پاسخ به:کرامات امام حسین (ع)
دوشنبه 17 آذر 1393 12:21 AM
اللّهــم صلّ علــي محمّــد و آل محمّــد و عجّــل فرجــــهم "
در نجف اشرف، مرحوم شيخ محمد حسين قمشهاي كه از شاگردان سيد مرتضي كشميري بود، در 18 سالگي در قمشه به مرض حصبه مبتلا ميشود، او در فصل انگور از آن استفاده ميكند و بيمارياش شدت پيدا ميكند و به علت شدت مرض، فوت ميكند.
مادرش گفت: به جنازهي فرزندم دست نزنيد تا من برگردم.
سپس قرآن را برداشت و گريهكنان به پشت بام رفت و اباعبدالله عليهالسلام را شفيع قرار داد و گفت: دست از شما برنميدارم تا بچهام زنده شود.
چند دقيقه بعد نگذشت كه شيخ محمد حسين زنده شد و گفت: برويد به مادرم بگوييد كه شفاعت امام حسين عليهالسلام پذيرفته شد.
او ميگويد: وقتي مرگم نزديك شد، دو شخص نوراني و سفيد پوش را ديدم، آن ها به من گفتند: مريضي ات چيست؟
گفتم: اعضايم درد ميكنند.
يكي از آن دو نفر به پايم دست كشيد و راحت شدم، ناگهان ديدم اهل خانه گريانند؛ ولي هرچه خواستم بگويم كه راحت شدم نتوانستم تا اين كه دو نفر من را به طرف بالا حركت دادند. در بين راه شخصي نوراني را ديدم كه به آن دو نفر فرمود: ما سي سال عمر به او عطا كرديم، او را به مادرش برگردانيد. يكباره ديدم همه گريان هستند. اكثر بزرگان نجف اشرف ميگفتند: او تا سي سال ديگر زندگي كرد.
منبع.کتاب کرامات حسینیه و عباسیه علیهما السلام
بس که دلتنگم اگر گریه کنم، میگویند:
قطرهای قصدِ نشاندادنِ دریا دارد
السلام علیک یا سلطان عشقــــ♥ علی بن موسی الرضا (ع)