پاسخ به:مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»
پنج شنبه 4 دی 1393 11:04 PM
احمد بن عمره گفت : به خدمت حضرت رضا عليه السلام رسيدم و گفتم : همسرم باردار است از خداى تعالى بخواه تا پسرى به من عنايت فرمايد.
فرمود: فرزندت پسر است ؛ نامش را عمر بگذار.
فرمود: همان طور كه گفتم ، نامش را عمر بگذار.
همين كه وارد كوفه شدم ، خداى تعالى پسرى به من عنايت فرموده بود، نامش را على گذارده بودند؛ من آن نام را عوض كرده ، عمر گذاردم .
همسايگان گفتند: از اين به بعد هر چه درباره تو بگويند باور نخواهيم كرد.
پس از آنان متوجه شدم كه آن حضرت به من از خودم هم دلسوزتر بوده و از نظر تقيه ، اين نام را براى فرزندم برگزيده است .
اشعار زيرا را - كه در كتيبه پشت سر حضرت رضا عليه السلام نوشته شده - قاآنى سروده و تاريخ آن مطابق 1250 است .
زهى به منزلت از عرش برده ، فرش تو رونق ! | زمين زيمن تو محسود هفت كاخ مطبق | |
تويى كه خاك تو با آب رحمت است مخمر | تويى كه فيض تو با فر سرمد است ملفق | |
چو دين احمد مرسل مبانى تو مشيد | چو شرح حيدر صفدر قواعد تو موفق | |
مگر تو روضه سلطان هشمتى ؟ كه به خاكت | كند زبهر شرف ، سجده هفت طارم ارزق | |
كدام مظهر بيچون بود به خاك تو مدفون | كه از زمين تو خيزد همى خروش انالحق | |
على و عالى اعلى امام ثامن و ضامن | كه از طفيل وجودش وجود گشته منشق | |
سپهر عدل ، ميهن گوهر محيط خلافت | جهان جود، بهين زاده رسول مصدق | |
پس از ورود سرود از براى سال طرازت | زهى زمين تو مسجود نه رواق معلق ! |
بس که دلتنگم اگر گریه کنم، میگویند:
قطرهای قصدِ نشاندادنِ دریا دارد
السلام علیک یا سلطان عشقــــ♥ علی بن موسی الرضا (ع)