پاسخ به:مبحث هفتاد و هفتم طرح صالحین: «اربعین حسینی؛ تاریخچه و تأثیرات آن در زنده نگهداشتن عاشورا»
شنبه 15 آذر 1393 4:34 PM
بنام خدا
ار بعین در آیات قرآن کریم(مورد 7 موضوعات):
عدد اربعين (چهل) در قرآن كريم، با خصوصيتي كه در تربيت و تكامل انساني دارد، به هم آميخته است. در قرآن كريم كلمه اربعين، چهار بار آمده است كه در ذيل همراه با شرح و توضيح مختصري مي آوريم.
1. وَ إذ واعَدنا مُوسَي أربَعينَ لَيلَه يً ثُمَ اتَخَذتُمُ العِجلَ مِن بَعدِهِ وَ أنتم ظالِمُونَ؛ (1)
و (به ياد آوريد) هنگامي را که با موسي چهل شب وعده گذارديم؛ (و او، براي گرفتن فرمان هاي الهي، به ميعادگاه آمد؛ ) سپس شما گوساله را بعد از او (معبود خود) انتخاب نموديد؛ در حالي که ستمکار بوديد.
خداي تعالي داستان ميقات چهل روزه موسي را در سوره اعراف نقل كرده است؛ آنجا كه مي فرمايد: ما با موسي سي شب قرار گذاشتيم، و سپس آن را چهل شب تمام كرديم.
پس اگر در آيه مورد بحث از همان اول مي فرمايد چهل شب قرارگذاشتيم، يا از باب تغليب است و يا آن كه ده روز آخري به يك قراردادي ديگر قرار شده، پس چهل شب مجموع دو قرارداد است؛ همچنان كه روايات نيز اين را مي گويد.(2)
2. وَ واعَدنا مُوسَي ثَلاثِينَ لَيلَه يً وَ أتمَمناها بَعَشرٍ فَتَمَ مِيقَاتُ رَبِهِ أربَعِينَ لَيلَه يً وَ قَالَ مُوسَي لِأخِيهِ هارونَ اخلُفنِي فِي قَومِي وَ أصلِح وَ لا تَتَبِع سَبيلَ المُفسِدينَ؛ (3)
و ما با موسي، سي شب وعده گذاشتيم؛ سپس آن را با ده شب (ديگر) تکميل نموديم؛ به اين ترتيب ميعاد پروردگارش با (او) چهل شب تمام شد. و موسي به برادرش هارون گفت: جانشين من در ميان قومم باش؛ و (آنها) را اصلاح کن؛ و از روش مفسدان پيروي منما.
اين آيه، آيه سوره بقره را تفسير مي كند و معناي آن، اين است كه خداي تعالي موسي (عليه السلام)، را براي مدت سي شب به درگاه خود و براي گفتگوي با وي نزديك ساخته و ده شب ديگر براي اتمام آن گفتگوها بر آن مدت افزوده و در نتيجه ميقات پروردگارش چهل شب تمام شده است. (4)
از جمع اين دو آيه به اين نتيجه مي رسيم كه در عدد چهل اثري نهفته است كه در اعداد ديگر اين اثر وجود ندارد و آن عبارت است از دستيابي به اوج كمال. در اين مدت (چهل شبانه روزي)، مي توان پلكان تكامل را طي نمود و به كمال انساني دست پيدا كرد.
3. قَالَ فَإنها مُحَرَمَه يٌ عَلَيهِم أربَعينَ سَنَه يً يَتِيهُونَ فِي الأرضِ فَلا تَأسَ عَلَي القَومِ الفاسِقينَ؛ (5)
خداوند (به موسي) فرمود: اين سرزمين (مقدس)، تا چهل سال بر آنها ممنوع است (و به آن نخواهند رسيد)؛ پيوسته در زمين (در اين بيابان)، سرگردان خواهند بود؛ و در باره (سرنوشت) اين جمعيت گنهکار، غمگين مباش.
هرچند ممكن است در اين آيه منظور از «اربعين» همان معناي عددي خودش باشد و ليكن اين احتمال هم وجود دارد كه منظور از «اربعين سنه ي» يك مدت زمان محدود نباشد، بلكه مراد، مدت زمان نامحدود باشد. به عبارت ديگر، مراد خداوند اين است كه براي هميشه، سرزمين بيت المقدس بر يهوديان حرام مي باشد و آنان در اقصي نقاط زمين به صورت گروهي متشتت و پراكنده به سر خواهند برد و هرگز نمي توانند بر اين سرزمين مقدس دست پيدا كنند. اما اينكه «اربعين سنه ي» را ذكر نمود به خاطر اين است كه حرام بودن آن سرزمين را بر آنان و سرگرداني ايشان را به صورت مدت زمانِ كاملي كه عبارت از كل زمان است، بيان كند و خبردهد كه تا روز قيامت اينان اينگونه خواهند بود.
4. وَ وَصَينَا الإنسَانَ بِوالِدَيهِ إحساناً حَمَلَتهُ أمُهُ كُرهاً وَ وَضَعَتهُ كُرهاً وَ حَملُهُ وَ فِصَالُهُ ثَلاثُونَ شَهراً حَتي إذا بَلَغَ أشُدَهُ وَ بَلَغَ أربَعِينَ سَنَه يً قَالَ رَبِ أوزِعنِي أن أشكُرَ نِعمَتَكَ الَتِي أنعَمتَ عَلَي وَ عَلي والِدَي وَ أَن أعمَلَ صالِحاً تَرضاهُ وَ أصلِح لِي فِي ذُريَتِي إني تُبتُ إليكَ وَ إنِي مِنَ المُسلِمينَ؛ (6) …
تا زماني که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگي بالغ گردد ميگويد: … .
ذكر «اربعين» در اين آيه به اعتبار كمال عقل انساني است كه در سن چهل سالگي به اوج خود مي رسد. لذا از امام صادق (عليه السلام) نقل است كه فرمود:
هنگامي كه بنده به سي و سه سالگي مي رسد، از نظر جسمي به كمال نيرو و قوت مي رسد و هنگامي كه به چهل سالگي مي رسد، به نهايت كمال جسمي و روحي دست پيدا مي كند و بعد از آن سن وارد نقصان مي گردد. (7)
ظاهر، اين است كه «بلوغ اشد» اشاره به «بلوغ جسماني» و رسيدن به «اربعين سنه ي» اشاره به «بلوغ فكري و عقلاني» است؛ چرا كه معروف است، انسان غالباً در چهل سالگي به مرحله كمال عقل مي رسد و گفته اند كه غالب انبيا در چهل سالگي مبعوث به نبوت شدند.
اين تعبير نشان مي دهد كه انسان با ايمان در چنين سن و سالي هم از عمق و وسعت نعمت هاي خدا بر او، آگاه مي گردد، و هم از خدماتي كه پدر و مادر به او كرده اند تا به اين حد رسيده است. رسيدن به اين سن، رسيدن به كمال است و اين نكته از ادامه آيه و تقاضاها و دعاهاي وي، به دست مي آيد.(8)
پی نوشت ها:
1) سوره بقره، آيه51 .
2) الميزان، ج1، ص286 .
3) سوره اعراف ، آيه142 .
4) الميزان، ج8، ص302 .
5) سوره مائده، آيه26 .
6) سوره احقاف، آيه15 .
7) شرح الأربعين النبويه، ص472 .
8) تفسير نمونه، ج21، صص328-330 .
