0

گردش در تفرجگاه قلعه رودخان

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

گردش در تفرجگاه قلعه رودخان
یک شنبه 23 آذر 1393  11:44 AM


گردش در تفرجگاه قلعه رودخان


يگانگي بي نظير طبيعت و تاريخ

 طبيعت خطه شمالي ايران (مشهور به سياه بيشه و تميشه يعني از گلستان تا گيلان) رفتار عجيبي دارد، هر آنچه خاطره تاريخي را با لعاب سبز درختان و گياهان مي پوشانند و از ديدها پنهان مي کند به نوعي که آثار و ابنيه تاريخي و باستاني در منظره هاي تماشايي و رويايي جنگل و بيشه به فراموشي هميشه رفته اند. اين واقعيت غريبي است در گستره سلطنت سبزه و گياهان، گستره هاي تاريخي با پوششي از درختان و روييدني ها مخفي نگاه داشته شده اند.

گيلان به گفته پژوهشگران جهان و عهد باستان و بنا به شهادت فضاي طبيعي منطقه از مهم ترين حوزه هاي تمدني ايران زمين گزارش شده است، اما بسيار کم خاطره و ناشناس مانده. جهان اساطيري شاهنامه بارها از نقش اين خطه در زمينه سازي رويدادها سخن گفته از آن جمله مخفيگاه فريدون و محل پرورش او تا زمان ظهور و پاکسازي ستم ضحاک در جنگل هاي خزري بوده.

از زمان اسطوره ها به دوران تاريخي پا بگذاريم. عصر ساسانيان، سپس دوران سلجوقي (قرن هاي 5-4)،عهد اسماعيليان تا... قرن دهم، اين زمان ها و دوره هاي ياد شده شناسنامه يکي از عجيب ترين سازه هاي باستاني - تاريخي ايران را در خود به ياد داردند و ما در مطلب فرا روي شما برآنيم با يکديگر به تماشاي استحکامات اين دژ يعني قلعه رودخان گيلان بپردازيم. با ما در مناظر شگفت انگيز و زيباي ناحيه شفت به تجربه تازه و کم نظيري از يکساني طبيعت و تاريخ دست خواهد يافت، اگر چه قلعه گويا چهره اش را در گزند باد و باران از دست داده است.

از رشت به سمت جنوب غربي در جلگه اي سرسبز و معطر از عطر خوشه هاي پر بار شاليزارها که پيش مي رويد پس از 22 کيلومتر مناظر تماشايي و تأثير گذار، به منطقه شفتت مي رسيد، منطقه اي با ترکيبي از کوهستان و جلگه با شهرها و روستاهايش در مساحتي بالغ بر 640 کيلومتر مربع (کمابيش) و نسيم هاي کوهستاني و آب و هواي خنک ييلاقي با چهره اي متفاوت از زيبايي هاي در هم پيچيده جنگ و سبزه و رودخانه و زيستگاه آدمي با طبيعت.

 از شهرستان فومن به سمت جنوب شرقي، خود راه به شما مي گويد چگونه 16 کيلومتر زيبايي سحرانگيز طبيعت گيلان را تماشا کنيد و بدون خستگي به رودخانه اي برسيد که آغاز پياده روي است در مسيري سنگ چين شده، مسيري که از عهد باستان خاطره هايي سبز دارد و شما را در نهايت به ستيغ کوهستان و دژ قلعه رودخان هدايت مي کند، عجيب ترين دژ ايران (خواهيم گفت چرا) تمام راه سفر از رشت تا آغاز مسير تاريخي دژ با آن همه کيلومتر شماري، فقط چند ده دقيقه طول مي کشد. زمانيکه آن قدر از زيبايي منظره ها پر مي شوي که ديگر فاصله و جاده، حوصله ات خسته نمي کند و تو پر از انرژي، خودت را در آغاز راه ييلاقي قلعه رودخان مي يابي. ماشين را به امان خدا بايد رها کرد.

تأسيسات حفاظتي ويژه اي وجود ندارد. ضرورتي که بايد توسعه يباد، پا به راه مي گذاري، اگر همان مير باستاني در حاشيه رودخانه اي بسيار زلال و تميز، پاي کوب نل هاي کهن و ديرين ايرانيان حفظ مي شد احساس به مراتب ويژه و شيرين تري داشتي، اما عده اي در جاده اي سنگ و سيماني قدم زدن را شايد نوعي پيشرفت به شمار آرند، حال آن که اگر هزينه اين سنگ چيني ها براي قلعه تاريخي صرف مي شد، به مراتب بهتر و عقلاني تر بود. مسير از کناره هاي رودخانه، درختان سر به آسمان کشيده و گياهان رونده آويزان از پشت و پرشاخه ها مي گذرد و با عبور از شيب تند يک يال پرغرور در نهايت به تنها در ورودي قلعه رودخان مي رسي؛ دري که بنا به ملاحظات استراتژيکي و طبيعي قلعه در بخش شمال شرقي تعبيه شده است.

 قلعه رودخان، معماري شگفتي دارد که در مقايسه اي بين قلاع تاريخي ايران مي تواني به دنياي معماري خاص اين اثر وارد شوي. قلعه بابک در کليبر آذربايجان قدرت فائقه  زمان خودش را بيش از 20 سال زمينگير کرد و عباسيان سرانجام با هوشمندي افشين سردار ايراني و خيانت تني چند توانستند آن را فتح کنند.

عرصه قلعه ها عموماً محدود است. فلک الافلاک با 5 هزار متر گستره، به خاطر آب و هواي ناحيه لرستان توانسته از گزند باد و باران و آفتاب جان به در ببرد و ديواره هاي آن و گستره اش روي تپه اي تقريباً مسطح بنا شده، ولي قلعه رودخان روي ستيغ و برآمدگي هاي طولاني و گسترده اي در محيط جنگل بنا شده، ناحيه اي با مساحت بيشتر از 5 هکتار که چنان هوشمندانه، انتخاب شده و قلعه بر آن گستره ها بنا شده که از سويي مي تواني به قله هاي فرادست بنگري، از سوي ديگر شيب هاي بسيار تند دره هاي اطراف بخصوص دره تنها رودخانه آن سامان، فضاي قلعه را از هر آسيب و هجومي در امان و آرامش نگه مي دارند. جالب تر آن که ديوارهاي قلعه از 3 تا 10 متر به خاطر برآمدگي ها و مساحت و پهناي زياد آن متفاوت است.

شاه نشين قلعه بسيار زيبا و خوش منظر ساخته شده؛ اما اکنون فقط ديوارهاي فروريخته اش خاطره هاي محو تاريخ را تداعي مي کنند. از شاه نشين، تمام جلگه شفت و درياي لاجوردي خزر کاملاً هويداست. امروزه روز اما محلي ها از راه هاي کوهستاني، فاصله رشت تا قلعه را مي پيمايند.

در روزهاي پاياني هفته معمولاً قلعه مملو از جمعيتي است که هر يک از هجوم مدرنيته به آرامش شگفت و طمأنينه باستاني قلعه پناه آورده اند.

 

 مشهور است که قلعه رودخان زيرزميني تا رشت داشته است. در قلب قلعه، چشمه اي فوران مي کند. انگار آيينه اي جاري از دل تاريکي ها با درخشاني فراوان مي جوشد، مي تپد و نواي زندگي را به نغمه خواند. گمان مي رود برج هاي قلعه که کلاً در 918 هجري قمري توسط حاکم منطقه مشهور به حسام الدين تجديد بنا شد 42 متر باشد. ديواره اطراف (باروها) بيش از يک هزار و 550 متر است. اتاق هاي کوچک، فضاهاي عمومي و... همه و همه مانند ديگر قلعه هاي ياد شده در مواقع جنگ يا ضرورت، پذيراي چندين هزار نفر مي توانسته باشد، همچنان که در تاريخ ايران مي توان گواه و شواهد اين قضيه را فراوان يافت.

دنياي پر از آرامش و امنيت قلعه رودخان، مسيرهايي که تو را به آن برج و باروهاي مي رسانند، سکوت شگفتي که از نغمه رود و پرندگان و جنگل سرشار است. طمأنينه اي که در خشت خشت قلعه (ببخشيد آجرهاي 23×21 سانتي متري با قطر عموماً 5 سانت) متجلي است، رنگ تجربه اي کهن را در اعماق روحت زنده مي کند؛ طعمي شگرف که در هيچ جا کشف نکرده بودي.

همچنان که از پيچ و خم هاي مسير مي گذري، استواري درختان و شکوهمندي فوران سرسبزشان را در پيچيدگي هاي وجودت احساس مي کني، سرانگشتانت پر از لمس لطافت ابرهايي مي شوند که با مهرباني در نسيم ييلاقي مي وزند. رودخانه بدون شتاب، هماهنگ و پيوسته روي لايه هاي حريري و نازک و لطيفش مي غلطد، درخشان و جوينده پيش مي رود و تو مي روي در هر قدم اين احساس را داري که با درختان رشد مي کني، متعالي مي شود و از خودت بالا مي روي. معجزه ديدار طبيعت، معجزه کشف طبيعت، معجزه کشف خوشتن خويش و يگانگي و همسان شدن با طبيعت لطيف و سرشار اطراف و سرانجام رسيدن به رج رج باروهايي که مثل سطرهاي کتاب، پر از حرف هاي ژرف اما بي صداست؛ سطرهايي پر از کلمات پنهان؛ کلماتي که از تاريخ ديرينه اي بر هشياري تو مي بارند. متمرکز مي شوي، مي انديشي و مانند ستاره ها در وجود و روح و نهاد خودت و همراهانت درخشان و سرفراز مي يابي و مي بيني.

 

 

 

 


ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها