واژگان ویژه لهجه اصفهانی
سه شنبه 27 آبان 1393 10:04 AM
در لهجه اصفهانی واژههایی هنوز کاربرد دارد که در دیگر لهجههای زبان فارسی یا فراموش شدهاند و یا به گونه دیگری بکار میروند.
برخی از کارواژههای لهجه اصفهانی:
واژه اصفهانی | معنی |
---|---|
اِسِدَن | ستاندن |
تابیدن | گشت و گذار کردن |
تُریدن | چرخ خوردن |
چزوندن (آدِما میچِزونِد) | چزاندن: زخم زبان زدن (به آدم، زخم زبان میزند) |
درا پیش کردن | در را کامل نبستن |
لووه زدس | التماس کرده |
جَلْد (جلدی بیا اینجا) | تند (تند/زود بیا اینجا) |
رفتُ را کردن | رفت و آمد داشتن |
لولیدن | جنبیدن |
جوریدن | جوییدن |
جُسَن | جُستن |
جِسن | جَستن |
پکیدن | ترکیدن |
گوسولدن، گوسلیدن | گسلاندن (پاره کردن) |
گوسوختن | گسیختن |
کار دادن | هنوز کارایی داشتن |
کوفیدن | کوبیدن |
ورمالیدن | فرار کردن |
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش