0

خاطرات خوش راسخونی

 
rasekhoon_m
rasekhoon_m
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1392 
تعداد پست ها : 2819
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:خاطرات خوش راسخونی (امتیاز ویژه ویژه ویژه+جـــایــزه)
یک شنبه 14 دی 1393  8:09 AM

نقل قول salma57

سلام.

این یکی خاطره رو باید حتما تعریف کنم. 

یک روز یکی از مسئولین از موسسه تماس گرفتند و در مورد موضوعی صحبت کردند. بعد از صحبت گفتند که مسئول روابط عمومی هم با شما کار دارند و میخوان صحبت کنند. 

من هم منتظر موندم تا آقای کیانی گوشی رو بردارن.

یه نفر گوشی رو برداشت. گفت بفرمایید. گفتم آقای کیانی؟

بنده خدا گفت با آقای کیانی کار دارین؟ الان صداشون می زنم و رفت.

بعد یه نفر دیگه گوشی رو برداشت گفت بفرمایید.

گفتم آقای کیانی؟ گفت با ایشون کار دارین؟ و رفت.

نشمردم ولی فکر کنم این جریان چهار پنج بار تکرار شد! و من هر بار  متعجب تر از قبل میشدم. blush

تا بالاخره آقای کیانی گوشی رو گرفتن. و وقتی گفتم آقای کیانی؟ گفتند بله.  گفتم سلما هستم. پرسیدن کاری داشتین؟؟؟ 

من: blushblushblush

گفتم نه کاری نداشتم. یه نفر گفته شما با من کار داشتین  و ایشون هم فوری یادشون اومد. البته الان یادم نمیاد چی گفتن. (اون موقع ملتفت شدم. الان موضوع صحبتشون یادم نیست) خلاصه خاطره ای شد جاودانه!!!! 

فکر کنم گوشی تو راسخون زمین نمی مونه. 

 

سلام علیکم

ممنون. خاطره جالبی بود smiley دقیقاً خاطرم هست. البته بنده اون روز اتاق خودم نبودم برای همین همکاران وصل میکردن به محل های احتمالی :-) اما چون حین وصل کردن، موسیقی انتظار پخش نمی شه، احتمالاً تصور کردین که گوشی رو زمین گذاشتن :-)

تشکرات از این پست
sayyed13737373 salma57 amirali123 ali_kamali borkhar shayesteh2000 moradi92 khodaeem1 nezarat_ravabet hossein201273 f3080h517
دسترسی سریع به انجمن ها