0

تأیید مطلق برده داری در دین زرتشتی

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

تأیید مطلق برده داری در دین زرتشتی
دوشنبه 24 آذر 1393  2:30 AM

تأیید مطلق برده داری در دین زرتشتی

 

بر اساس منابع دینی :

 زرتشت به گواه تاریخ پژوهان مربوط به عصر ودایی بوده و برده داری در این عصر در گستره ای بسیار وسیع وجود داشت . با این وجود در هیچ جای اوستا ( حتی متن گاتها  و ... ) برده داری نفی نشده است . حتی یک سخن که نشان گر رفتار انسانی با بردگان باشد هم از سوی زرتشت گفته نشده است . با توجه به رواج این مسئله در آن دوران ، و سکوت زرتشت در برابر آن ، نتیجه می گیریم که زرتشت این مسئله را تأیید کرده است و کوچکترین مبارزه ای با آن نکرد . حتی مواردی را در اوستا و دیگر متون دینی زرتشتی ، می بینیم که نشان می دهد زرتشت و جانشینانش نه تنها در برابر برده داری سکوت کردند ، بلکه آن را تأیید و رواج هم می دادند . بر پایه ی نسک های دینی ، آنان خرید و فروش انسانها ( به عنوان برده ) را همانند خرید و فروش گاو و گوسفند می دانستند . برای نمونه در اوستا ، وندیداد ، فرگرد ۴ بند ۹ آمده است که زرتشت پرسید : « ای آفریننده ی جهان ، ای مقدس بگو بدانم هرگاه شخص از انجام پیمان به ارزش یک انسان تخلف نماید کدام اشخاص گرفتار وی خواهند بود ؟ اهورامزدا پاسخ داد خویشان نزدیک وی در مدت ۹۰۰ سال گرفتار گناه وی خواهند ماند » [ ۱ ] باید دانست که در اینجا منظور به گونه ی آشکار همان خرید و فروش انسان است . چون در بند ۷ و ۸ از معاملات و پیمان های تجاری سخن میگوید و مجازات برهم زدن معامله به ارزش گاو و گوسفند را بیان میکند ( که مجازاتش گرفتار شدن نزدیکان و خویشان تخلف کننده به مدت ۸۰۰ سال است ) در بند ۹ به بیان مجازات برهم زدن معامله به ارزش یک انسان را بیان می کند ( که بیان شد ) و در بند ۱۰ نیز درباره ی معامله و پیمان تجاری درباره زمین کشاورزی ( که تخلف از این معامله ۱۰۰۰ سال گرفتاری برای نزدیکان تخلف کننده را در پی دارد ) سخن گفته شد . البته دکتر دوستخواه ، همین مسئله را به عنوان مردم - پیمان و با همین شرایط ، یعنی خرید و فروش انسان همانند گوسفند و گاو و زمین بیان می دارند . [ ۲ ] در اوستا ، وندیداد ، فرگرد ۹ بند ۳۸ آمده است که اگر موبد یا یک دین آگاه ، کنیز خانواده را از آلودگی پاک کرد باید ماده گاوی بارکش ( یا ارزش آن را ) به عنوان پاداش به او دهند. [ ۳ ] در اوستا ، یشتها ، بخش ۵ ( آبان یشت ) بند  ۳۳ - ۳۴ - ۳۵ : « فریدون پسر آتبین از خاندان توانا در سرزمین چهار گوشه ورنا ، صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند او را پیشکش آورد ... و از وی خواستار شد : ای اردویسور آناهیتا ، ای نیک ، ای تواناترین ، مرا این کامیابی ارزانی دار که من بر اژیدهاک پیروز شوم و هر دو همسرش سنگهوک و ارنوک را که برازنده نگاهداری خاندان و شایسته زایش و افزایش دودمان اند ، از وی بربایم . اردویسور آناهیتا او را کامیابی بخشید . » [ ۴ ]

در یشتها ، فصل ۵ ( آبان یشت ) بند ۱۰۴ آمده است که زرتشت با گفتار و پندار و کردار نیک اردویسور را می ستاید . و همینطور در متن یشتهای اوستا ، موارد زیادی را مشاهده می کنیم که اردویسور آناهییتا بارها و به بهترین شکل توسط اهورامزدا و زرتشت ستوده شده است . ممکن است برخی بگویند که منظور از کنیز و برده ، صرفاً خدمتکار است . در پاسخ میگوییم همانطور که در بالا گفته شد این افراد مانند گاو و گوسفند خرید و فروش می شدند . و حتی در تاریخ مکتوب زرتشتیان و در متن اوستا می بینیم که این کنیزان به زور ربوده می شدند و به کار در خانه و حتی زایش فرزند ، مجبور می گردیدند ، پس این توجیهات دیگر رنگی ندارد . در ادامه نیز بیان خواهد شد که بنا بر کتیبه ها و نسکهای تاریخی و باور پژوهشگران ، خرید و فروش بردگان و کنیزان در جامعه ی زرتشتی در اندازه ای گسترده رایج بود و رهبران زرتشتی نیز نه تنها با این مسئله مبارزه نمی کردند بلکه خود آن را ترویج و گسترش هم می دادند . همچنین در دین زرتشتی کتک زدن برده‌ ای که همچون گاو بخوابد و کار نکند ( ! ) مجاز دانسته شده است . بر پایه ی متن زرتشتی روایت پهلوی اگر برده ای از انجام دستورات مالک خود سرپیچی کند ، او را باید زد تا فرمانبردار شود و کار کند. اگر باز هم کار نکند، مرگ‌ارزان ( سزاوار اعدام ) است . [ ۵ ]

منابع تاریخی و باستانی

با نگاه کردن به نسک ها و کتیبه های باستانی در می یابیم که برده داری در جامعه ی زرتشتی به گونه ای کاملاً گسترده رواج داشت . موبدان و هیربدان و دیگر پیشوایان دین زرتشتی ، هیچ گاه مخالفتی با این مسئله نداشتند . در حالیکه آنان در برهه ای دراز ( مخصوصاً در دوره ساسانیان ) ، در قدرت کامل به سر می بردند که همین نشانگر این است که دین زرتشتی به گونه ی مطلق برده داری را تأیید می کرد . ما در این بخش ، از تاریخ نگاران و باستان شناسان غربی ، شرقی ، ایرانی و ... استفاد می کنیم .

زمان زندگی زرتشت روشن نیست . در هر صورت پیدایش زرتشت و عقائد وی در این حالت ، مرتبط با عصر ودایی تاریخ ایران خواهد بود . که در آن دوره بنا به گفته ی پژوهشگران ، برده داری کاملاً رایج بود . شادروان استاد مرتضی راوندی در مورد این دوره از تاریخ ایران ( عصر ودایی ) ، میگوید : « در زمين هاى اختصاصى امرا عده ‏اى كارگر برده‏ مشغول كار بودند. علاوه ‏براين، روستاييان مجبور بودند برحسب دستور امرا ، براى ايجاد جاده‏ ها، قنوات، پل ها و استحكامات، بيگارى كنند. » [ ۶ ] ایشان در ادامه ، زمان این دوره - عصر ودایی - را از مبدأ تاریخ هند و ایران تا هزار سال قبل از میلاد و حتی ۸۰۰ سال قبل از میلاد می دانند . و تصریح میکنند که زرتشت مربوط به عصر ودایی - اختلاط اقوام هند و ایرانی -  است . در دوره حکومت ساسانیان ، هم جامعه زرتشتی بود و هم حکومت ، وهم قوانین جاری در کشور بر اساس فقه زرتشتی بود . و به روشنی می بینیم که برده داری امری کاملاً رایج شمرده می شد . فقها و پیشوایان زرتشتی نیز خود مروّج برده داری بودند . مرحوم استاد مرتضی راوندی میگوید : « درباره وجود برده‏ دارى در جامعه ساسانى، خواه از منابع ايرانى ( و از آن جمله و به ويژه از روى مجموعه قوانين موسوم به ماتيكان هزار داتستان كه در آن حتى بخشى به قواعد برده ‏دارى اختصاص دارد ) و خواه از منابع خارجى هم عصر، مى‏ توان اطلاعات بسيارى به دست آورد؛ بهاى متوسط يك برده‏ پانصد درهم بود و خواجه مى‏ توانست برده‏ را به گرو بدهد يا نذر آتشكده كند. امكان معامله با بردگان در فقه زرتشتى تصريح شده است‏ » [ ۷ ] ایشان می افزایند : « پروكوپيوس از مردم «كيساريه» در كتاب خود موسوم به جنگ با ايران نقل مى‏كند كه كوات « قباد » ساسانى به سربازان خود دستور داد كه در صورت فتح از كشتن اهالى خوددارى كنند ولى غارت آبادی ها و اسير كردن و به غلامى گرفتن اهالى را مجاز شمرد. مهرنرسى وزير معروف بهرام پنجم و يزدگرد دوم ساسانى لقب هزار بندك داشت، لذا روشن است كه داشتن بردگان‏ بسيار از علايم شكوه و احتشام بود. » [ ۸ ]

یان ریپکا در مورد یکی از نوشته های باستانی عصر ساسانی میگوید : « ... از اين اثر فقط قطعاتى به‏ جاى مانده و قدمت آن، محققا، به دوره ساسانى مى ‏رسد . قطعات آن در سال ۱۹۰۱ در بمبئى منتشر گشت و معلوم شد كه كتاب حقوق ساسانيان به نام ماتيكان هزار داتستان‏ است. در اروپا، بارتلومه كتاب را بررسى و به روشن شدن مندرجاتش بسيار كمك كرد ... » ایشان در ادامه میگویند : « مرد مستمند خواسته اى نداشت كه بتواند زنى براى خود بخرد. زن و برده‏ ( انشهريک ) جزء اموال شمرده مى ‏شدند. چنان‏چه در خانواده ‏اى چندين زن زندگى مى‏ كردند، يكى از آنان كدبانوى خانه و داراى امتيازاتى بود. » [ ۹ ]

ادوین گرانتوسکی ( و تیم تحقیاتی وی ) از بزرگترین باستان شناسان قرن گذشته در کتاب تاریخ ایران ، درباره ی دوره ساسانی میگوید : « در سده‏ هاى سوم - چهارم ميلادى هنوز روابط نظام برده‏ دارى سخت رواج داشت . منابع يونانى و ديگران غالبا يادآورى كرده ‏اند كه لشكريان ايران ده‏ها هزار تن از مردم سوريه، ارمنستان و ديگران را به بردگى گرفته ‏اند. در كنار اسيران جنگى دهقانان ايرانى ‏كه به پرداخت ماليات توانا نبودند، به ‏عنوان برده‏ ديده مى ‏شدند. بردگان در املاك اشراف (داستراكت) كار مى‏ كردند، اينها قابل خريد و فروش بودند. » [ ۱۰ ] و ایشان میگویند : « در ايران مانند روم، ارتش دائمى وجود نداشت، چريكهاى سوار پس از به دست آوردن غنائم جنگى و بردگان‏ اسير كوشش داشتند بي درنگ به خانه ‏هايشان برگردند. » [ ۱۱ ]

ابن مسکویه از تاریخ نویسان ایرانی قرن پنجم هجری درباره سپاهیان ساسانی در یورش به روم میگوید : « هراكليوس چون ويرانى روم را بديد كه سپاهيان پارسى پديد كردند و سپاه روم را بكشتند و زن و فرزندشان را به بردگى‏ بردند و خواسته و دارايى‏شان را چپاول كردند، به درگاه يزدان بناليد و نماز و نيايش بسيار كرد. » [ ۱۲ ]

در شاهنامه فردوسی نیز بسیار دیده می شود که از وجود بردگان و کنیزان در دربار پادشاهان ، به ویژه پادشاهان ساسانی سخنی می گوید . همان گونه که گفته شد این بردگان همگی قابل خرید و فروش و همچون چارپایان در ردیف اموال مالک خود بودند .

اندرز کردن کى‏ خسرو به ایرانیان‏ :

همان بدره و برده و چارپاى           

بر اندیشم آرم شمارش بجاى

فرستادن کى‏ خسرو بندیان را با گنج نزد کاوس‏ :

دگر بردگان مهتران را سپرد           

به ایوان ببرد از بزرگـــان و خرد

در داد و فرهنگ نوشین‏روان‏ :

 بهشتى بد آراســـته بارگاه            

زبس برده و بدره و بار خــــواه

گفتار اندر بزرگى خسرو پرویز :

بمشکوى زرّین ده و دو هزار           

کنیزک بکــــــــــــردار خرّم بهار

سپردن یزدگرد ، پسرش بهرام را به منذر و نعمان و پرورش کردن او را :

بیاورد رومى کنیـــــزک چهل           

همـــــه از در کـــــام و آرام دل

آرتور كرستين سن درمورد نحوه برخورد با اسیران جنگی می گوید : « معمولا دست اسيران جنگى را بر پشت بسته و آنها را به عنوان غلامى‏ مى‏ فروختند ، يا به نواحى كم جمعيت كشور براى آبادانى و كشت و زرع مي فرستادند . » [ ۱۳ ] آرتور كرستين سن در مورد روحانیون زرتشتی و قدرت آنان در زمان ساسانی می نویسد : « در ميان صاحبان مراتب آن زمان، كسى كه از حيث قدرت و اقتدار رتبه اول را داشت ، وزرگ فرمذار مهرنرسه پسر وزرگ بوده‏ ، كه لقب و عنوان هزار بندگ (  صاحب هزار غلام‏ ) داشت . نسب او به خانواده سپندياذ مي رسيد، كه يكى از هفت خاندان ممتاز بود. » [ ۱۴ ] وی همچنین درمورد اشراف دینی و سیاسی ساسانی میگوید : « آميانوس گويد «اشراف مزبور خود را صاحب اختيار جان غلامان‏ و رعايا مى‏دانستند»  وضع رعايا در برابر اشراف ملاك به هيچ وجه با احوال غلامان‏ تفاوتى نداشت‏ . » [ ۱۵ ]

در شاهنامه فردوسی هم آمده است که اسفندیار فرزند گشتاسپ شاه  پس از حمله به ترکستان چنین کرد :
                   
         همه گنـج ارجاسـپ در باز كــرد              بكپّــان درم سـختــن آغــــاز كرد
         هزار اشتــــر از گنج دينار شــاه              چو سيصد ز ديبا و تخــت و كـلاه‏
         صد از مشـك و ز عنبر و گوهران              صـد از تاج و ز نامـــــدار افسـران‏
         از افگندنيـــــــهاى ديبـــا هـــــزار              بفـرمـــــود تا برنــهـــــادنــــد بــار
         چو سيصــد شتر جامه چيـنيان              ز منســــــوج و زربفـت و ز پرنيان‏
         عمارى بسيـچيد و ديبا جليــــل              كنـيزك ببـردند چينــــى دو خيــل‏
         برخ چون بهـار و ببالا چو ســـرو              ميان ها چو غرو و برفتـــــن تـذرو
         ابا خواهــــــران يل اسفــــنـديار              برفـــتنــد بت روى صـــــد نامـــدار
         ز پوشيده رويان ارجاسـپ پنــج              ببـــردند با مويـه و درد و رنــــــــج‏
         دو خواهر دو دختر يكـى مادرش             پر از درد و با سوك و خسته برش‏ [ ۱۶ ]

همانگونه که واضح است اسفندیار پس از حمله به ترکستان علاوه بر به غنیمت گرفتن گنجینه های ارجاسب ، دو گروه کنیز هم به همراه خود به بلخ می آورد و علاوه بر این ، خواهران و دختران و مادر ارجاسب را نیز به غنیمت می گیرد . و روشن است که هم اسفندیار و هم گشتاسپ هر دو بنا بر گفته ی شاهنامه از نخستین زرتشتیان و مبلّغان دین زرتشتی بودند. [۱۷] شخص گشتاسپ نیز بارها در گاتها و ... به عنوان انسانی دیندار و معتقد به آیین زرتشتی توسط زرتشت و دیگر پیشوایان زرتشتی ستوده شده است .

پی نوشت :

[ ۱ ] جیمز دارمستتر ، وندیداد اَوستا ،ترجمه موسی جوان ،  ناشر دنیای کتاب ، تهران ، چاپ دوم ، صفحه ۱۰۰ - ۱۰۱

[ ۲ ] اوستا ، گزارش دکتر دوستخواه ، انتشارات مروارید ، تهران ، چاپ شانزدهم ، نسخه انجمن زرتشتیان آلمان  ، جلد ۲ صفحه ۶۸۹

[ ۳ ] اوستا ، گزارش دکتر دوستخواه ، انتشارات مروارید ، تهران ، چاپ شانزدهم ، نسخه انجمن زرتشتیان آلمان  ، جلد ۲ صفحه ۷۷۷

[ ۴ ] اوستا ، گزارش دکتر دوستخواه ، انتشارات مروارید ، تهران ، چاپ شانزدهم ، نسخه انجمن زرتشتیان آلمان  ، جلد ۱ صفحه ۳۰۳ - ۳۰۴

[ ۵ ] روایت پهلوی، ترجمه مهشید میرفخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۹۰ ، ص ۲۸۸ ( پژوهش های ایرانی )

[ ۶ ] مرتضی راوندی ، تاريخ اجتماعى ايران ، انتشارات نگاه‏ ، تهران‏ ، چاپ دوم‏ ، جلد ‏۱ صفحه ۴۴۵

[ ۷ ] مرتضی راوندی ، تاريخ اجتماعى ايران ، انتشارات نگاه‏ ، تهران‏ ، چاپ دوم‏ ، جلد ‏۱ صفحه ۷۷۱

[ ۸ ] همان ، جلد ‏۱ صفحه ۷۷۱

[ ۹ ] یان ریپکا ، تاريخ ادبيات ايران از دوران باستان تا قاجاريه ، ترجمه : عيسى شهابى‏ ، انتشارات علمى و فرهنگى‏ ، تهران ، چاپ اول‏ ، صفحه ۸۱

[ ۱۰ ] ادوین گرانتوسكى ، تاريخ ايران از زمان باستان تا امروز ، ترجمه کی خسرو کشاورزی  ، انتشارات پويش‏ ، تهران‏ ، چاپ اول‏ ، صفحه ۱۵۸

[ ۱۱ ] همان ، صفحه ۱۶۳

[ ۱۲ ] ابن مسكويه ، تجارب الامم ، ترجمه: ابو القاسم امامى و على منزوى‏ ، ناشر : سروش ، تهران‏ ، چاپ اول ، جلد ۱ صفحه ۱۹۵

[ ۱۳ ] آرتور كرستين سن ، ايران در زمان ساسانيان‏ ، ترجمه: رشيد ياسمى‏ ، ناشر: دنياى كتاب‏ ، تهران‏ ، چاپ ششم‏ ، صفحه ۳۰۴

[ ۱۴ ] همان ، صفحه ۳۷۷

[ ۱۵ ] همان ، صفحه ۴۳۰ 

[ ۱۶ ] شاهنامه فردوسی ، ناشر : مؤسسه نور ، تهران ، صفحه ۷۱۰ ، بخش " بازگشتن اسفنديار نزد گشتاسپ‏ "

[ ۱۷] همان ، صفحه ۶۶۹ ، بخش " فرستادن گشتاسپ اسفنديار را به همه كشور و كيش به گرفتن ايشان از او "

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها