0

شيطان پرستي و شيطان پرستان

 
karkas074
karkas074
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 2109
محل سکونت : Qom

شيطان پرستي و شيطان پرستان
پنج شنبه 20 آذر 1393  11:39 AM

(بسم الله الرحمن ارحیم)
شيطان پرستي، يکي از مظاهر انحطاط اجتماعي، اخلاقي و ديني به شمار مي آيد و اين پديده نشانه ي دوري انسان از فطرتي است که خداوند مردم را با آن آفريده و سرشته است؛ زيرا گروه هاي شيطان پرست از عبادت خداوند روي برتافته و شروع به پرستش شيطان و تقديس آن مي نمايند. ما در اين پژوهش که درباره ي شيطان پرستي است، مي خواهيم به اين نکته اشاره کنيم که هدف ما، آشنايي با برخي از گروه هاي جوانان است که کم کم شروع به پيدايش در جوامع اسلامي ما نموده و شيطان پرست خوانده مي شوند و تحت تأثير افکار و ادياني قرار گرفته اند که در غرب گسترش و رواج يافته است.

 شيطان پرستان

 

پيدايش

پژوهشگران بر اين عقيده اند که آغاز شيطان پرستي به قرن يکم ميلادي باز مي گردد. در اين زمان « گنوسي ها »، (1) شيطان را در قدرت و عظمت، همتاي خداوند مي دانستند.
انديشه ي « شيطان پرستي و تقديس شيطان »، در شماري از اديان کهن آمده است و برخي از اديان، خدايان متعدّدي داشتند که آن خدايان نماينده ي شر بودند. به عنوان مثال در تمدّن کهن « مصر »، الهه ي « سيت » يا « شيث » به کلمه ي satan؛ يعني شيطان که نماينده ي نيروي شر است، نزديک است و مصري ها براي در امان ماندن از شرّ او، قرباني هاي زيادي تقديم آن مي کردند. در تمدّن هندي نيز شيطان، نقش زيادي در زندگي ديني مردم داشته است، آنها شيطان را « راکشا » مي ناميدند. يوناني ها نيز شيطان را « دي ات بولس » (D it Boles)؛ يعني معترض، مي خواندند. عبادت شرور و شيطان در برخي کشورهاي آسيايي رواج داشته و آنان شياطين شب را مي پرستيدند و کم کم تاريکي، نماد شر شد و نور، نماد نيکي و خير. در « بابل » و « آشور »، اسطوره ها درباره ي
درگيري خدايان خير و شر سخن مي گويند و در تمدّن « آفريقا »، هنوز هم جادوي « وودو » که تنها جادوي رسمي در جهان است، نوعي تقديس شيطان و راه به دست آوردن قدرت هاي خارق العادّه از طريق آن، براي تسلّط برخي مردم به شمار مي آيد. (2)

شيطان پرستي در قرون وسطا

در قرون وسطا، گروه هايي در « اروپا » پديدار شدند که شيطان را خداوند و معبود خود قرار داده بودند. از جمله ي اين گروه ها، گروه « شواليه هاي معبد » بود که در « فرانسه » پا به عرصه ي وجود نهاد. اين گروه، جلسات شبانه و بسته اي داشت که در آن شيطان مورد نيايش و پرستش قرار مي گرفت و آنان گمان مي کردند او را به شکل يک زن مي بينند. اين گروه به مسيح (عليه السلام) و مادرش و حوّاريون مسيح دشنام مي دادند و از پيروانشان مي خواستند تمام آنچه را مقدّس به شمار مي آمد، ناپاک و نجس بدانند.
شواليه هاي معبد، لباس هاي سياه مي پوشيدند و به آن « کميسيه » مي گفتند. تفکّرات اين گروه در « فرانسه »، « انگلستان » و « اتريش » رواج يافت تا آنکه کليسا متوجّه وجود آنان شد و گروهي از پيروان اين گروه را در آتش سوزاند و در سال هاي 1310 تا 1335م. رهبر آنها را به قتل رساند. يکي از زنان عضو اين گروه پيش از سوزانده شدن، گفت:
خداوند، پادشاه آسمان و شيطان، پادشاه زمين است و خدا و شيطان دو شريک مساوي اند و پيروزي و شکست را با هم ثبت مي کنند و شيطان در حال حاضر، پيروز است.
پس از آن، گروه هاي مشابهي پديد آمدند و برخي از آن گروه ها شروع به شکنجه ي کودکان و کشتن آنان مي کردند در سال هاي 1432 تا 1440م. صدها کودک براي اين هدف ربوده شدند. برخي ديگر از اين گروه ها در چاه ها و چشمه ها سم مي ريختند که گروه « صليب قرمز » از جمله اين گروه ها بود. در قرن هفدهم ميلادي گروهي به نام « ياکين » به وجود آمدند و اين گروه نيز دست به انجام همان کارها مي زد و بالغ بر 30 نفر از اعضاي اين گروه، اعدام شدند. پس از آن، گروه هاي ديگري مانند ( شلعه ي باواريايي، شعله ي فرانسوي، برادران آسيا و... ) پديدار آمدند.
در سال 1770م. يک آلماني به نام آدم وايز هاويت، مذهب مشابهي به نام « نبلّغان نور شيطاني » بنيان گذاري کرد و حکومت باورايا در سال 1785م. محافل اين مذهب را بست و کلّيه ي فعّاليت هاي آن را ممنوع اعلام کرد. (3)
پس از آن، از اين افکار اثري نبود تا اينکه در نيمه هاي دهه ي چهل قرن بيستم ميلادي، دوباره پا به عرصه ي وجود گذاشت. (4)

پيدايش جديد

درسال 1948م. يک انگليسي به نام الستر کراولي، که از « دانشگاه کمبريج » فارغ التّصيل شده بود، کتابي به نام « شيطان سفيد » تأليف کرد. کراولي در اين کتاب از شهوت جنسي و تحريکات جنسي دفاع کرد. او سخنراني هاي مفصّلي در مورد قواي جنسي در « انگلستان » انجام داد و پس از آن، او معلّم اوّل گروه « شيطان پرستان » بود که در « ايالات متّحده ي آمريکا » نيز شروع به گسترش يافتن کرد تا آنکه بعدها يک يهودي آمريکايي به نام آنتوان شتلِوي (5) ملقّب به پدر سياه، رهبري آن را برعهده بگيرد.
شتلوي در « کاليفرنيا » رشد و نمويافت و در سال 1966م. از فرقه ي خود، رونمايي کرد. وي در سال 1969م. معبدي به نام « کليساي شيطان » (COS) ساخت و چند کتاب فلسفي براي ترويج انديشه ي شيطاني تأليف کرد. از جمله، کتاب « شيطان مي گويد » است که در برگيرنده ي نُه عبارت و کلام شيطان و احکام يازده گانه ي زمين و کتاب « انجيل سياه » است و هدف او از نوشتن اين کتاب تحقير وزير سؤال بردن آداب و رسوم مسيحيّت و بيان چگونگي عبادت است و اين کتاب، مهم ترين منبع و مرجع براي راهنمايي پيروان اين فرقه است.
با اينکه بيشتر پژوهشگران بر اين عقيده اند که آنتوان لوي، بنيان گذار انديشه ي شيطان پرستي در دوران معاصر است، امّا برخي اين ايده و انديشه را به موسيقي « راک » و خواننده ي معروف آمريکايي ليتل ريچارد نسبت مي دهند. ريچارد، کسي بود که در سال 1952م. در اين رقص، آهنگ ها، نغمه ها و حرکاتي وارد کرد که خشونت آميز بود و پس از او در سال 1955 م. آلفيس برسيلي رهبري اين جنبش موسيقيايي را برعهده گرفت و شروع به خطاب قرار دادن غرايز جوانان کرد. او جوانان را تشويق به ردّ ارزش هاي ديني و اخلاقي مي کرد. (6)
علاوه « ايالات متّحده ي آمريکا »، « شيطان پرستي » در « فرانسه » نيز شاهد رشد بوده است. در ماه مارس سال 2005م. هيئت وزارتي و نظارت و کنترل تجاوزات قومي و طايفه اي و مبازره با آن، گزارشي در اين مورد منتشر کرد و آن را تحويل نخست وزير وقت کرد. در آن گزارش آمده بود که پديده ي شيطان پرستي، در سرزمين « فرانسه » جايگاه جديدي پيدا کرده و اين کار باعث آلوده کردن قبرستان ها و قبرها و بروز آداب و رسوم ضدّ مسيحيّت شده است. علاوه بر اين، پديده ي شيطان پرستي در کشورهاي « اسکانديناوي »، « روسيه »، « اسپانيا »، « آلمان »، « يونان » و « جنوب آفريقا » شمار چشمگيري داشته و برخي از کشورها آن را به رسميّت شناخته اند. (7)
بنابر گزارش « پليس فدرال آمريکا »، هر سال، پنجاه هزار نفر در نقاط مختلف جهان به اين آيين مي گروند. پليس فدرال آمريکا در گزارش خود تأکيد کرده است که اين فرقه در بسياري از جنايت هاي قتل و کودک ربايي به ويژه در ايالت هاي « سان فرانسيسکو » و « لوس آنجلس » دست داشته و پليس در آن بقاياي خون کودکان و حيواناتي که ذبح شده بودند و در کنار آن شمع ها و ماسک هاي سياه و جمجه ها را کشف کرده است. (8)

سرايت شيطان پرستي به جوامع اسلامي
جوامع اسلامي مدّت زماني از شر اين آيين شيطاني در امان بودند؛ امّا برخي عوامل باعث ورود شدن اين آيين به برخي از کشورهاي اسلامي شد. مهم ترين اين عوامل، عبارتند از:
1. پيشرفت رسانه ها و دستگاه هاي اطّلاع رساني و ارتباطات به ويژه شبکه ي اينترنت که مهم ترين وسيله ي گسترش و ترويج افکار و عقايد آنان و وسيله ي ارتباطي پيروان آن است. شيطان پرستان، بيش از هشت هزار آدرس و سايت اينترنتي دارند.
2. سرعت گرقتن روند عادي سازي روابط برخي از کشورهاي عربي و اسلامي با حکومت يهودي در « فلسطين » اشغالي. اين امر باعث افزايش اختلاط شهروندان اين کشورها و يهوديان به ويژه مصري ها با يهوديان شد که پيوسته شمار زيادي از يهوديان به « مصر » سفر مي کنند و به ويژه از طريق شهر « طابا » که تبديل به نقطه ي التقاء و ديدار مهمّ يهوديان با مصري ها شده است و البتّه بر کسي پنهان نيست که يهوديان براي به فساد و تباهي کشاندن مسلمانان و دور کردن آنها از دينشان و ترويج افکار منحرفانه ميان آنها و از جمله افکار شيطان پرستي، تلاش زيادي مي کنند.
شيطان بنابر دين يهوديّت، يکي از نمادهاي قدرت مطلق است که با قدرت خداوند سبحان برابري مي کند و آنها، گناه اغواي آدم و خارج کردن او از بهشت را بر گردن شيطان مي اندازند و او را عامل اين کار مي دانند. (9)
3. نويسندگان چپ گرا افکار منحرفانه اي در جوامع اسلامي ترويج مي کنند. از جمله نخستين جرقّه هاي تفکّر شيطان پرستي در کشورهاي اسلامي، سخنراني اي بود که دکتر صادق جلال الغضم کمونيست در سال 1996م. تحت عنوان « تراژدي ابليس » در « بيروت » ايراد کرد؛ وي در اين سخنراني خواهان دست برداشتن از لعن، نفرين و سبّ و شيطان و همچنين پناه بردن مردان به خداوند از شرّ او و بخشيدن شيطان و در خواست بخشش شيطان شد.
اين سخنراني باعث شد، او محاکمه شود؛ امّا او در دادگاه براي فرار از مجازات، از اظهرات خود عقب نشيني کرد. البتّه اين عقب نشيني او ظاهري و صوري بود و بعدها اين عقايد را در کتابش تحت عنوان « نقد انديشه ي ديني » ( نقد الفکر الدّيني ) دوباره مطرح کرد. (10)
4. تسخير و در اختيار گرفتن تمامي وسايل و دستگاه هاي اطّلاع رساني و رسانه ها و وسايل فرهنگي و هنري براي گسترش و ترويج انديشه هاي « شيطان پرستي » در ميان مسلمانان، پخش فيلم هاي خون آشام و اشخاص داراي قدرت هاي سحرآميز که دستگاه هاي اطّلاع رساني و تبليغاتي غربي دست به آن زدند، از جمله اين اقدامات بود تا آنها جوانان را تشويق کنند چنين قدرت هايي به دست آورند. يکي از اين فيلم ها، فيلم « کلاغ » (the crow ) و سريال « پافي و انجل » است و متأسّفانه بسياري از شبکه هاي ماهواره اي عربي چنين آثاري را با حرص و ولع تمام پخش کردند.
از جمله راه هاي تبليغات ديگر اين افکار، برخي از انواع موسيقي مانند موسيقي « بلک متال » ( Black metal ) است. اين موسيقي جنجالي و پر سر و صدا بر گيتار الکترونيکي تکيه دارد و از جمله مشهور ترين فرقه هايي که درباره ي عظمت شيطان ترانه مي خوانند و افکار شيطان پرستي را ترويج مي کنند، گروه « ديموبود گير » ( Dimmu Borgir ) و گروه « اسلاير » ( slayer ) است و مارلين مانسون، مشهورترين خواننده اي است که مبلّغ اين انديشه است. او کتاب « راه خارج از جهنّم » را تأليف کرده و ترانه هايش را به روش فلسفي که باعث برانگيختن غرايز جوانان مي شود، ارائه مي دهد و از آنها مي خواهد عاشق اين انديشه و طرز تفکّر شوند. روانشناسان مي گويند که موسيقي بلک متال، باعث نوعي خلسه و غياب ذهني مي شود.
پيروان اين گروه و فرقه، کتاب هاي زيادي در معرفي عقايد باطل خود و و دعوت به آن تأليف کرده اند؛ از جمله اين کتاب ها، کتاب « سکوت ابليس » تأليف دکتر لورانس بازور، « ابليس زير زمين »، « او براي آزادي گروگان ها آمده »، « آداب و مراسم شيطاني »، « جادوگر شيطاني » و « ياداشت هاي شيطان » است. (11)

نفوذشيطان پرستي به کشورهاي عربي

1. مصر

نخستين ظهور و پيدايش « شيطان پرستان » در « مصر »، به اوخر سال 1996م. باز مي گردد. گقته شده که کلمه ي « شيطان پرستان » اوّلين بار در تاريخ 1997/1/27 م. به گوش مصري ها رسيد. در اين روز روزنامه هاي مصري خبري بسيار جنجالي منتشر کردند و آن، خبر دستگيري 86 جوان دختر و پسر بود که شيطان پرست بودند.
در تحقيقات به عمل آماه مشخّص شد که اين اشخاص که عمرشان 15 تا 24 سال بود، از جمله فارغ التّحصيلات مدارس خارجي و از فرزندان اشخاص ثروتمند و صاحب نفوذ مصر بودند.
در اين تحقيقات همچنين مشخّص شد که اين اشخاص از طريق رفت و آمد و برخورد با اسرائيلي هايي که بدون گذرنامه به مصر، به « طابا » سفر کرده بودند و از مسائل جنسي و موّاد مخدّر و مشروبات الکلي براي پيشبرد افکار و نقشه هاي خود استفاده مي کردند، (12) با اين افکار و عقايد آشنا شده بودند.
مقامات مصري در ماه مِي سال 2001م. 55 افراد منحرف شيطان پرست را دستگير کرده و آنها را متّهم به توهين به اديان، سوء استفاده از دين در ترويج افکار تندوانه کردند.
اين گروه در يک قايق سياحتي در « نيل » دستگير شدند. آنها از سالن ديسکو ( رقص ) آن براي برگزاري تجمّعات خود و مراسم هاي آشنايي و ازدواج استفاده مي کردند. آنها گروه هاي مختلفي داشتند (13) و از جمله رهبران اصلي « شيطان پرستان » در « مصر » ، احمد عمر عبدالغفّاز و طارق حسن بودند که طارق حسن، رهبر يک گروه موسيقي بود و جوان ديگري به نام تامر (14) از جمله اماکني که شيطان پرستان در « مصر » براي برگزاري مراسم خود از آن استفاده مي کردند، کاخ مشهور « بارون » بود که در سال 1905م. ساخته شده و بعدها متروکه شده بود و از آن نگهباني چنداني صورت نمي گرفت و گروه هاي دختر و پسر جوان براي برگزاري مراسم و تجمّعات خود به آنجا مي رفتند.
آنها وقتي مراسمشان را آغاز مي کردند، مردم اطراف گمان مي کردند اين صداي اشباح و شياطين است که به گوش آنها مي رسد؛ امّا بعدها مشخّص شد که آن سر و صداها، چيزي جز فريادهاي شيطاني اين جوانان همراه با موسيقي « راک » نبود که به گوش آنان مي رسيد. (15)

2. اردن

مشکل شيطان پرستي در « اردن » در نيمه هاي دهه ي نود قرن گذشته پديدار شد و مقامات وقت اردن در آن زمان تلاش کردند آن را محدود و کم اهمّيت نشان دهند.
درماه سپتامبر سال 2002م. در يکي از تالارهاي برگزاري جشن و مراسم در منطقه ي « عبدون الرّاقيه ي » در « امان »، گروهي از آنان دستگير شدند. آنان در حال انجام مراسم عجيبي بودند و لباس هاي شرم آوري پوشيده بودند و گردن بندهايي از جنس طلا بر گردن آويخته و همراه با يک موسيقي پرسر و صدا و عجيب به گونه ي خاصّي مي رقصيدند.
جدا از اين، مقامات اردني به شماري از مغازه هاي تجاري که اقدام به توزيع نوارهاي ويدئويي و لوح هاي فشرده که افکار « شيطان پرستي » را ترويج مي کردند، حمله کردند و اداره ي مطبوعات و انتشارات اين کشور از مصادره و ضبط حدود هزار نوار ويدئويي و صدها لوح فشرده خبر داد. (16)
در اين سالها، برخي از دانشگاه هاي غيردولتي و خصوصي شاهد تجمّعات اين گروه از جونان دختر و پسر بودند و همين مسئله باعث درگيري هايي ميان آنها، دانشجويان و اساتيد شد. در برخي از دانشگاه ها، نماز خانه ها به وسيله ي آشغال مورد حمله قرار گرفت و البتّه اين اتّفاق در « مسجد زيد بن حارثه » در منطقه ي « الجبل الاخضر » در شهر « عمان » نيز روي داد.

3. لبنان

اويل سال 2003م. الياس المر، وزير کشور وقت « لبنان »، فرياد هشدار درباره ي جوانان لبنان به دليل رواج اين پديده در ميان آنان سر داد و خواهان اجراي دقيق و سخت گيرانه ي قوانين درباره ي شيطان پرستان شد. الياس المر، همچنين از خودکشي 11 نفر در سال 2002م. خبر داد که در چنگ اين گروه که در سال هاي گذشته شاهد گسترش افکارشان بود، گرفتار آمده بودند، اين وزير لبناني همچنين اعلام کرد که وزارتخانه ي متبوعش قصد ايجاد دفتري براي مبارزه با « شيطان پرستي » را دارد.
لبناني ها مي گويند:
شيطان پرستي در زمان جنگ هاي داخلي وارد اين کشور شد و دقيقاً مي توان گفت: از سال 1986م. اين پديده در لبنان مشاهده شد. در آن سال نيروهاي امنيّتي به يکي از هتل هاي شهر « جونيه » واقع در شمال « بيروت » حمله کرده و گروهي از آنها را دستگير کردند. (17)
روزنامه ي « الشرق الاوسط » در تاريخ 2003/3/1م. داستان يکي از آن شيطان پرستان را که اقدام به خودکشي نمود و تنها 13 سال سن داشت، آورده است. اين شخص که يک گلوله به سر خود شليک کرده و يک نامه از خود خطاب به خانواده و برادرانش به جا گذاشته، گفته بود که او به جهان و دنياي خود مي رود که سعادت و خوشبختي واقعي در آنجاست و او براي خانواده اش ناراحت است که چگونه در اين جهان زندگي مي کنند و او هميشه به يادشان خواهد بود.
خانواده ي اين نوجوان نمي دانستند که فرزندشان از جمله شيطان پرستان است و آنها در اين مورد گفتند که هيچ نشانه اي مبني بر پيروي فرزندشان از اين فرقه نديده اند و او به هيچ جاي خاصّي جز سينما نرفته است؛ امّا او اوقات زيادي با کامپيوتر و اينترنت مشغول بود.

4. بحرين

آژانس خبري « يو.بي.آي » از روزنامه ي « الوطنِ » « عربستان » در تاريخ 2005/4/12 م. نقل کرده است که مقامات بحريني پس از به دست آوردن اطّلاعاتي در شرف دستگيري رئيس تجمّع « شيطان پرستان » در « بحرين » هستند. اين رويداد پس از آن صورت گرفت که مقامات بحرين متوجّه برگزاري جشن مراسم اشخاص منحرفانه در يکي از هتل هاي « منامه » پايتخت اي کشور شد.
اين روز نامه به نقل از يک دانش آموز دوره ي راهنمايي نوشت که وي دعوت نامه اي براي حضور در جمع گروهي ناشناس دريافت کرده است و اين گروه 3 جلسه در سال گذشته هماهنگ کرده و شمار حاضران در آن جلسه به 150 شيطان پرست مي رسيده بيشتر آنها کمتر از 15 سال، سن داشتند.
اين دانش آموز گفت: که دو بار در جلسه هاي آنها شرکت کرده و يک دوربين براي فيلم برداري از اين مراسم همراه خود داشته است؛ امّا به دليل کمبود نور نتوانسته است خوب فيلم برداري کند. وي افزود: حاضران، مشروبات الکلي و موادّ مخدّر استفاده مي کردند و برهنه به رقص مي پرداختند تا آنکه همگي در اثر هيجان بسيار زياد به حالت بي هوشي مي رفتند و در آن حال کارهاي منحرفانه و غير اخلاقي مي شد. يکي از اعضاي « مجلس بحرين » گفت:
در جشن ها و مراسمي که در پايتخت برگزار مي شود، منحرفان کشورهاي ديگر حوزه ي خليج فارس شرکت مي کنند. (18)

5. مراکش

اين پديده ابتدا در شهرهاي توريستي مانند « دارالبيضاء »، « رباط »، « مراکش »، « فاس »، « اغادير » و « صويرة » پديدار شد.
« شيطان پرستان » به صورت دوره اي جشن ها و مراسمي برگزار مي کردند. ديدارهاي عادّي آنها نيز در داخل قهوه خانه ها انجام مي شد و آنها به صورت پنهاني و سرّي در آن قهوه خانه ها با هم ديدار مي کردند. شايد مردم هم آنها را ديده باشند که در گوشه اي به دور از ديگران نشسته اند و لباس هاي مشکي رنگ پوشيده و اين لباس ها، نماد عوالم شيطاني است و در حالي که آنها حشيش استفاده مي کردند، درباره ي مرگ صحبت مي کردند. (19)
اوايل ماه مارس 2003م. رونامه ها از بازداشت 14 جوان خبر دادند که يکي از آنها تابعيّت مصري داشت. اين جوانان به پرداخت جريمه ي نقدي و زندان محکوم شدند؛ امّا خانواده هاي اين جوانان به اين احکام اعتراض کردند و اظهار داشتند که فرزندانشان تنها به موسيقي علاقه مند بوده اند.(20)

6. الجزاير

رسانه هاي « الجزاير » در تاريخ 2002/2/3 م. گزارشي خبري منتشر کردند که در آن آمده بود:

گروهي هر شب در يک قبرستان متعلّق به مسيحيان در پايتخت اين کشور جمع مي شوند و نوارهايي با خود دارند که درباره ي نيروهاي شيطاني و قدرت هاي مخفي و پنهان سخن مي گويند و آن گروه، قرباني هايي داشتند و قرباني هاي آنها خروس يا گربه ي سياه بود که آنها اين حيوانات را ذبح مي کردند و بدن هاي برهنه ي خود را با خون آغشته مي کردند، سپس جملاتي مبهم زمزمه مي کردند و به دور خون رفته شده از حيوان قرباني شده که آن را تکّه پاره کرده بودند، مي چرخيدند و اعمال منحرفانه اي انجام مي دادند. گزارشگر از يک دانشجوي الجزايري نقل کرد که:
براي من مهم نيست مردم درباره ي من چه مي گويند، اينکه بگويند مشرک است يا کافر يا ملحد، اصلاً براي من مهم نيست، وجدان من راحت است و اطمينان دارم که رفتارهايم درست است.
وي درباره ي پيوستن به گروه « شيطان پرستان » گفت که از طريق اينترنت، با يک شخص سوئيسي که از پيروان اين فرقه بود، آشنا شده و به اين صورت به « شيطان پرستان » پيوسته است. (21)

7. ترکيه

يک روزنامه در تاريخ 2002/1/24م. از نگراني مقامات نسبت به افزايش خودکشي در ميان دختران جوان که عضو فرقه ي شيطان پرستان شده اند، خبر داد. به عنوان مثال يک دختر دبيرستاني خود را از بالاي « پل بوغانچي » به آب هاي « تنگه ي بسفر » انداخت و يک دانش آموز دختر ديگر که در يک مدرسه ي غير انتفاعي خارجي درس مي خواند، در ماه دسامبر 2000 م. خودکشي کرد و روزنامه ي ترکيه اي « زمان » يادآور شد که شمار « شيطان پرستان » در « ترکيه » به سه هزار نفر مي رسد. (22)

8. مالزي

مقامات « مالزي » نخستين بار در سال 2001 م. متوجّه وجود شيطان پرستان در اين کشور شدند و در آن زمان 150 نفر را باز داشت کردند.
در روز هاي اوّل ماه دسامبر سال 2005 م. 105 جوان دستگير شدند که 4 نفي آنان دختر بودند. در اين روز، نيروهاي امنيّتي با حمله به يک جشن و مراسم موسيقي پرسر و صدا در سالني در « آيالت نگري سيمبيلان » واقع در جنوب مالزي اين اشخاص را بازداشت کردند. سنّ اشخاص بازداشت شده از 20 تا30 سال بوده است و با گرفتن آزمايش از آنها مشخّص شد که 30 نفر از آنها موادّ مخدّر مصرف کرده بودند. (23)
خانم زهره سليمان، وزير وقت « توسعه ي اجتماعي » مالزي در اين مورد گفت:
اين فرقه دست به انجام اعمال و رفتار الحادي و سوزاندن کتاب هاي ديني، مانند قرآن و انجام رفتارهاي غير عادّي مي زنند.
يک دانشجو که عضو اين فرقه بود، نوشت:
شيطان پرستان در ايالت هاي « صباح » « سراواک شرقي » معمولاً بزها را به گونه ي خاصّي ذبح مي کنند و هنگام گوش دادن به موسيقي بلک متال، خون آن را مي نوشند و اين بدعت بسيار سريع در ميان مدارس و جوانان در حال گسترش است. (24)
اخيراً در مالزي تمام انواع موسيقي بلک متال وارد شده است و شکور حسين، رئيس « شوراي ملّي اسلامي »، در اين باره گفته است:
با اينکه بلک متال تنها يک نوع از انواع مختلف موسيقي است؛ امّا آداب و فرهنگ آن، طرفداران اين نوع موسيقي را به سوي شيطان پرستي، سرکشي و کشتار سوق مي دهد و آنان را تشويق به نفرت از ديگران مي کند و باعث مي شود آنها به رفتارها و اعمالي مانند نوشيدن خون انسان ها که با خون بز مخلوط شده يا سوزاندن کتاب « قرآن مجيد » دست بزنند. (25)

9. در زندان ابوغريب

بسياري از محقّقان، رفتارهاي منحرفانه ي زندانبانان آمريکايي در زندان « ابوغريب بغداد » با زندانيان را با آداب و مراسم شيطان پرستان مرتبط مي دانند.
علّت هم اين است که اطّلاعاتي در دست است که تأکيد مي کند گروهي از مقامات عمليات ويژه در پايگاه نظامي « فورت براک » (Fort Brogg ) در جادو، شعبده بازي، برنامه ها و آزمايش هاي جنگ ذهني و رواني با مشارکت عناصري از شيطان پرستان، دست دارند. (26)

10. گوانتانامو

مقالات زيادي درباره ي ارتباط رفتارزندان بانان آمريکايي در « گونتانامو » با افکار شيطان پرستان، نوشته شده است. گفته شده که دونالد رامسفلد، وزير دفاع آمريکا، در ماه نوامبر سال 2002 م. ژنرال جفري ميلر (27) را به عنوان فرمانده ي بازداشتگاه گوانتانامو منصوب کرد؛ زيرا رامسفلد اعتقاد داشت که فرمانده ي قبلي گونتانامو، نتايج خوبي در تحقيقات و بازجويي هاي خود به دست نياورده است.
امّا درباره ي ملير، فرمانده ي جديد گفته شده که وي جزو کساني بوده که در جادو و علوم غريبه تبحّر داشته است.
در « گوانتانامو » آن گونه که مجلّه ي « نيوزويک » فاش ساخته است، جهان شاهد توهين به « قرآن » و اديان و تحقير اديان مختلف بوده و البتّه اين از افکار و ايده هاي شيطان پرستان است.
يکي از افسران آمريکايي ارتش درباره ي حوادثي که در « گونتانامو » گذشته، نوشته است:
يکي از تجاربي که بيش از هر خبر ديگري در ذهن مانده، اين است که يکي از مقامات گونتانامومو، « انجيل » را بر زمين انداخت و با پا روي آن رفت و آن را لگدمال کرد، آن ضربه ي سختي بود، هر چند اگر آن تنها يک تمرين بوده باشد، من هيچ شکّي در توهين به قرآن در آن بازداشتگاه ندارم. (28)

افکار، آداب و رسوم و رفتار شيطان پرستان

1. آنها اعتقاد دارند که نعوذ بالله خداوند هنگامي که شيطان از سجده کردن به آدم سرباز زد، او را از بهشت رانده، به او ظلم کرده است و به همين دليل شيطان پرستان، شيطان را شايسته ي تقدير مي دانند و او را نماد قدرت و اصرار به شمار مي آورند. آنها همچنين شيطان را قدرت بزرگ مي دانند، قدرتي که در زندگي، بشري را به حرکت در مي آورد.
2. آزاد گذشتن عنان نفس براي انجام اعمال جنسي و شهوت پرستي و مصرف موادّ مخدّر و مشروبات الکلي. در توصيه هاي اين گروه آمده است که عنان نفس خود را آزاد بگذار و در لذّت غوطه ور شو و از شيطان پيروي کن؛ زيرا او دستورهاي سخت به تو نمي دهد و فقط خواسته هاي تو را برآورده مي سازد و تو را به صورت وجودي زنده و پويا درمي آورد. تراولي، به پيروان خود مي گفت:
هر چقدر مي خواهي رابطه ي جنسي بر قرار کن، هر طور مي خواهي و با هر کس که تمايل داري ديگران بايد تسليم تو شوند.
3. آنها معمولاً لباس هاي سياه مي پوشند و موهاي خود را بلند نگه مي دارند و تصوير صليب شکسته يا ستاره ي شش ضلعي را بر سينه و دست خود خال کوبي مي کنند. آنها از گردنبند سياه که نقش ستاره ي پنج ضلعي را دارد و در وسط آن سه شيطان با دو شاخ پيچيده به سمت پشت وجود دارد، استفاده مي کنند.
4. آنها ترجيح مي دهند که مراسم خود را در اماکن متروکه يا دور از مردم عادّي انجام دهند و عموماً بر ديوارهاي محلّ بر گزاري مراسم خود، اشکالي ترسناک مانند تصوير مار و جمجمه يا اشکال عجيب و غريب ترکيب حيوانات مختلف ترسيم مي کنند.
5. آنها در جلسات و مراسم خود، موسيقي پرس و صداي « راک » ( Hardroc ) پخش کرده و مطالبي به شکل ترانه ها که از مرگ و خودکشي ستايش مي کند، مي خوانند. آنها در مراسم هاي خود در استفاده از مشروبات الکلي و موادّ مخّدر زياده روي مي کنند و در اين حالات، گاهي به چشيدن خون مي پردازند. آنها معمولاً براي اين کار يک گربه يا سگ يا خروس را مي کشتد و عموماً آنها حيوانات سياه را انتخاب مي کنند و در حالي که آن حيوان زنده است، آن را تکّه پاره مي کنند و خون آن را به بدن خود مي مالند.
6. برخي از آنها دست به خود کشي مي زنند؛ زيرا از نظر آنان آزاردي و خودکشي حقّ آنان است و مي گويند:
انسان آزاد است که هر چه مي خواهد، بخورد و هر چه مي خواهد، بپوشد و هر وقت که دلش مي خواهد بميرد. خودکشي از نظر آنان انتقال به جهان خوشبختي و رقص است و بسيار شبيه به يکي از ايستگاه هايي است که انسان آن را مي پيمايد.(29)
7. نبش قبر و بيرون آوردن اجساد مردگان. آنها در اين حال بالاي جسدي که آن را در آورده اند، به رقص و پايکوبي مي پردازند. آنها درباره ي اين کار مي گويند: آنها اين کار را انجام مي دهند تا سنگدل و قسيّ القلب شوند و عدم را با جان و دل احساس کنند و آن را تمريني براي قتل مي دانند، بدون آنکه هيچ احساس گناهي کنند و خم به ابرو بياورند.
8. آنها اخلاق را ضعف و مايه ي حمايت از ضعيفان مي دانند. آنها مي خواهند که اساس روابط مردم با هم سودجويي و لذّت طلبي باشد و اخلاقيات را مانع بزرگي در اين راه مي دانند و آن را عامل حرکت و پيشرفت به شمار نمي آورند.

وصاياي نُه گانه ي شيطان پرستان

اين نُه وصيّت از جمله اصول و پايه هاي اين فرقه ي منحرف است:

1. عنان نفست را آزاد بگذار و در لذّت غوطه ور شو؛
2. از شيطان پيروي کن؛ زيرا او تنها دستورهايي به تو مي دهد که با طينت تو سازگار است و هستي تو را سرشار از زندگي و پويايي مي کند؛
3. شيطان نماد حکمت آلوده و نماد زندگي اصيل است، بنابراين خودت را با افکار دروغين و سراب ها فريب نده؛
4. افکار شيطان محسوس و ملموس و قابل ديدن است و طعم دارد و عمل به آن باعث شفاي تمام بيماري هاي جسمي و رواني است؛
5. نبايد عاشق شد؛ زيرا عشق، ضعف و خواري و پستي است؛
6. شيطان، نماد دل سوزي و شفقت براي کساني است که شايستگي آن را دارند و به جاي تباه کردن خود و عاشق ديگران شدن، بايد عاشق شيطان شد؛
7. حقّت را از ديگران بگير، هر کس به تو يک سيلي زد، با تمام قدرت با مشت بر همه جاي بدن او بکوب و به او ضربه بزن؛
8. همسايه ات را دوست نداشته باش و با او همانند اشخاص غريبه و عادّي ديگر رفتار کند؛
9. ازدواج نکن، بچّه دار نشو، از اينکه ابزار و دسيله ي بيولوژيک براي ادامه ي نسل و زندگي انسان ها باشي، حذر کن، فقط براي خودت باشد.(30)

براي اطّلاعات بيشتر نگاه کنيد به

1. عبدة الشيطان و حرکات انحرافيه اخري، حسن الباش.
2. بدعة عبادة الشيطان، دکتر اسعد السحمراني.
3. اظهار الحق في الاديان و الفرق، دکتر محمّد مختار المفتي.
4. موسوعة الاديان الميسره ي، دارالنّفاش.
5. مقاله: عباد ة الشّيطان و الاقتراب من الاثم، صالح الشورة الغد 2005/6/24 م.
6. مقاله: عبادة الشّيطان بين الحقيقة والخيال، خالد غسان، الرأي 2005/21/7 م.
7. مقاله: معالجة ظاهرة عبدة لشّيطان التکتم، فاديا عثمان، الرأي 2003/3/1.
8. مقاله: القبض علي 55 شاذاً يعبدون الشّيطان، اخبار الحوادث المصرية، 2005/5/17.


پي‌نوشت‌ها:

1- گنوسي ها: گنوسي کلمه اي يوناني الاصل و مشتق از « گنوسيس »؛ يعني معرفت و آگاهي است و در اصطلاح، رسيدن به نوعي کشف معارف والا را گويند. گنوس، جنبّش و فلسفه اي کهن و آميخته اي از عقايد يوناني، اسرائيلي و ايراني به شمار مي آيد. ر.ک: الموسوعة المسيرة، چاپ الندوة العالميّة، ص 1113.
2- عبدة الشّيطان، حسن الباش، ص 17.
3- بدعتة عبادة الشّيطان، دکتر السعد السعمراني؟؟؟، ص 8.
4- عبادة الشّيطان، صالح الشّورة.
5- Antone Chethleivy.
6- موسوعتة الاديان المسيرة، صص 323-324.
7- خبرگزاري رويترز، 2005/3/23.
8- عبدة الشّيطان، باش، ص 58.
9- همان، ص 19.
10- اظهار الحق، دکتر محمّد المفتي، ص 180.
11- عبادة الشّيطان، حالد غسان؛ عبادة الشّيطان، سالح الشورة.
12- اظهار الحق، ص 175.
13- اخبار الحوادث المصرية، 2001/5/17.
14- اظهار الحق، ص 180.
15- عبدة الشّيطان، الباش، ص 68.
16- مقاله: اتباع عبدة الشّيطان ينتلقون من مصر الي الأردن، احمد هريدي محمّد.
17- فاديا عثمان، الشرق الاوسط، 2003/3/1.
18- روزنامه ي بحريني « الاوسط »، 2005/4/15.
19- شبکة حضرموت العربية، 1426/11/19ق.
20- بدعتة عبادة الشّيطان، ص 100.
21- همان، صص 95-96.
22- همان، ص 96.
23- خبرگزاري آلمان، 2005/12/5.
24- بدعتة عبادة الشّيطان، ص 97.
25- خبرگزاري آلمان، 2006/1/24.
26- مجله اگزکتف النتلجنس، 2005/8/26.
27- Geoffry Miller.
28- همان.
29- دکتر اسعد البحراني، الشرق الاوسط، 2003/3/1.
30- اظهار الحق، ص 177؛ عبدة الشّيطان، باش، ص 75.

منبع مقاله :
مؤسسه فرهنگي موعود عصر (عجل تعالي فرجه الشريف)؛ (1390)، جنّ « مطالعات قرآني و روايي درباره ي جنّ » ، تهران: موعود عصر (عجل تعالي فرجه الشريف)، چاپ اوّل.

اللهم عجل لولیک الفرج

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها