اعتراف مورخان
توطئه معاويه جهت مسموم نمودن امام مجتبي عليهالسلام به قدري روشن و آشکار است که فرصت هرگونه انکار را از مورخان و دانشمندان گرفته است و از اين روست که دانشمندان و مورخان بدون اختلاف - جز در موارد اندک - آن را نگاشتهاند، از جمله ي آنهاست: ابنحجر عسقلاني، ، ابوالحسن علي بن حسين بن علي مسعودي ، ابوالفرج اصفهاني شيخ مفيد احمد بن يحيي بن جابر بلاذري ، ابنعبدالبر ، محمد بن علي ابنشهر أشوب، ابنصباغ مالکي ، سبط ابنجوزي ، سيوطي حاکم نيشابوري، أحمد بن اعثم کوفي ، و جمال الدين ابيالحجاج يوسف المزي.
محمد بن جرير طبري مينويسد:
«و کان سبب وفاته أن معاوية سمه سبعين مرة فلم يعمل فيه السم فأرسل الي امرأته جعدة بنت الأشعث ابنقيس الکندي و بذل لها عشرين الف دينار و اقطاع عشر ضياع من شعب السواد، سواد الکوفة، و ضمن لها أن يزوجها يزيد ابنه، فسقت الحسن السم في برادة من الذهب في السويق المقند ؛ علت وفات و رحلت امام مجتلي عليهالسلام اين بود که معاويه هفتاد مرتبه آن حضرت را مسموم کرد و ليکن اثر فوري و اساسي نگذاشت تا اين که زهري را جهت مسموم نمودن آن حضرت براي جعده دختر محمد بن اشعث بن قيس کندي فرستاد و به همراه آن زهر، بيست هزار دينار فرستاد و ده قطعه باغ از باغهاي کوفه را به نام او کرد و همچنين وعده داد بعد از انجام مأموريت، او را به ازدواج پسرش يزيد بن معاويه درآورد. پس او در فرصتي خاص آن زهر را به خورد حسن بن علي داد و مسمومش کرد»
مورخ توانا، علامهي بزرگوار باقر شريف قرشي مينويسد:
جعده دختر اشعث بن قيس از خانوادههاي فرومايه، بسيار پست و فرصتطلبي بود. او نسبت به امام مجتبي عليهالسلام عقده داشت، شايد بدان جهت که نتوانسته بود از آن حضرت فرزندي داشته باشد؛ از اين رو وقتي زهر از سوي مروان رسيد و وعدهها را شنيد و پولها را مشاهده کرد، ارتکاب آن جرم بزرگ را پذيرفت و در روزي گرم و سوزان که امام مجتبي عليهالسلام روزهدار بود، به هنگام افطار زهر را در کاسهي شير ريخت و به آن حضرت خورانيد. زهر بلافاصله رودههايش را پاره کرد و امام از درد شديد به خود پيچيد و فرمود: انا لله و انا اليه راجعون.