پاسخ به:خاطرات خوش راسخونی
سه شنبه 9 دی 1393 10:49 AM
آره بنده هم گفته ایشونوتاییدمیکنم موقع خداحافظی ازمن ومدیرخدایی ایشون داشتندبجای رفتن به قسمت آقایون ازقسمت خانومهااشتباها"عبورمی کردند.خخخ سیدیادته؟خخخخ
ای وای من یادته؟چه قدرم شلوغ بود حرم ماشاالله.
حواس نذاشتید شما دو تا برام که . یادته اون قدر خندیدیم ملت داشتن تماشامون میکردن (به نظرم به خودشون می گفتند اینا دیگه کی هستند؟)
یادش بخیر روز قبلش با بچه های کاروان استخر بودیم و ناهارشم با حاجیمون رفتیم حرم دو تایی غذا حضرتی قرمه سبزی خوردیم
*هر وقت که سرت به درد آید نالان شوی و سوی من آیی
چون درد سرت شفا بدادم یاغی شوی و دگر نیایی*
*پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*