0

سخاوت و ایثار على علیه السلام

 
nima1337
nima1337
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 355
محل سکونت : یزد

سخاوت و ایثار على علیه السلام
سه شنبه 17 شهریور 1388  6:43 PM

 

 

 

 

سخاوت و ایثار على علیه السلام

 

"اذا جادت الدنیا علیك فجد بها على الناس طرا انها تتقلب فلا الجود یفنیها اذا هى اقبلت ولا البخل یبقیها اذا هى تذهب." (على علیه السلام)

 

سخاوت از طبع كریم خیزد و محبت و جاذبه را میان افراد اجتماع برقرار می‌سازد، شخص سخى هر عیبى داشته باشد در انظار عموم مورد محبت است.

 

على علیه السلام در سخاوت مشهور و كعبه آمال مستمندان و بیچارگان بود هر كسى را فقر و نیازى می‌رسید دست حاجت پیش على علیه السلام مى‏برد و آن حضرت با نجابت و اصالتى كه در فطرت او بود حاضر نمی‌شد آبروى سائل ریخته شود.

 

حارث حمدانى دست نیاز پیش على علیه السلام برد، حضرت فرمود آیا مرا شایسته پرسش دانسته‏اى؟

 

عرض كرد بلى یا امیرالمؤمنین، على علیه السلام فورا چراغ را خاموش كرد و گفت این عمل براى آن كردم كه ترا در اظهار مطلب خفت و شكستى نباشد.

 

روزى مستمندى به على علیه السلام وارد شد و وجهى تقاضا كرد، على علیه السلام به عامل خود فرمود او را هزار دینار بدهد عامل پرسید از طلا باشد یا نقره؟ فرمود: براى من فرقى ندارد هر كدام كه به درد حاجتمند بیشتر می‌خورد از آن بده.

 

معاویه كه دشمن سرسخت آن حضرت بود روزى از یكى پرسید: از كجا می‌آیى؟

 

آن شخص از راه تملق گفت از پیش على كه بخیل‏ترین مردم است! معاویه گفت واى بر تو از على سخى‏تر كسى به دنیا نیامده است اگر او را انبارى از كاه و انبارى از طلا باشد طلا را زودتر از كاه می‌بخشد.

 

یكى از مباشران على علیه السلام عوائد ملك او را پیش وى آورده بود آن حضرت فورا در آمد خود را به فقراء تقسیم نمود عصر آن روز همان شخص على علیه السلام را دید كه شمشیرش را می‌فروشد تا براى خانواده خود نانى تهیه كند.

 

على علیه السلام هیچگاه سائل را رد نمی‌كرد و می‌فرمود: اگر من احساس كنم كه كسى از من چیزى خواهد خواست پیش از اظهار او در اجابت دعوتش پیشدستى می‌كنم زیرا حقیقت جود ناخواسته بخشیدن است.

 

على علیه السلام می‌فرمود حاجتمندان حاجت خود را روى كاغذ بنویسند تا خوارى و انكسار سؤال در چهره آنها نمایان نشود. على علیه السلام چهار درهم پول داشت یكى را در موقع شب انفاق نمود و یكى را در روز و یك درهم آشكارا و یك درهم در نهان آنگاه این آیه نازل شد كه مفسرین شأن نزول آن را در مورد انفاق آن حضرت نوشته‏اند:

 

"الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرا و علانیة فلهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون. (1)

 

كسانی كه اموال خود را در شب و روز، نهانى و آشكارا انفاق می‌كنند براى آنها نزد پروردگارشان پاداشى است و ترس و اندوهى بر آنها نباشد. (2)

 

پس از قتل عثمان كه على علیه السلام به مسند خلافت نشست عربى نزد آن حضرت آمد و عرض كرد من بسه نوع بیمارى گرفتارم، بیمارى نفس، بیمارى جهل، بیمارى فقر! على علیه السلام فرمود مرض را باید به طبیب رجوع كرد و جهل را به عالم و فقر را به غنى.

 

آن مرد گفت شما هم طبیب هستید و هم عالم و هم غنى!

 

حضرت دستور داد از بیت‌المال سه هزار درهم به او عطاء كردند و فرمود هزار درهم براى معالجه بیمارى و هزار درهم براى رفع پریشانى و هزار درهم‏ براى معالجه نادانى. (3)

 

علماء و مفسرین عامه و خاصه نقل كرده‏اند على علیه السلام در مسجد نماز می‌خواند و در ركوع بود كه سائلى در حالی كه سؤال می‌كرد از كنار او گذشت و آن حضرت انگشتر خود را كه در دست داشت با اشاره به او بخشید، سائل وقتى از او دور شد با رسول اكرم صلى الله علیه و آله برخورد نمود حضرت پرسید چه كسى این انگشتر را به تو داد؟ سائل اشاره به على علیه السلام نمود و گفت این شخص كه در ركوع است آنگاه آیه: انما ولیكم الله و رسوله... كه آیه ولایت بوده و ضمنا اشاره به خاتم بخشى آن حضرت است نازل شد. (4)

 

على علیه السلام تنها به بخشش مال اكتفاء نمی‌كرد بلكه جان خود را نیز در راه حق ایثار نمود، در شب هجرت به خاطر پیغمبر صلى الله علیه و آله از جان خود دست شست و به استقبال مرگ رفت، معنى پر مغز ایثار همین است كه جز على علیه السلام كسى بدان پایه نرسیده است.

 

ایثار مقدم داشتن دیگران است بر نفس خود و كسى تا تسلط كامل بر نفس نداشته باشد نمی‌تواند مال و جان خود را به دیگرى بدهد، این صفت از سجایاى اخلاقى و صفات ملكوتى است كه در هر كسى پیدا نمی‌شود، على علیه السلام با زحمت و مشقت زیاد نانى تهیه كرده و براى فرزندان خود مى‏برد در راه سائلى رسید و اظهار نیازمندى كرد حضرت نان را به او داد و با دست خالى به خانه رفت، روزى با غلام خود قنبر به بازار رفت و دو پیراهن نو و كهنه خرید كهنه را خود پوشید و نو را به قنبر داد.

 

محدثین و مورخین، همچنین مفسرین ذیل تفسیر آیات سوره دهر (هل اتى) هر یك با مختصر تفاوتى در الفاظ و عبارات در مورد ایثار على علیه السلام به طور خلاصه چنین نوشته‏اند كه حسنین علیهماالسلام مریض شدند پدر و مادر آنها و حتى خود حسنین نذر كردند كه پس از بهبودى سه روز به شكرانه آن روزه بگیرند فضه خادمه منزل نیز از آنها پیروى نمود.

 

چون خداوند لباس عافیت به آنها پوشانید به نذر خود وفا كرده و مشغول روزه گرفتن شدند، على علیه‌السلام سه صاع جو از شمعون یهودى كه همسایه‏شان بود قرض كرد و به منزل آورد حضرت زهرا علیهاالسلام روز اول یك صاع از آن را آرد نموده و (به تعداد افراد خانواده) پنج گرده نان پخت، شب اول موقع افطار سائلى پشت در صدا زد اى خانواده پیغمبر من مسكین و گرسنه‏ام از آنچه می‌خورید مرا اطعام كنید كه خدا شما را از طعام‌هاى بهشتى بخوراند، خاندان پیغمبر هر پنج قرص را به مسكین داده و خود با آب افطار كردند.

 

روز دوم فاطمه علیهاالسلام ثلث دیگر جو را آرد كرد و پنج گرده نان پخت شامگاه موقع افطار یتیمى پشت در خانه حرف‌هاى مسكین شب پیشین را تكرار كرد باز هر پنج نفر قرص‌هاى نان را به او داده و خود با آب افطار كردند. روز سیم فاطمه علیهاالسلام بقیه جو را به صورت نان در آورد و موقع افطارى اسیرى پشت در آمد و سخنان سائلین دو شب گذشته را به زبان آورد باز خاندان پیغمبر نان‌ها را به او دادند و خودشان فقط آب چشیدند روز چهارم حسنین علیهماالسلام چون جوجه می‌لرزیدند وقتى پیغمبر صلى الله علیه و آله آنها را دید فرمود پناه مى‏برم به خدا كه شما سه روز است در چنین حالید جبرئیل فورا نازل شد و 18 آیه از سوره هل اتى را (از آیه 5 تا آیه 22) در شأن آنها و توضیح مقامات عالیه‏شان در بهشت برین به رسول اكرم صلى الله علیه و آله قرائت كرد كه یكى از آیات مزبور اشاره به انفاق و اطعام سه روزه آنها است آنجا كه خداوند تعالى فرماید:

 

"و یطعمون الطعام على حبه مسكینا و یتیما و اسیرا." (5)

 

و در آخر آیات نازله هم از عمل بی‌ ریا و خالصانه آنها قدردانى ‏كرده و فرماید: ان هذا كان لكم جزاء و كان سعیكم مشكورا. یعنى البته این(مقامات و نعمت‌هاى بهشتى كه در آیه‏هاى پیش آنها را توضیح داده) پاداش عمل شما است و سعى شما مورد رضایت و قدردانى است. (6)

 

 

 

 

پى‏نوشت‌ها:

(1) سوره بقره، آیه 274.

 

(2) كشف الغمة، ص 93/ ینابیع المودة، ص 92/ مناقب ابن مغازلى، ص 280.

 

(3) جامع الاخبار، ص 162.

 

(4) مناقب ابن مغازلى، ص 313/ كفایة الطالب، ص 250 و كتب دیگر.

 

(5) سوره دهر آیه 8 .

 

(6) شواهد التنزیل، جلد 2، ص 300/ امالى صدوق مجلس 44، حدیث 11/ كشف الغمة، ص 88 و كتب دیگر .

v
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها