متن گریز روضه امام حسن مجتبی(ع)
پنج شنبه 20 آذر 1393 8:50 PM
رباب همسر امام حسین (ع) بعد از جریان کربلا می رفت زیر آفتاب مینشست و گریه میکرد . می گفتند : خانم حداقل بیایید زیر سایه بنشینید . میفرمود : چطور من زیر سایه بنشینم ؛ در حالی که آقا و مولایم سه روز بدون کفن زیر آفتاب سوزان به سر برد . این است وفای همسر امام حسین اما همسر امام حسن (ع)چی ؟ همسر امام حسن (ع) قاتل اوست . هر مردی وقتی از کار بیرون خسته می شود دلش خوش است که شب به خانه برمیگردد و همسرش مایه ارامش اوست ؛ اما جانها به قربان مظلومیت امام حسن (ع) . مسجد میرفت ، می دید بالای منبر رسول خدا پدر او را لعن میکنند بیرون می آمد حتی دوستان به او میگفتند " یا مذل المومنین "کار به جایی رسید که وقتی حضرت بیرون می رفتند زیر لباسشان زره به تن میکردند . وقتی هم به خانه برمیگشتند تازه باید با قاتل خود سر بر یک بالش بگذارند .
سینه میسوزد زآه سرد من
درد گوید ماجرای درد من
آتش دل از رخم پیدا نبود
غصه های من یکی دوتا نبود
آن یکی میگفت با من این چنین
السلام یا مذل المومنین
آن که دائم سنگ دین بر سینه زد
نیزه بر پایم زفرط کینه زد
روی منبر دور دور خصم بود
ناسزا گفتن به حیدر رسم بود
قصه ام سوزانتر از این حرفهاست
غصه ی اصلی زبعد مصطفی است
خانه ی ما خالی از جانانه بود
در عزای مصطفی غم خانه بود
ناگهان باب عداوت باز شد
کینه توزی با علی آغاز شد
وه چه این بی حرمتی ها زود بود
مادرم در هاله ای از دود بود
باغبان بود و خزان ،باغ شد
میخ کم کم از آتش داغ شد
گفت مهدی مادرت را مرگ بود
محسنم بین درو دیوار مرد بود
قاتل من کی شرار زهر بود ؟
مقتل من کوچه های شهر بود
حبل بر حبل المتین انداختند
مادرم را برزمین انداختند
خواستم تا یاورمادر شوم
با برادر حامی حیدرشوم
گر نبود این صحنه عاشورانبود
زیر دست و پاکسی پیدانبود
مست مست از باده ی رحمت شدم
زهر کین نوشیدم و راحت شدم
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
انتشارات: صبح امید
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش