زمان تقرب شیطان
دوشنبه 17 آذر 1393 12:25 PM
(بسم الله الرحمن الرحیم)
باتوجه به آیات قرآن ، شیطان قسم یاد کرده تا انسان را گمراه کند فلذا در روایت وارد است که شیطان در سه جا به بنده نزدیکتر است
1) هنگام غضب
رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: غضب ایمان را فاسد كند چنان كه سركه عسل را. میسر گوید: خدمت امام باقر علیه السّلام از غضب سخن به میان آمد. حضرت فرمود: همانا مرد غضب میكند و تا داخل دوزخ نشود، هرگز راضى نگردد (تا مرتكب گناهى نشود خشمش تسكین نیابد) پس هر كس بر مردمى خشمگین شد، و ایستاده بود، باید فورى بنشیند، تا پلیدى شیطان از او دور شود، و هر كس بر خویشاوندش غضب كند باید نزدیك او رود و تنش را مس كند (مثلا دست به دست او ساید) زیرا خویشاوند هر گاه مس شود آرامش یابد.
علماء اخلاق براى چاره و علاج غضب دو راه علمى و عملى ذكر كرده اند. راه علمیش آنست كه بنده خدا تفكر كند در آیات و اخبارى كه در مذمت غضب و خشم و ستایش عفو و حلم و كظم غیظ وارد شده است و راه عملیش آنست كه: چون خشمگین شود، اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم بگوید و با آب سرد وضو بگیرد یا غسل كند و اگر ایستاده است بنشیند و اگر نشسته دراز كشد و اگر بر فامیل و خویشاوندش غضب كرده نزدیك او رود و دست ببدن او گذارد. (أصول الكافی / ترجمه مصطفوى/ج3/412)
2) قضاوت میان دو نفر
امام علی علیه السلام در باره كسى كه در میان مردم عهده دار منصب قضاوت شود ولى شایسته آن نباشد می فرماید:مبغوض ترین مردم نزد خداوند دو كساند: انسانى كه خداوند او را به حال خود واگذاشته، تا جایى كه از راه راست منحرف شده، به سخن آمیخته با بدعت و دعوت به گمراهى دل خوش نموده است.او فتنه اى است براى فتنه جویان، ره گم كردهاى است از راه روشن گذشتگان، گمراه كننده كسانى است كه به وقت زنده بودن او یا پس از مرگش از او پیروى كنند، هم بار گناه اندیگران را به دوش كشد، و هم گروگان خطاهاى خود باشد.و دیگر انسانى است كه انبوهى از نادانى را در خود جمع كرده، و در میان جاهلان امت جهت فریبشان مى شتابد در تاریكى هاى فتنه ها مى تازد، و نسبت به مصالحى كه در پیمان صلح است نابیناست.
انسان نماها دانشمندش دانند در حالى كه بى دانش است. از آغاز وقتش را صرف انباشتن چیزهایى كرده كه اندكش از بسیارش بهتر است، همین كه از آب گندیده سراب شد، و امور بیهوده را روى هم انباشت، به ناحق بر كرسى قضاوت میان مردم مى نشیند، تا بیان مسایلى را كه بر دیگران مشتبه شده به عهده گیرد! چون با مسأله مبهمى روبرو شود آراء بى فایده و بى پایهاش را به میدان آورده، قاطعانه حكم مى كند. از این رو در برابر شبهات به مانند مگسى در تارهاى سست عنكبوت گرفتار است، این بى مایه نمى داند رأیش بر صواب است یا بر خطا؟ اگر حكمى به صواب راند مى ترسد بر خطا باشد، و چون به خطا حكم كند امیدوار است كه راه صواب رفته باشد. در امواج جهالت هایشان گم شده، با دیده كور در تاریكىهاى نادانى راه پوید، هیچ امر مشتبهى را قاطعانه بر اساس دانش حل نمى كند. (نهج البلاغه/ترجمه انصاریان/75)
3) هم نشینی با زنی تنها
محمد طیار گوید: «وارد مدینه شدم و به جستجوى یك اتاق اجارهاى پرداختم تا وارد خانه دو اتاقهاى شدم كه میان آنها درى وجود داشت و زنى در آن خانه زندگى مى كرد. آن زن گفت: این اتاق را اجاره مى دهم.گفتم: این دو اتاق به هم راه دارد و من هم جوان هستم.آن زن گفت: من آن در را میان خودمان قفل مى كنم. آنگاه وسایلم را به آنجا منتقل كردم و به آن زن گفتم: در را قفل كن.زن گفت: از آنجا روح به سراغ من مى آید. آن را رها كن.گفتم: نه، من و تو مرد و زن جوان هستیم، در را قفل كن.زن گفت: تو در اتاقت بنشین من نزد تو نمى آیم و نزدیكت نمى شوم. و از قفل كردن در خوددارى كرد؛ از این رو من نزد امام صادق علیه السلام رفتم و در این باره از وى سوال كردم.امام علیه السلام فرمود: از آنجا جابه جا شو؛ زیرا هرگاه مرد و زن در اتاقى خلوت كنند، سومین آنها شیطان است.» (منابع فقه شیعه(ترجمه جامع أحادیث الشیعة)/ج24/149)