شرایط قبولى عبادات
یک شنبه 2 آذر 1393 11:31 PM
بدگویى از دیگران، نیّت سوء درباره مردم، ترك دوستى، غیبت و امثال آن كه باعث سست شدن پیوندهاى اجتماعى مسلمانان مىشود، از موانع قبول شدن عبادات به حساب آمده است. و نمازگزار و اهل عبادت، باید روابط دینى مستحكمى با بندگان خدا داشته باشد، تا پرستشهایش شایستگى قبولى را دارا باشند.
شرایط قبولى عبادات
عبادات، غیر از شرایط صحّت، شرایط «قبول» و «كمال» هم دارد. یعنى آنچه كه مراعاتش، انسان را به قرب خدا و رشد معنوى مىرساند و در فرد و جمع، تأثیر مىگذارد.
گاهى عبادت، صحیح است، ولى رشد آور نیست، مثل دارویى كه شفابخش نیست.
گاهى عبادت، از كیفر مىرهاند ولى ما را محبوب خدا نمىسازد.
در آیات و روایات، شرایطى براى قبولى اعمال و عبادات بیان شده كه نمونههایى از آنها از این قرار است. (با تشكر از برادر عزیز حجةالاسلام آقاى وحیدى كه این دسته بندى، با الهام از اوست)
1ـ شرط اعتقادى
2ـ شرط سیاسى
3ـ شرط اخلاقى
4ـ شرط اقتصادى
5ـ شرط اجتماعى
6ـ شرط خانوادگی و ...
قبل از توضیح این موارد، تأكید مىشود كه انسان باید به مسئله قبولى عبادت عنایت خاصّى داشته باشد تا از تلاش معنوىاش بهره بیشتر ببرد.
على علیه السلام مىفرماید: «كُونُوا عَلى قَبُول الْعَمَلِ اَشَدَّ عِنایةً مِنكُم عَلَى الْعَمَل» (بحارالانوار، ج 71، ص 173) به قبولى عمل، بیش از اصل عمل توجّه داشته باشید.
1ـ شرط اعتقادى: ایمان به خدا
نداشتن ایمان، مایه تباهى اعمال است: «وَمَن یَكُفُرْ بِالْإِیمَنِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ» (مائده، آیه 5)
كسانى مساجد خدا را آباد مىكنند كه ایمان به خدا و معاد داشته باشند: «إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَجِدَ اللَّهِ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْأَخِرِ» (توبه، آیه 18)
عمل صالح از زن ومرد «مؤمن» است كه موجب زندگى پاك مىشود: «مَنْ عَمِلَ صَلِحاً مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَوةً طَیِّبَةً» (نحل، آیه 97)
كسى كه خدا را قبول ندارد، براى او هم كارى نمىكند تا انتظار پاداش داشته باشد. قرآن كریم، اعمال كافران را همچون خاكسترى مىداند كه در یك روز طوفانى در برابر باد قرار گیرد. كه چیزى از آن باقى نمىماند.
2ـ شرط سیاسى: ولایت
ولایت و رهبرى صحیح و آسمانى، همه بندگان خدا و بندگىها و نماز و حجّ و جهاد و... را در مسیر الهى قرار مىدهد و به آنها جهت شایسته مىبخشد. مثل ایران امروز كه با برخوردارى از ولایت فقیه، راه رو به رشدى را مىپیماید. در مقابل، كشورهاى اسلامى دیگر، با آنكه نماز و روزه و... دارند ولى بخاطر انحراف در خط سیاسى و رهبرى، در ذلّتاند.
در حدیث از امام باقر علیه السلام است: «مَنْ دانَ اللّهَ بعبادَةٍ یَجْهَدُ فیها نَفْسَهُ وَ لا اِمام لَهُ مِنَ اللّه فَسَعْیُهُ غَیر مُقْبُولٍ» (وسائلالشیعه، ج 1، ص 90)
كسى كه به خدا ایمان دارد وعبادتهاى طاقتفرسا هم انجام مىدهد ولى امام لایقى از طرف خدا ندارد، تلاشش بىفایده است.
حضرت على علیه السلام فرمود: ما «باب الله» هستیم و راه خدا از طریق ما معرّفى و شناخته مىشود. (كافى، ج 1، ص 193، و 145)
پس شرط قبولى عبادات، ولایت است. ولى همراهش باید تقوا هم باشد. امام باقر علیه السلام مىفرماید: «وَ ما تَنالُ وِلایَتَنا اِلاّ بِالعَمَلِ وَالوَرَعِ» (كافى، ج 1، ص 193، و 145)
در خط رهبرى ما نیست، مگر آنانكه اهل عمل و تقوا باشد.
3ـ شرط اخلاقى: تقوا
داستان فرزندان آدم در قرآن آمده است. هر دو قربانى كردند. قربانى یكى پذیرفته شد و دیگرى نه. خدا مىفرماید:
«إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ» (مائده، آیه 27) خدا تنها از اهل تقوا مىپذیرد.
4ـ شرط اقتصادى: اداى حق مردم
رسیدگى به نیازمندان و اداى حقوق محرومان به درجهاى از اهمیت است كه گاهى قبولى عبادت بستگى به آن دارد. پرداختن زكات، یا داشتن درآمد مشروع، از این نمونههاست.
امام رضا علیه السلام مىفرماید: «مَنْ صَلّى و لم یُزَكِ لَمْ تُقْبَلْ صَلوتُه» (بحارالانوار، ج 96، ص 12) هر كس نماز بخواند ولى زكات (و مالیات اسلامى) نپردازد، نمازش قبول نمىشود.
در حدیث دیگرى على علیه السلام به كمیل مىفرماید:
هر گاه غذاى تو از راه حلال و درآمد صحیح نباشد، خداوند، تسبیح گفتن و شكر كردن تو را قبول نمىكند. (سفینةالبحار، ج 1)
5ـ شرط اجتماعى: خیرخواهى نسبت به دیگران
حفظ پیوندهاى اجتماعى و اخوّت میان مسلمانان و روابط شایسته ونیكو میان پیروان اسلام، اهمیّت بسیارى دارد. از این رو، هر سخن و عملى كه به گسستن پیوندها و بهم زدن روابط خوب منجر شود نارواست، «غیبت»، «سوء ظن»، «بد خواهى»، «قطع رابطه»، «بد خلقى» و... از اوصاف و اعمالى هستند كه موجب قبول نشدن عبادت مىشوند.
رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: «مَنِ اغْتابَ مُسْلِماً اَوْ مُسْلِمةً لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ صَلاتَهُ وَ لاصِیامَهُ اَرْبَعینَ یَوماً وَلَیْلَةً اَلاّ اَنْ یَغْفِرَ لَه صاحِبهُ» (جامع السعادات، ج 2، ص 234)
كسى كه غیبت زن و مرد مسلمانى را بكند، تا چهل روز نماز و روزهاش را خدا نمىپذیرد، مگر آنكه آن شخص، او را ببخشد.
و امام صادق علیه السلام مىفرماید: «لا یَقْبَلُ اللّهُ مِنْ مُؤمِنٍ عَملاً وَ هُوَ مُضْمِرٌ عَلى اَخیِه سُوءً» (اصول كافى، ج 2، ص 361) هر مؤمنى كه نسبت به برادر دینىاش، نیّت بدى داشته باشد، خداوند عمل او را قبول نمىكند.
و امام صادق علیه السلام مىفرماید: «اِنَّ سُوء الخُلقِ یُفْسِدُ العَمَلَ كَما یُفْسِد الخِّلُ العَسَلَ» (اصول كافى، ج 2، ص 321)
بد اخلاقى با مردم، چنان عمل را فاسد مىكند، كه سركه، عسل را.
نتیجه آنكه بد گویى از دیگران، نیّت سوء درباره مردم، ترك دوستى، غیبت و امثال آن كه باعث سست شدن پیوندهاى اجتماعى مسلمانان مىشود، از موانع قبول شدن عبادات به حساب آمده است. و نمازگزار و اهل عبادت، باید روابط دینى مستحكمى با بندگان خدا داشته باشد، تا پرستشهایش شایستگى قبولى را دارا باشند.
6ـ شرط خانوادگى: خوشرفتارى
آئین مقدس و متعالى اسلام، میان عبادت و سیاست و اخلاق و اجتماع، پیوندى منسجم ایجاد كرده است. در امور خانوادگى هم رعایت احترام و حقوق متقابل زن و شوهر را چنان مهم دانسته كه بى توجهى به آن گاهى باعث قبول نشدن عبادات مىگردد. و قطع پیوندهاى زمینى، به قطع پیوند آسمانى مىانجامد.
در این زمینه پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله فرموده است: «مَنْ كانَ لَهُ اِمْرئةٌ تُوذیهِ لَم یَقْبَلِ اللَّهُ صَلاتَها وَ لا حَسَنَةً مِنْ عَمَلِها... وَ عَلَى الرَّجُل مِثْلُ ذلِكَ» (وسائلالشیعه، ج 14، ص 116) هر كس زن بد رفتار و اذیت كنندهاى داشته باشد، خداوند نماز و كارهاى نیك آن زن را نمىپذیرد. (مرد نیز همچنین است)
نه تنها بد رفتارى زن با شوهر یا برعكس، این اثر را دارد، حتى نگاه خشم آگین به پدر و مادر هم مانع قبول عبادت است.
امام صادق علیه السلام فرمود: «مَنْ نَظَر اِلى أبَویهِ نَظَرَ ماقتٍ وَ هُما ظالِمانِ لَهُ لَم یَقْبَلِ اللّهُ لَهُ صَلاةً» (اصول كافى، ج 2، ص 349)
نماز فرزندانى كه با خشم به پدر و مادر خود نگاه مىكنند قبول نمىشود. گرچه والدین، نسبت به آنان كوتاهى و ظلمى كرده باشند.
آرى... وقتى ما از نردبان نماز، به معراج مىرویم كه پایههاى آن، روى زمین محكمى باشد. ولى اگر روى یخ لغزنده یا زمین سُست قرار داده شود، بالا رفتن را مشكل یا غیر ممكن مىسازد. كمال معنوى در سایه عبادات، آن هم با حسن رفتار و روابط شایسته اجتماعى حاصل مىشود. مسائل دیگرى هم در روایات بیان شده كه مانع قبولى اعمال است، مانند شراب خوردن و غیر آن. البته نباید تصوّر شود كه حال كه خدا قبول نمىكند، پس نماز نخواند و روزه نگیرد و... بلكه اینگونه روایات، نشان دهنده صعف عمل و كم ارزشى آن بخاطر رفتار و خصلتهاى ناشایست عبادت كننده است.