، ابتدا در سنین ۱۴ تا ۱۵ سالگی ظاهر می شود. در سنین ۱۷ تا ۱۸ سالگی، نوجوان قادر به یکپارچه کردن اینگونه ناهماهنگی در درون خود است.

در این دوره، نوجوانان،آنچه پیش از همه تحت تأثیر گروه همسالان قرار می گیرند،اموری است که بیشتر به ظاهر مربوطند،مثل پوشش، شیوه آرایش مو و فعالیت های اوقات فراغت در مورد موضوعات اساسی اخلاقی، اهداف و آرزوهای شغلی و تحصیلی و لزوم خویشتن داری، نوعآً هم عقیده اند.برای مثال در این مورد از پژوهشها،تنها موردی که نوجوانان به عنوان شدیدترین تأثیر از گروه همسالان ذکر کرده بودند میزان کارایی در مدرسه و اتمام تحصیلات بود،چیزی که مسلماً خواسته والدین نیز هست.

از دید نوجوانان تأثیر همسالان بر ماندن در مدرسه و همراهی با آنها خیلی فراگیرتر از تأثیر آنها در رفتارهای ضّد اجتماعی و خانمان سوز بوده است.

بطور کلی،تعارض والدین با گروه همسالان خیلی کمتر از همسویی آنها است.با وجود این تأثیرات ضد اجتماعی در برخی مدارس و جوامع از شدت بیشتری برخوردار است و نوجوانان از جهت احتمال همنوایی یا تقلید از همسالان با هم متفاوتند.

دوره نوجوانی به دوره گذار از کودکی به بزرگسالی اطلاق میشود.این دوره،مرزهای سنّی مشخصی ندارد،اما تقریباً از ۱۲ سالگی آغاز میشود و تا آخرین سالهای دهه دوم زندگی یعنی تا رسیدن به رشد جسمانی کم و بیش کامل،ادامه میابد،کی در این دوره،نوجوان به بلوغ جنسی میرسد و هویت فردی خود را از هویت خانوادگی بنا می نهد.

در این سن(۱۲ تا ۱۸ سالگی)،دستیابی به هویت یکی از خصوصیات نوجوانان است.در این مرحله،هویت یابی در برابر سر در گمی در فرد ایجاد می شود،که پیامد مطلوبی که دارد،داشتن تصویر یکپارچه ای از خود به عنوان یک فرد یگانه.

رفتاری به نام رفتار درونی کردن ممکن است در اوایل نوجوانی بیشتر باشد،چون تنوع و شدت تغییراتی که افراد جوان در این دوره با آن روبرو می شوند،زیاد است.فشار روانی، طی دوره نوجوانی از تعداد تغییرات و ماهیت آنها ناشی میشود.

نوجوانان در این سن،نسبت به اثرات منفی منابع فشار بیشتر آسیب پذیر می شوند،اگر آن منابع با محیط های خانوادگی آشفته، فقدان حمایت خانوادگی و تحولات در مدرسه یا تجربه های کار همراه باشد.

انتقال از دوره ابتدایی به دوره راهنمایی وسپس دبیرستان ، فشارهای زیادی را در نوجوانان وارد می آورد و باعث کاهش در نمرات ، سطح خود پنداره ،عزت نفس و نگرشهای مثبت نسبت به مدرسه می شود که این اثرات منفی زمانی آشکار می شود که چند تغیر دیگر در اوایل نوجوانی با گذر یا انتقال به مدرسه همزمان و توأم میشوند. یکی از منابع فشار، اندازه و پیچیدگی مدارس راهنمایی است.

روابط گروه همسالان،یکی از زمینه های اصلی است که در آن نوجوانان ،ویژگی های شخصی بزرگسالی را در این سن شکل میدهند.

یکی از تغییرات عمده در روابط با گروه همسالان در دوره نوجوانی این است که نوجوانان در این سن روابط خود را بر مبنای علایق و احساسات مشترک و نه صرفا فعالیت های مشترک شکل می دهند. نوجوانان  در این سن، گرایش دارند با کسانی دوست شوند که بتوانند افکار و احساسات خود را با آنها در میان بگذارند.

بطور کلی، روابط با گروه همسالان به عنوان شاخص مهمی از سازگاری در آینده و دوران بزرگسالی مطرح شده اند. عدم پذیزش از سوی همسالان و عدم تجربه دوستی  در اوایل نوجوانی ، اغلب با گستره ای از مشکلات در بزرگسالی ( بعد از نوجوانی) همراه است، از جمله مشکلات رفتاری، شغلی، زناشویی و جنسی.

همنوایی با بزرگسالان، در ابتدای نوجوانی در مقایسه با سنین بعدی احتمال بیشتری دارد.تاثیرات خانواده بر رشد نوجوان پیش از سالهای نوجوانی به خوبی شرو می شود و بر رشد در خلال و بعد ار دهه دوم زندگی نفوذ دارد. روابط خوانوادگی، به نوبه خود توسط تغییرات نوجوانی تاثیر می پذیرد و ممکن است با تسهیل تحولات یا دشوارتر ساختن آن به نوجوان کمک کنند. خانواده در رشد اخلاقی نوجوان ، در این سن نقش دارد.

رشد و نمو بدنی در این مرحله ، مخصوصا نیمه اول آن بسیار سریع است، به طوریکه سرعت رشد بعضی از اعضا دو برابر سرعت رشد آنهادر مراحل پیش می شود. این سرعت رشد در دختران در حوالی ۱۳ سالگی و در پسران در ۱۶ سالگی به نهایت درجه میرسد.

بعد تا ۱۸ سالگی به تدریج کاهش میابد. این زشد و تکامل سریع، به استخوانها و عضلات منحسر نیست، بلکه اعضای داخلی را نیز شامل می شود. مثلا عضلات قلب سفت شده حجم آن بطور محسوس بیشتر میشود و قفسه سینه بزرگ میشود.

در پسران، شکل حنجره تغییر میابدو در نتیجه، صدا عوض شده ، خشن و غلیظ به اصطلاح «دورگه» می شود. بعد در مدت چند هفته از شدت آن محیط های خانوادگی آشفته، فقدان حمایت خانوادگی و تحولات در مدرسه یا تجربه های کار همراه باشد.

انتقال از دوره ابتدایی به دوره راهنمایی وسپس دبیرستان ، فشارهای زیادی را در نوجوانان وارد می آورد و باعث کاهش در نمرات ، سطح خود پنداره ،عزت نفس و نگرشهای مثبت نسبت به مدرسه می شود که این اثرات منفی زمانی آشکار می شود که چند تغیر دیگر در اوایل نوجوانی با گذر یا انتقال به مدرسه همزمان و توأم میشوند. یکی از منابع فشار، اندازه و پیچیدگی مدارس راهنمایی است.

روابط گروه همسالان،یکی از زمینه های اصلی است که در آن نوجوانان ،ویژگی های شخصی بزرگسالی را در این سن شکل میدهند.

یکی از تغییرات عمده در روابط با گروه همسالان در دوره نوجوانی این است که نوجوانان در این سن روابط خود را بر مبنای علایق و احساسات مشترک و نه صرفا فعالیت های مشترک شکل می دهند. نوجوانان  در این سن، گرایش دارند با کسانی دوست شوند که بتوانند افکار و احساسات خود را با آنها در میان بگذارند.

بطور کلی، روابط با گروه همسالان به عنوان شاخص مهمی از سازگاری در آینده و دوران بزرگسالی مطرح شده اند. عدم پذیزش از سوی همسالان و عدم تجربه دوستی  در اوایل نوجوانی ، اغلب با گستره ای از مشکلات در بزرگسالی ( بعد از نوجوانی) همراه است، از جمله مشکلات رفتاری، شغلی، زناشویی و جنسی.همنوایی با بزرگسالان، در ابتدای نوجوانی در مقایسه با سنین بعدی احتمال بیشتری دارد.

تاثیرات خانواده بر رشد نوجوان پیش از سالهای نوجوانی به خوبی شرو می شود و بر رشد در خلال و بعد ار دهه دوم زندگی نفوذ دارد. روابط خوانوادگی، به نوبه خود توسط تغییرات نوجوانی تاثیر می پذیرد و ممکن است با تسهیل تحولات یا دشوارتر ساختن آن به نوجوان کمک کنند. خانواده در رشد اخلاقی نوجوان ، در این سن نقش دارد.

رشد و نمو بدنی در این مرحله ، مخصوصا نیمه اول آن بسیار سریع است، به طوریکه سرعت رشد بعضی از اغضا دو برابر سرعت رشد آنهادر مراحل پیش می شود. این سرعت رشد در دختران در حوالی ۱۳ سالگی و در پسران در ۱۶ سالگی به نهایت درجه میرسد. بعد تا ۱۸ سالگی به تدریج کاهش میابد. این زشد و تکامل سریع، به استخوانها و عضلات منحسر نیست، بلکه اعضای داخلی را نیز شامل می شود. مثلا عضلات قلب سفت شده حجم آن بطور محسوس بیشتر میشود و قفسه سینه بزرگ میشود.

در پسران، شکل حنجره تغییر میابدو در نتیجه، صدا عوض شده ، خشن و غلیظ به اصطلاح «دورگه» می شود. بعد در مدت چند هفته از شدت آن میکاهد و به تدریج خاصیت صدای اشخاص بالغ را پیدا میکند و در سن ۱۷ سالگی آخرین تغییرات صوتی نیز از بین می رود. صدای دختر نیز تغییر می کند ، کمتر محسوس است. آهنگ آن بلیغ تر و رساتر میشود.

در در حددود ۱۵ سالگی وضع ثابتی به خود می گیرد. در این مرحله، معده به شدت بزرگ میشود، به طوری که نوجوان یک نوع شهوت غذا خوردن پیدا کرده، بیشتر غذا می خورد و طمعکاری عجیبی نسبت به خوراکی های گوناگون نشان میدهد. به محاسبه معلوم شده است که جیره غذایی یک پسر ۱۴ -۱۷ ساله باید هشت دهم غذای یک مرد کامل باشد و برای دختران در همین سن ، این میزان به هفت دهم کاهش می یابد. زیرا غذای عادی یک زن نیز معمولا هشت دهم غذای یک مرد است.

سرعت رشد قد در دوره نوجوانی در پسران میان ۵/۱۲ تا ۵/۱۴ سالگی و در دختران میان ۵/۱۰ تا ۱۴ سالگی به نهایت درجه خود میرسد. بازوها بیش از پاها رشد می کنند. در نتیجه، تعادل فرد بهم می خور. رشد وزن بدن به تراکم چربی در جاهای مختلف بدن و رشد عضلانی مربوط است.

سرعت رشد وزن در دختران میان ۵/۱۱ تا ۵/۱۴ سالگی به نهایت درجه اش میرسد و بعد، تا کمال رشد به تدریج زیاد میشود.

رشد قد و وزن فرد در دوره کودکی و نوجوانی به اختلاف جنس مختلف می شود، چنانکه قد و وزن پسر تا ۱۱ سالگی بیش از دختر است . سپس این نسبت تغییر کرده، میان ۱۱تا ۱۴ سالگی معکوس  میشود. یعنی قد و وزن دختر افزایش می یابد و بعد از ۱۴ سالگی به همان حالت اولیه بر می گردد و پس از لحاظ قد و وزن بر دختر برتری می یابد.

به طور کلی، در دوران بلوغ، آخرین پیشرفت های استخوان بندی انجام میگیرد . رشد و پیشرفت طولی در دختران ، در حدود ۱۶ سالگی متوقف میشود.

از نظر رشد عضلانی و حرکتی ، پسران در نیرو های عضلانی برتر از دختران می شوند و علت آن ، بزرگی شانه ها ، درازی بازو ها و بزرگی دست پسران است. در ۱۸ سالگی نیروی یک پسر ، بطور متوسط دو برابر نیروی یک دختر است.

تعصب نوجوان نسبت به عقاید و مقایسهای گروه همسال و افکار و روش دوستانش، به خصوص میان ۱۲ و ۱۶ سالگی افزایش می یابد، سپس با نزدیک شدن به مرحله کمال ، از تندی و شدت این تعصب کاسته می شود.

مرحله تقلید از پسران:

این دوره در ۱۵ سالگی  آغاز و و گاهی تا ۱۶ یا ۱۷ سالکی ادامه دارد. دختران نوجوان در این مرحله، از حیث رفتار و روش گفتگو ، از پسران تقلید میکنند. پسران در سن ۱۴ و ۱۵ سالگی به خواندن موضوع های مربوط به ابزار آلات مکانیکی ، مسائل علمی و اختراعات تازه علاقه مند میشوند. میان سالهای ۱۵ و ۱۶، به خواندن اخبار ملی ، جهانی و گرداوری معلومات گوناکون اظهار رغبت می کنند و سرانجام در اواخر دوره نوجوانی به داستانهای عشقی متمایل می شوند. ولی دختر ها در ۱۴ سالگی می خواهند داستانهای عشقی بخوانند. سپس در اثر رشد و تکامل در این سن ، به مطاله داستانهای تاریخی، نمایشنامه های گوناگون و اشعار عاطفی مایل می شوند.

پنج شنبه 18 دی 1393  10:11 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها