همانطور که قبلا هم گفتیم حجاب و پوشش در قبل از دین زرتشت و قبل از ظهور زرتشت طبق نصوص تاریخی در ایران باستان وجود داشته است، بطوریکه «آشو زرتشت» با توصيه ها و اندرزهاي خود، كوشيده است تا پايه هاي حجابي را كه زنان ايراني به عنوان يك فرهنگ ملي در ظاهر عرف خود رعايت مي كنند، در عمق روح آنان مستحكم نمايد، برای روشن تر شدن این مساله به قسمتهائی از پندها و اندرزهایي كه «آشو زرتشت» به پيروان خود توصيه نموده را نقل مي كنيم، تا اين اقدام مهم «آشو زرتشت» بهتر نمايان گردد:
او مي فرمايد:
اي نوعروسان و دامادان! روي سخنم با شماست. به اندرزم گوش دهيد و گفتارم را به خاطر بسپاريد و با غيرت، در پي زندگاني پاك منشي برآييد. هر يك از شما بايد در كردار نيك و مهرورزي، بر ديگري پيشدستي جويد تا آن زندگاني مقدس زناشویي، با خوشي و خرمي همراه باشدو اي مردان و زنان! راه راست را دريابيد و پيروي كنيد. هيچ گاه گرد دروغ و خوشي هاي زودگذري كه تباه كننده زندگي اند، نگرديد، زيرا لذتي كه با بدنامي و گناه همراه باشد، همچون زهر كشنده اي است كه با شيریني در آميخته و همانند خودش دوزخي است. با اين گونه كارها زندگاني گيتي خود را تباه مسازيد.
بر اساس آموزههاى دينى، يك زرتشتى مؤمن، بايد از نگاه ناپاك به زنان دورى جويد و حتى از به كارگيرى چنين مردانى خوددارى كند . در اندرز «آذربادماراسپند» مؤبد موبدان آمده است: مرد بدچشم را به معاونتخود قبول مكن.
پوشش موى سر و داشتن نقاب بر چهره، پس از سقوط ساسانيان نيز ادامه يافته است . به اين نمونه بنگريد: پس از فتح ايران، هنگامى كه سه تن از دختران كسرى، شاهنشاه ساسانى را براى عمر آوردند، شاهزادگان ايرانى همچنان با نقاب، چهره خود را پوشانده بودند . عمر دستور داد تا پوشش از چهره بر گيرند تا خريداران پس از نگاه، پول بيشترى مبذول دارند . دوشيزگان ايرانى خوددارى كردند و به سينه مامور اجراى حكم عمر مشت زده، آنان را از خود دور ساختند . عمر بسيار خشمناك شد; ولى امام على (ع) او را به مدارا و تكريم آنان توصيه فرمود.
و در كتاب «وندي داد» اين جمله به طور مكرر آمده است: «كلام ايزدي است كه كردار زشت را نابود مي كند: از تو- اي مرد! – خواهش مي كنم پيدايش و فزوني را پاك و پاكيزه ساز! از تو- اي زن! خواهش مي كنم تن و نيرو را پاك و پاكيزه ساز! آرزو دارم صاحب فرزند باشي و شير تو فراوان شود!»