0

خاطرات خوش راسخونی

 
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:خاطرات خوش راسخونی
سه شنبه 9 دی 1393  11:55 AM


نقل قول borkhar

یادش بخیر

اولی باری که وارداتاق چت شدم.هیچ کدوم ازآجیهانبودن جزآجی سلما.اول باایشون آشناشدم.

یادم میاداگه حضورآجیم نبودتواتاق چت منم تواتاق چت موندنی نمیشدم.laugh(هرچندباعث اعتراضاتی هم شده)wink

یادم میاداوایل آجی طهمورس روباآجی سلمااشتباه میگرفتم.میگفتم ای خدا!!!کجابه کجاس............آخرش آجی سلماکیه؟آجی طهمورس چی؟؟؟

درضمن من اوایل فکرمیکردم آجی نازنین هم خیلی خودشونومیگیرن وخیلی هم جدی هستن وبه زورمیشه باهاشون حرف زدlaughولی بعدمتوجه شدم اصلاایشون اینطوری که فکرمی کردم نیستن.heartدیگه الان که شدیم باهم دخترعمووآجی سادات بدلی.خیلیم آجیم روهم دوستش دارم

آجی اگه یادت باشه من هم بار و بندیلم رو بسته بودم که برم. یعنی خودم رو آماده می کردم که دوباره یه خداحافظی راه بندازم که شما وارد اتاق چت شدین و من باز دوباره برگشتم به اتاق چت. و بار و بنه ام هم زیر دست و پا و مخصوصا تو اسباب کشی اخیر گم شده. 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

تشکرات از این پست
nazaninfatemeh amirhossein1392 borkhar tachberdee ali_kamali sayyed13737373 shayesteh2000 moradi92 khodaeem1 ravabet_rasekhoon
دسترسی سریع به انجمن ها