در مراسم دفن فرزندان امام حضور داشتند.با تاثر و اندوه بسیار او را بخاک سپردند.اما سخن این است چه کسى مرثیه دفن را بخواند؟حسنین علیهما السلام را از نظر روحى و عاطفى آمادگى آن نبود،از صعصعه بن صوحان آن سخنور نیرومند و آن دوستبا صفاى على علیه السلام خواستند که سرود مرثیه را بسراید او با حالتى تاثر انگیز دستى بر قلبش نهاد و با دستى دیگر خاک بر سرش پاشید و گفت:
اى على علیه السلام گوارایتباد که مولدى پاک داشتى و حلم و جهادت بزرگبود.تجارت تو بسیار سودمند گشت.تو بر آفرینندهات نازل گشتى و او تو را با خوشى و خرسندى پذیرا شد.تو در کنار پیامبر صلى الله علیه و آله و همسایگى او جاى گرفتى و خداوند ترا در جوار خود جاى داد.از خداى مىخواهیم از تو پیروى کنیم،راه تو را ادامه دهیم و به روش تو عمل نمائیم.
اى على علیه السلام،تو دریافتى آن چیزى را که دیگران درنیافتند و تو رسیدى به آنچه را که دیگران نرسیدند اى على،تو به همراه پیامبر صلى الله علیه و آله جهاد کردى و براى دین خدا قیام کردى. نابسامانیها را تو اصلاح کردى و آشوبها را تو از میان بردى و اسلام بوسیله تو به نظم و سامان در آمد.
درود بر تو اى على علیه السلام که وسیله تو پشت مؤمنان محکم شد،و راهها براى مردم روشن گشت و سنتها بوسیله تو برپاى ایستاد.
تو نداى پیامبر صلى الله علیه و آله را جواب دادى و در این اجابتبر دیگران سبقت جستى و در دوران حیات به یارانش شتافتى و با جان خود و با تمام وجود حفظش کردى.
-تو با ذو الفقار خود پشت دشمن را شکستى و با ضربههاى شمشیرت بنیان شرک را درهم ریختى و گمراهان و گمراه کنندگان را به خون کشیدى.
اى على علیه السلام تو نزدیکترین مردم به پیامبر صلى الله علیه و آله بودى،و از همه یاران نسبتبه او فداکارتر و نصیبت از خیر بیشتر بود از خداى مىخواهیم ما را از اجر مصیبت تو محروم نگرداند.
به خدا سوگند که زندگیت کلید خیر بود و قفل شر،و مرگت کلید هر شرى است و قفل هر خیر.اگر مردم ترا بر مىگزیدند نعمتخدا از همه سوى بر آنان مىبارید ولى افسوس که آنها دنیا را به آخرت برگزیدند.. .
محمد | نسخه قابل چاپ | نظرات [1]
یکشنبه 22 دیماه سال 1387 @ 12:57 ق.ظ
اظهارات ابن ابى الحدید در فضایل على (ع)
اظهارات ابن ابى الحدید در فضایل على (ع)
در قرن ششم و هفتم هجرى , دانشمند متکلم و مورخ معتزلى, ابن ابى الحدید, رامى بینیم , این دانشمند معتزلى در مورد على بن ابى طالب (ع) اظهاراتى کرده و مطالبى گفته که اگر یک شیعه اینگونه اظهار نظر مى کرد, جامعه ى شیعه او را به غلو و افراط متهم مى کردند.
او کتاب معروف نهج البلاغه را در بیست جلد شرح کرده و الان در اختیار همه هست وهر کس بخواهد, مى تواند آن را بخواند; و نیز این مرد, شاعر
بسیار نیرومندى است که در وصف على بن ابى طالب (ع) هم شعر گفته است.
اشعارش با این بیت شروع مى شود :
یا برق إن جئت الغریَ فقل له
أتراک تعلم من بأرضک مودع نجف
خطاب مى کند و به برق مى گوید : اگر به نجف رفتى و گذرت به آنجا افتاد, به بگو: مى دانى که در دل تو چه کسى خوابیده است؟ بعد شروع مى کند و مى گوید که چه کسى آنجا خوابیده است :
فیک ابن عمران الکلیم و بعده
عیسى یقفّیه و أحمد یتبع
فیک الإمام المرتضى فیک الوصیَ
المجتبى فیک البطین الأنزع
بل فیک جبرئیل و میکال
و إسرافیل و الملأ المقدَس أجمع
بل فیک نور اللّه جلّ جلاله
لذوی البصائر یستشفّ و یلمع
اینجا آدم, ابراهیم , نوح, موسى و عیسى (ع) و نیز پیغمبر خاتم (ص) خوابیده امام مرتضى و وصى برگزیده و منبع علم و برى از شرک در اینجا قرار گرفته است.
اینجا جبرئیل , اسرافیل و میکائیل (ع) است.
بلکه نور خدا, اینجا در زمین فرو رفته است که با دیده هاى صاحب بصیرت قابل درک است .
بعد همه ى آن معجزاتى را که شیعه براى على بن ابى طالب (ع) نقل کرده, در شعرش مىآورد:
هذا هو النور الذى أضواؤه
کانت بجبهة آدم تتلألؤ
این کسى است که نورش در جبهه ى آدم مى درخشید.
و بعد, از شجاهت , زهد, تقوا و عدالت امام و از قربش به خدا و پیغمبر (ص) سخن مى گوید .در این زمینه نقل تاریخ است که عده اى از افراطیون سنى, ابن ابى الحدید را به خاطر همین شعرش تکفیر کردند و کشتند حالا نمى دانم که اینطور باشد یا نه؟ این , نظر یک نفر اهل علم و ادب و تاریخ است که نمى شود او را متهم به این کرد که درباره ى على بن ابى طالب (ع) با تعصب شیعى حرف زده باشد.