0

پدر

 
masoomi1371
masoomi1371
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1392 
تعداد پست ها : 724
محل سکونت : آذربایجان شرقی

پدر

 

لبخند پدر : پسرم هروقت من رو اذیت می کنی یکی از موهای سرم سفید می شه. پسر : پس برای همینه که بابا بزرگ تمام موهای سرش سفید شده؟!!

 

لبخند یه نفز سوار اتوبوس می شه، اتوبوس شلوغ بوده ، به نفر جلویی که مرد چاغی هم بوده می گه : آقا اینقدر هُل نده. طرف می گه: هل نمیدم ، رازم نفس می کشم.!!

 

لبخند غضنفر یه تیکه یخ رو گرفته بود دستش و نگاش  می کرد، دوستش گفت: چی رو داری نگاه می کنی ؟ غضنفر گفت: داره ازش آب می چکه ولی نمی دونم کجاش سوراخه!!

 

لبخند غضنفر تلفن همراه می خره ، صفرش رو می بنده!!

 

لبخند یه آدم خسیس جوهر خودکارش تموم می شه ، ترک تحصیل می کنه!!

 

 

لبخند غضنفر برف پاک کن ماشینش رو می زنه، هیپنوتیزم می شه!!

 

لبخند غضنفر دفتر خاطراتش پر می شه ، می ندازتش دور!!

 

لبخند به غضنفر می گن: کامپیوتر بلدی ؟ میگه: تا حدی. میگن: بیا روشنش کن. می گه: دیگه نه تا اون حد.

 

لبخند غضنفر داشته با دوستش احوال پرسی می کرده، میگه : حالا ما تلفن نداریم ، شما نباید یه زنگ به ما بزنید؟!!

 

لبخند غضنفر با کت و شلوار ورزشی تو خونش نشسته بود . بهش گفتن: چرا کت پوشیدی؟ میگه: آخه شاید مهمون بیاد. میگن : خوب چرا زیر شلواری پوشیدی ؟ می گه : خوب شاید هم نیاد.

0

 

دوست من خدا

یک شنبه 14 دی 1393  7:26 PM
تشکرات از این پست
farshon amirhossein1392
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به: پدر

ضمن تشکرازحضورشمادرتالارخودتون امیدوارم باتلاش مستمرنام شمارودربرترینهای تالاردرپایان ماه مشاهده نماییم.

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

دوشنبه 15 دی 1393  1:45 PM
تشکرات از این پست
amirhossein1392 masoomi1371
دسترسی سریع به انجمن ها