0

مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»

 
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث هفتاد و نهم طرح صالحین: «رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع)»
دوشنبه 1 دی 1393  7:07 PM

هنر امام مجتبی علیه السلام در تبدیل تهدید به فرصت

امام مجتبی

دوران امامت امام حسن مجتبی علیه السلام شامل دو وضعیت است. در پی بیعت عمومی مردم با ایشان بعد از پدر در همان کوفه به عنوان حاکم مسلمین باقی ماندند تا اینکه کش و قوس جریانات و خیانتهای بزرگان و سستی های یاران و جهالت خوارج باعث شد آن حضرت راهی کم اشکال تر از صلح با معاویه نداشته باشند و به این امر رضایت دادند. در اینجا می‌خواهیم به نقش امام مجتبی علیه السلام در تبدیل تهدید به فرصت بیشتر بیندیشیم.

 

حجت خدا به مدینه باز می‌گردند

اکثر دوران امامت حضرت مجتبی علیه السلام مربوط به بعد از صلح و عزیمت به مدینه است. ایشان در این دوران طبق مفاد صلحنامه ، در امور حکومت دخالتی نمی‌کردند؛ در عین حال وظایف فراوان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بر دوش خود احساس می‌کردند که به خوبی از عهده آنها برآمدند.

این دوره که حدوداً ده سال به طول انجامید، اقتضائات خاصی داشت. معاویه به عنوان حاکم مسلمین برای خود بیعت گرفته بود و به جز کارهای تبلیغاتی، صلحنامه خود با امام حسن علیه السلام را نیز مدرک مشروعیت حکومت خویش گردانیده بود. وجود چنین فردی در رأس امور مسلمین، تهدید بزرگی برای اسلام بود؛ اما تحمل و دوراندیشی در نحوه مبارزه با او، کم ضررترین گزینه در میان انتخابهای امام حسن علیه السلام بود.

صلح حسنی مقدمه ساز قیام حسینی

امام حسن علیه السلام حلقه‌ای از زنجیر پیوسته جانشینان دوازده‌گانه پیامبر صلی الله علیه و آله بود. ایشان به خوبی از شرایط زمانه خویش آگاه بود. مردم زمانه و شخصیت معاویه و آینده‌ای را که امت اسلامی با سستی هایشان برای خود رقم می‌زدند را به خوبی تشخیص می‌داد و واقعه عاشوراء را نیز مدّ نظر قرار داده بود. بنابراین در تحلیل صلح امام حسن علیه السلام و اقامت ده ساله در مدینه تا زمان شهادت به این امر باید توجه کنیم که امام حسن علیه السلام آنچه را که مردمِ باتجربه نیز نمی‌دیدند، در خشت خام می‌دید.

 

دوستانی که نتوانستند امام عصر خویش را درک کنند

از میان کسانی که در دوران آن حضرت می‌زیستند و جزو همفکران امام مجتبی علیه السلام نیز بوده‌اند اعتراضات و جملات ناسزایی نقل شده است که تکرار آن برای ما دردناک است. از جملات آنان چند نکته دستگیر ما می‌شود:

اول آنکه حتی دوستانی که در جهاد و پاکبازی آنان شکی نبود نیز درک کاملی از شرایط نداشتند و از جریانات صلح احساس سرافکندگی و ذلت می‌نمودند.

از امام مجتبی علیه السلام می‌آموزیم که گاه تکلیف به اقدامی داریم که نتیجه آن سالها و یا حتی قرنها بعد از مرگ ما ظاهر شود. این امر نباید ما را در مسیرمان سست کند

دوم آنکه امام با دیدی وسیع نسبت به حال و آینده تصمیم به صلح گرفتند و از این جهت تحلیلی فوق تحلیلهای عادی داشتند.

سوم آنکه راحتی ما در بیان تحلیل های جامع درباره صلح آن حضرت مرهون فاصله زمانی ما با آن دوران و رهایی مان از جوّ آن زمانه و نیز اطلاع از وقایع آینده اسلام است. ما هم اگر در آن دوران بودیم، بعید بود بتوانیم خود را از اشتباهات عمومی خارج کنیم.

چهارم آنکه شناختی که ما هم اکنون درباره عصمت ائمه اطهار علیهم السلام داریم مرهون تدبیرهای خود آن معصومین علیهم السلام و تلاشهای علماء است و متأسفانه مردمی که در کنار امام مجتبی علیه السلام بودند از عصمت ایشان بی‌اطلاع یا غافل بوده‌اند.

 

ادامه دارد ...................

 

تشکرات از این پست
omiddeymi1368 zahra7720
دسترسی سریع به انجمن ها