چرا بعضى از دستورات اسلام تغییر یافته است؟
یک شنبه 2 آذر 1393 11:15 PM
تغییر همیشه بد نیست. تغییر احكامى نظیر قبله، دلیل بر نارسایى علمى و یا شكست طرح قبلى نیست، بلكه نشانه توجه به مسائل جدید و تغییرى حكیمانه است. نظیر تغییر كتاب و معلم و نسخه پزشك هنگامى كه وضع شاگرد و مریض تغییر پیدا مىكند.
تقلید و تعبّد، برخاسته از عقل و علم است؛ زیرا عقل و علم مىگوید: هر چه را نمىدانى، بپرس و هر چه كارشناس امین گفت، بدون چون و چرا عمل كن.
تقلید و تعبّد در اسلام به معناى كر شو، كور شو و اطاعت كن نیست؛ بلكه به معناى رجوع به كارشناس است كه تمام عقلاى دنیا همین عمل را انجام مىدهند؛ چنانكه قرآن مىفرماید: «فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لاتعلمون» (نحل، 43) حتى مراجع تقلید، همینكه بیمار مىشوند، به پزشك مراجعه مىكنند و از دستورات او بدون چون و چرا اطاعت مىكنند.
بنابراین، عقل مىگوید: انسان باید هر چه را نمىداند از سرچشمه علمى بپرسد، لیكن اسلام براى كارشناس دین شروطى را علاوه بر تخصص و كارشناسى قرار داده است كه عبارتند از:
1. تقوا، 2. دورى از هوا و هوس، 3. اعلم بودن.
تغییر همیشه بد نیست. تغییر احكامى نظیر قبله، دلیل بر نارسایى علمى و یا شكست طرح قبلى نیست، بلكه نشانه توجه به مسائل جدید و تغییرى حكیمانه است. نظیر تغییر كتاب و معلم و نسخه پزشك هنگامى كه وضع شاگرد و مریض تغییر پیدا مىكند.
جالب این كه یهودیانى كه خون شدن آب دریا، بوزینه شدن برخى مردم، خشك شدن دریا و ... را با چشم خود دیدند باز هم به خاطر یك حكم تغییر قبله این قدر بهانه گرفتند
در اسلام هرگز بن نسبت وجود ندارد و بعضى از قوانین آن قابل تغییر است. «ما ننسخ من آیة او ننسها نأت بخیر منها او مثلها» (بقره، 106) یعنى هر حكم و آیهاى را كه نسخ كنیم و یا نزول آن را به تأخیر اندازیم بهتر یا همانند آن را مىآوریم.
دست خداوند هم در آفرینش باز است، هم در وضع و جعل قوانین و هم در تغییر و تحوّل آنها.
او مىتواند آب را تلخ كند. «لو نشاء لجعلناه اجاجا» (واقعه، 70)
درختان را خشك سازد. «لو نشاء لجعلناه حطاما» (واقعه، 65)
مىتواند همه مردم را محو و نابود كند و گروه دیگرى بیافریند. «ان یشاء یذهبكم و یأت بخلق جدید» (ابراهیم، 19)
مىتواند با قهر خود قیافهها را تغییر دهد. «كونوا قردة خاسئین» (بقره، 65)
مىتواند دریا را خشك كند و از سنگ خشك دوازده چشمه آب درآورد و عصاى بىجان را اژدها كند و دوباره اژدها را عصا كند.
با تمام این تفاسیر طبق نقل قرآن بعضی اقوام در مقابل برخی تغییرات بهانه گیری کردند:
و گفتند: «ما ولاهم عن قبلتهم الّتى كانوا علیها» (بقره، 142) چرا از قبله قبلى دست برداشتند؟ غافل از آنكه تغییر قبله، هم یكى از نشانههاى پیامبر اسلام بود و هم رمز استقلال مسلمانان كه در قبله تابع دیگران نباشند و ناز یهودیان نكشند، «لئلا یكون للنّاس علیكم حجّة» (بقره، 150) ما قبله را عوض كردیم تا یهودیان بر شما حجتى و تفوقى نداشته باشند.
جالب اینكه یهودیانى كه خون شدن آب دریا، بوزینه شدن برخى مردم، خشك شدن دریا و ... را با چشم خود دیدند باز هم به خاطر یك حكم تغییر قبله این قدر بهانه گرفتند.