0

و جمعه ‏های انتظار ...

 
fatemexry
fatemexry
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1393 
تعداد پست ها : 5428
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:و جمعه ‏های انتظار ...
دوشنبه 10 فروردین 1394  2:42 PM

هر جمعه به جاده آبي نگاه مي كنم


و در انتظار قاصدكي مي نشينم كه قرار است خبر گامهاي تو را براي من بياورد،



 گامهاي استوار و دستهاي سبزت را.



اگر بيايي، چشمهايم را سنگفرش راهت خواهم كرد.



تو مي آيي و در هر قدم،



شاخه اي از عاطفه خواهي كاشت و قاصدكي را آزاد خواهي كرد.



تو مي آيي و روي هر درخت پر شكوه لانه اي از اميد



براي كبوتران غريب خواهي ساخت.



صداي تو، بغض فضا را مي شكافد.



فضاي مه آلودي كه قلب چكاوكها را از هر شاخه درختش آويزان كرده اند.



تو با دستهايت بر قلبهاي شقايق ها رنگ سبز اميد خواهي زد



و با رنگ پر معناي دريا خواهي نوشت:



" به نام خداي اميدها"!

بس که دل‌تنگم اگر گریه کنم، می‌گویند:

قطره‌ای قصدِ نشان‌دادنِ دریا دارد

السلام علیک یا سلطان عشقــــ♥ علی بن موسی الرضا (ع)

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها