0

در شبهاتی که دستور دینى پیدانكرده‏ایم، تكلیف چیست؟

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

در شبهاتی که دستور دینى پیدانكرده‏ایم، تكلیف چیست؟
یک شنبه 2 آذر 1393  11:14 PM

در شبهاتی که دستور دینى پیدانكرده‏ایم، تكلیف چیست؟

شبهه

 


اگر در موردى شك و ابهامى پیدا كردیم در آن وارد نشویم و علم آن را به خدا بسپاریم؛ همان‏گونه كه بعد از ایمان به تخصص پزشك خود را تسلیم مى‏كنیم و اگر هم در هر نسخه و عمل جراحى او ابهامى داشتیم، با اعتماد به تخصص او حرفى نمى‏زنیم.


 

تعریف دقیق شبهه و مشخصات آن چیست؟ فرق‌های اساسی سۆال و شبهه چیست؟ وقتی كه در مورد مسایل دینی و اعتقادی و... مباحثی مطرح می‌شود كدامیك از آنها سۆال و كدام یك شبهه است؟

شبهه چنانكه در فرهنگ لغات آمده عبارت است از: «ایراد، اشكال. ایجاد تردید، به اشتباه انداختن و مسلم نبودن.»

 

مشخصات شبهه:

شبهه «شبیه حق است» كه قصد دارد طرف مقابل را به اشتباه اندازد. شبهه، همیشه همراه دلیل مطرح می‌شود. مثلاً‌ در شبهه‌ای كه «توسط ابلیس درباره خلقت آدم مطرح گشت وی در باب خلقت آدم گفت: آدم را از خاك بیافریدی و من را از نار، و نار را بر خاك مزیت است و در شأن من نیست كه به آدم سجده كنم.»

اكنون كه تعریف و مشخصات شبهه روشن شد، فرق‌های سۆال و شبهه نیز روشن می‌گردد؛ زیرا برخلاف شبهه «سۆال عبارت است از درخواست معرفت یا آنچه موجب معرفت گردد. پرسش به قصد شناخت یا برای تعریف و تبیین. اگر سۆال به قصد جدل هم مطرح گردد باید دقیقاً مطابق موضوع خود باشد كه در شبهه چنین نیست.

تقلید

شرط سۆال این است كه مطابق موضوع خود باشد و نیز باید روشن و معقول باشد. زیرا در غیر این صورت تبدیل به مغالطه می‌شود...» كه شبهه خواهد بود.

فرق مهم دیگر سۆال و شبهه این است كه سۆال عام‌تر از شبهه است و گاهی همراه دلیل و گاهی هم بدون دلیل مطرح می‌شود. ولی شبهه همیشه همراه دلیل مطرح می‌گردد.

در مورد مسائل دینی اگر مباحثی به قصد ایجاد شبهه مطرح شود كه گمراهی را در پی داشته باشد شبهه خواهد بود. مثل این‌كه مطرح كند كه در حدیث خلفای راشدین مدح شده‌اند چرا آنان را قبول ندارید؟

و اگر مباحث اعتقادی و دینی به منظور بالا بردن سطح فكری و فرهنگی جامعه بحث و مطرح شود كه بتواند ابهامات و سۆالات دینی را روشن سازد. پرسش‌های مطرح‌شده به این منظور، سۆال خواهد بود.

در شبهات و موارد مبهم كه دستور دینى صریحى پیدانكرده‏ایم، تكلیف چیست؟

گرچه در سایه‏ى عقل و علم و وحى بسیارى از چیزها براى انسان روشن مى‏شود، اما باز هم مواردى پیدا مى‏شود كه براى انسان مبهم است. در این گونه موارد، مطالبى باید گفته شود از جمله:

1. دست انسان به غیب نمى‏رسد. ما از گذشته‏هاى دور و اخبار آینده بى‏خبریم و راهى براى آگاهى بر آن جز آنچه از خداوند و اولیاى او مى‏شنویم، نداریم.

2. اولیاى خدا هم تمام غیب را نمى‏دانند، چون در دعا مى‏خوانیم: پروردگارا! به حق علمى كه مخصوص خود قرار داده‏اى: «و بحقّ علمك الذى استأثرت به لنفسك»

3. بعضى از امور با پیشرفت علم روشن مى‏شود. در این موارد باید منتظر تحقیق و پژوهش دانشمندان باشیم؛ مثلًا در قرآن مى‏خوانیم؛ به خاطر خلافكارى‏هاى یهودیان، خوردن پیه بر آنان حرام شد. این تحریم در نگاه اول، ساده به نظر مى‏رسد.

مگر خوردن پیه امتیاز است كه تحریم آن كیفر باشد؟ اما بعد از قرنها دانشمندان به این نتیجه مى‏رسند كه گوشت قرمز بدون پیه، مفاسدى را به دنبال دارد. همان‏گونه كه ممكن است در آینده راز همراهى انجیر و زیتون در علم تغذیه كشف شود كه چرا این دو میوه در قرآن كنار یكدیگر آمده است؟

اگر در موردى شك و ابهامى پیدا كردیم در آن وارد نشویم و علم آن را به خدا بسپاریم؛ همان‏گونه كه بعد از ایمان به تخصص پزشك خود را تسلیم مى‏كنیم و اگر هم در هر نسخه و عمل جراحى او ابهامى داشتیم، با اعتماد به تخصص او حرفى نمى‏زنیم

در موارد ابهام همان طورى كه در قرآن از قول اولوا الالباب و راسخون در علم مى‏آموزیم، باید بگوییم همه‏ى آیات محكم و متشابه از طرف پروردگارمان است: «والراسخون فى العلم یقولون‏ آمنّا به كلّ من عند ربّنا» (آل عمران، 7)

 نباید متشابهات را دستاویز قرار دهیم یا به سلیقه خود، تفسیر كنیم و یا به بهانه‏اى دست از ایمان برداریم؛ لذا چون متشابهات و نقاط ابهام زمینه‏ى انحراف بصرى است، راسخون در علم و اولوا الالباب در دعاى خود از پروردگارشان مى‏خواهند: پس از آنكه ما را هدایت كردى، دلهاى ما را به باطل مایل مكن. «ربّنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا» (آل عمران، 8)

اگر مهندسى، ساختمان مجللى را به ما عرضه كرد و ما درون آن پنجره یا فضایى دیدیم كه راز آن را نمى‏دانیم نباید مهندس را زیر سۆال ببریم یا كل خانه را تخریب كنیم.

كوتاه سخن آنكه، اگر در موردى شك و ابهامى پیدا كردیم در آن وارد نشویم و علم آن را به خدا بسپاریم؛ همان‏گونه كه بعد از ایمان به تخصص پزشك خود را تسلیم مى‏كنیم و اگر هم در هر نسخه و عمل جراحى او ابهامى داشتیم، با اعتماد به تخصص او حرفى نمى‏زنیم.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها