پاسخ به:حدیث شماره 27: «اجتناب از غفلت و سرگرم شدن به دنيا»
جمعه 30 آبان 1393 2:31 PM
اين همه غفلت چرا؟
در خطبه 175، امام على عليه السلام مخاطبان خود بلكه همه انسانها را مخاطب ساخته، مى فرمايد: «اى مردمى كه (غافليد، امّا) از شما غفلت نمى شود (و تمام كردارتان را مأموران الهى ثبت مى كنند) و اى كسانى كه (دستورات خدا را) ترك مى كنيد، اما شما را ترك نمى كنند (و سرانجام مورد بازخواست قرار خواهيد گرفت)» (أَيُّهَا النَّاسُ غَيْرُ الْمَغْفُولِ عَنْهُمْ، وَالتَّارِكُونَ الْمَأْخُوذُ مِنْهُمْ).
سپس مى افزايد: «چه شده است كه مى بينم از خدا روى برتافته ايد و به غير او روى آورده ايد؟ گويا شما گله شتران يا گوسفندانى هستيد كه چوپان، آنها را به چراگاه «وباخيز» و چشمه اى بيمارى زا مى برد» (مَا لِي أَرَاكُمْ عَنِ اللَّهِ ذَاهِبِينَ، وَ إِلَى غَيْرِهِ رَاغِبِينَ! كَأَنَّكُمْ نَعَمٌ أَرَاحَ بِهَا سَائِمٌ إِلَى مَرْعىً وَبِيٍّ ، وَ مَشْرَبٍ دَوِيٍّ ).
گرچه همه مسلمين دم از خدا مى زنند، ولى گاه عمل گروهى نشان مى دهد كه به خدا پشت كرده و به دنيا و هواى نفس چسبيده اند؛ در اين حال امام عليه السلام آنها را به حيواناتى تشبيه كرده است كه چوپان ناآگاه يا مغرض، آنها را در جايى به چرا مى برد كه از مرتع و آب نوشيدنى آن بيمارى و مرگ بر مى خيزد؛ اين چوپان، همان شيطان است و اين حيوانات، همان انسان هايى اند كه نداى عقل را رها كرده، به فرمان هواى نفس دل بسته اند و اين چراگاه بيمارى زا همان وادى لذّات و مشتهيات نفسانى است كه گناهان و معاصى از آن بر مى خيزد و سرانجام روحانيت و معنويت را در انسان، مى كُشد.
و در ادامه مى افزايد: «شما همچون حيوان پروارى هستيد كه (آن را فربه مى كنند تا) گارد بر گلويش نهند، ولى خودش نمى داند، چه هدفى براى او در نظر گرفته شده است. او چنان است كه هر گاه به وى نيكى شود (و مقدارى علف نزد او بريزند) يك روز خود را يك عمر مى پندارد و سرنوشت خود را در سيرى و شكم پرورى مى بيند» (وَ إِنَّمَا هِيَ كَالْمَعْلُوفَةِ لِلْمُدَى لَاتَعْرِفُ مَاذَا يُرَادُ بِهَا! إِذَا أُحْسِنُ إِلَيْهَا تَحْسَبُ يَوْمَهَا دَهْرَهَا، وَ شِبَعَهَا أَمْرَهَا).
امام عليه السلام با اين دو تشبيه، سرنوشت دنياپرستان آلوده و بى بند و بار را به حيوانى تشبيه مى كند كه اگر او را به چرا برند به سرزمين بيمارى خيز و مرگزا مى برند و اگر در آغُل بماند و به صورت پروار تغذيه شود براى سربريدن آماده مى شود؛ بى آنكه از آينده تاريك خود با خبر باشد!! او گمان مى كند آن كس كه نزد او علف مى ريزد، به او احسان مى كند؛ ولى نمى داند كه اين كار، مقدّمه ذبح اوست!