0

خاطرات خوش راسخونی

 
rasekhoon_m
rasekhoon_m
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1392 
تعداد پست ها : 2819
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:خاطرات خوش راسخونی
سه شنبه 9 دی 1393  9:35 AM


نقل قول salma57

یادش بخیر.

یه زمانی آقای نجاران و آقای کیانی و آقای فرجام نشسته بودند رو صندلی داغ و من چقدر اون روزها مزاحمشون شدم. یادمه با کبریت صندلیشون رو داغ می کردم. بعدا آقای فنودی سوخت هسته ای آوردن و بقیه دوستان از این فن آوری استفاده می کردند. من هنوز هم کار با این نوع سوخت رو یاد نگرفتم. هنوز صندلی داغ ها رو با چوب کبریت داغ می کنم. 

یه خاطره به یادماندنی و فراموش نشدنی هم در مورد شبهای ماه رمضان و شب نشینی در اتاق چت دارم که تا حالا غیر از خود مطلب چند بار تکرارش کردم.

قضیه مربوط میشه به حضور ناگهانی مسئول روابط عمومی در اتاق چت (در یکی از سحرهای ماه رمضان) البته جالبی این قضیه این بود که قبل از حضورشون بی خبر از همه جا داشتم در مورد کودتا و روابط عمومی و شکایت از بعضی ها صحبت می کردم. با ورود ایشون تقریبا شوکه شدم. ولی خب واحد شجاعت در انجمن رو همون شب پاس کردم. wink چه شبی بود!

کودتای آجی های راسخونی هم یکی از خاطرات شیرینی هست که فراموشش نمی کنم.

با آجی یاس عزیزم هم روزهای خوبی داشتم که هنوز هم منتظرم دوباره تکرار بشه ولی .....

اینو یادم رفت بگم!! شرکت در قرعه کشی فروشگاه با حسنه هم یکی از خاطراتی هست که هنوز تا یادش میفتم داغ دلم تازه میشه.crying 

خودش غم انگیز بود ولی حواشی بعد از اون، با اعتراضات گاه و بیگاهی که هنوز هم تکرار میشه جالب و خاطره انگیز شده برام.  

 

سلام

قرار شد خاطرات خوش گفته بشه نه خاطرات تلخ laugh

تشکرات از این پست
nezarat_ravabet salma57 farshon khodaeem1 borkhar ali_kamali sayyed13737373 amirhossein1392 nazaninfatemeh tachberdee shayesteh2000 moradi92 ravabet_rasekhoon zare58 rezamar67 mojtabamojtabarayan ali3439082 glx12007
دسترسی سریع به انجمن ها