0

مبحث هفتاد و چهارم طرح صالحین: «فرهنگ مطالعه و کتاب‌خوانی»

 
mahdi725
mahdi725
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 199
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:مبحث هفتاد و چهارم طرح صالحین: «فرهنگ مطالعه و کتاب‌خوانی»
یک شنبه 25 آبان 1393  4:25 PM

گستره کتاب: کتاب مثل اقيانوس بيکراني است که ناشناخته ‏هاي بسياري دارد و هر کس به فراخور حالش دل به ژرفاي آن مي ‏سپارد و با انباني پُر باز مي‏ گردد. در اين درياي عميقِ معرفت، گوهرهاي نابي وجود دارد که تنها تلاشگران چيره دست مي‏ توانند به آن دست بيابند.

ميراث ماندگار: کتاب ميراثي ماندگار و پديده‏ايي شکوهمند و با ارزش است که زندگي بشر را روشن مي‏ کند و خداوند بزرگ معجزه ابدي آخرين فرستاده‏اش را کتاب قرار داد؛ کتابي که سرآمد همه کتاب ‏هاست. آيين آسماني ما، پرچمدار کتاب و کتابخواني است. اگر در تاريخ اسلام کاوش کنيم، اين حقيقت را که اسلام، دين انديشه و معرفت، آيين دانش و معنويت است به روشني در مي ‏يابيم. ما وارث نظام گرانبها و فرهنگ پويا و تمدن والاي اسلامي هستيم، تا به چه ميزان با برخورداري از آثار مکتوب در راه احياي اين فرهنگ بکوشيم.

سرگذشت کتاب: کتاب در طول ساليان دراز، سرگذشتي تلخ و شيرين داشته است، زماني در غربت و تنهايي و زماني در اوج شکوفايي بوده است امّا نقش برجسته و سازنده کتاب در تکامل فردي و اجتماعي مشهود است. سزاوار نيست به چنين عنصر مهمي کم توجّه باشيم و آن را فراموش کنيم.

زيباترين جلوه آفرينش: کتاب را بايد يکي از زيباترين و مهم ‏ترين جلوه ‏هاي فرهنگي بدانيم و آن را از گرانسنگ ‏ترين پديده ‏ها و ميراث بشر به حساب بياوريم. شکوه اين ارزش را بايد در تابش«اَلَّذي عَلَّمَ بِالقَلَم؛ پرودرگاري که به قلم آموخت» جستجو کنيم. خداوند يگانه به قلم و حرمتش سوگند ياد کرده و معجزه هميشه جاويد آخرين سفير سعادت را کتاب آسماني دانسته است. اين نشانه روشن، افزون بر پيشينه پربار فرهنگيان و شمار کتاب‏ ها و کتابخانه‏ ها و کتاب نگاران و نام‏آوران، ما را ترغيب مي ‏کند ريشه ‏هاي کهن و ماناي کتاب را با نگرشي نو، به بررسي بنشينيم.

 

نگاشته ‏هاي روشني ‏بخش: کتاب مثل خورشيد، فضاي زندگي ما را روشن مي ‏کند و نور و گرمي مي بخشد. کتاب مانند باران بر سرزمين دل ‏ها مي ‏بارد و گلبوته‏ هاي انديشه را بارور مي ‏کند و طراوت مي‏ بخشد. کتاب نقش پرندگان را به انسان ارزاني مي ‏دارد و او را به پرواز در آسمان انديشه رهنمون مي‏ سازد. کتاب در پيشرفت ‏هاي روز افزون بشر، در عرصه دانش و نوآوري و فرهنگ، نقش فعال داشته است. بي شک آن هايي که گام‏هاي بلندي در وادي ادب و فرهنگ و ديگر زمينه ‏ها برداشته‏اند، با کتاب و کتابخواني بيگانه نبوده‏اند.

ابزار ديني ـ فرهنگي: تمامي اديان آسماني و مردان بزرگ تاريخ، از طريق کتاب جاودانه مانده‏اند و اين گوياي اهميت عنصر کتاب در پويايي جامعه است. روابط و تبادل فرهنگي جوامع بشري نيز در پرتو کتاب پر رونق شده است.

اثري ماندگار: با ايمان و اخلاص مي‏ شود آثار خوب و زيبايي وجود آورد. يک کتاب خوب زماني مي‏ تواند تأثيرگذار و خاطره‏انگيز و ماندگار باشد که نيازهاي خوانندگانش را بر آورده و به سؤالات شان پاسخي قانع کننده و استوار بدهد.

دگرگوني نشر: امروز هم پاي همه تحولات، در کار تحقيق کتاب جهش‏ هاي مطلوبي انجام شده است. نياز به صرف وقت کمتر و دقت و سرعت در پژوهش از ره‏آورد چنين تحولاتي مي ‏توان باشد. تلاش براي بهينه‏ سازي آثار هم در همين راستاست. براستي چرا نبايد براي استفاده بهتر و ثمربخش‏تر از کتاب؛ شتاب بيشتري به خرج بدهيم؟

کشف افق‏ هاي تازه: به وجود آوردن زمينه ‏هاي پيوند و دوستي با کتاب، از اهميتي خاص برخوردار است، کتابخواني علاوه بر ايجاد ارتباط بين ما و مطالعه، درهاي دانش و بينش را بر روي ما باز مي‏ کند و آگاهي ‏هاي روشني‏ بخشي به خواننده مي‏ دهد و افق هاي جديدي از انديشه و فهم را در برابر آدمي مي ‏گشايد.

نقد و بررسي: آن چه که مي‏ تواند زيبايي‏ ها و زشتي‏ هاي پنهان در دل هر کتاب را فراروي قرار بدهد، نقد و بررسي است. نقد و بررسي به عنوان تلاشي لازم و ارزشمند مي ‏تواند به پويايي و بالندگي آرا و آثار مدد برساند و به نويسنده ياري بدهد. مسير رشد و تعالي را طي کند و آثاري قوي و گرانسنگ ارايه بدهد که نقاط ضعفش کم باشد.

بي ‏مانندترين گوهر: بسياري از کتاب‏ ها صدف‏ هاي گرانبهايي هستند که تنها با يک بار خواندن، گوهر وجودشان را نمي ‏توان به دست آورد. اين آثار نياز به تدبّر دوباره‏ خواني و کند و کاو دارند؟ کتاب‏ هاي استاد شهيد مرتضي مطهري از اين نمونه‏اند.

به کارگيري فن و ذوق: بيان خشک و رسمي معمولاً با استقبال کمتري از سوي مخاطبان مواجه مي ‏شود، امّا اگر نوشته به زيور زيباي هنر آراسته شود، توجه و نگاه ‏ها را به خود مي ‏کشاند، دل ها را مجذوب مي ‏کند و روان ها را تحت تأثير قرار مي‏ دهد.

دست اندرکاران چاپ و نشر: سازمان ‏ها و مؤسسات فرهنگي و مسئول، بايد پيشتازان عرصه فکر و فرهنگ باشند و اهل قلم را ترغيب کنند. به مطالعه و تحقيق بپردازند و حاصل تلاش ‏هايشان را در دسترس همگان قرار بدهند. و به اين وسيله به پويايي و بالندگي فرهنگ جامعه مدد برسانند.

آثار ارزشمند: ارايه آثار شايسته و ارزشمند، جلوه‏ هايي از روح پاکند، اين کتاب ‏ها چراغ ‏هاي روشني هستند که مي ‏توانند رهروان طريق دانش و بينش را هدايت کنند.

کتاب مرجع: بهترين، مهم ‏ترين و اصيل ‏ترين کتاب مرجع براي کارهاي مطالعاتي و تحقيقاتي، کلام آسماني حق يعني قرآن کريم است، مبادا در مراجعه به اين کتاب ارزشمند و بهره‏وري از اين منبع شگرف الهي، کوتاهي کنيم و از درياي بيکران رحمت و شفاي آن غافل بمانيم. اگر توانايي خواندن آن را نداريم، دست‏کم ترجمه آن را بخوانيم و با آن اُنس و پيوند داشته باشيم، تا چاره درد و رنج خود کنيم و به تشويش ‏ها و پريشاني‏ ها پايان دهيم، زيرا شفاي دردمندان در آن است.

ترويج کتابخواني: يکي از راه ‏هاي علاقه‏مند کردن کودکان به کتاب و کتابخواني اين است که بزرگترها آثار برتر کودکانه‏اي را گزينش کنند و در فرصت مناسب براي بچه‏ ها بخوانند. اين کار باعث مي ‏شود کودکان و فرزندان مان، کتاب دوست و علاقه‏مند به کتابخواني بار بيايند و اين عشق و علاقه در وجودشان نهادينه و ماندگار بشود. تهيه و خريد کتاب و تشويق و ترغيب بچه‏ها به مطالعه و همراهي به آن ها در بازديد از نمايشگاه ها و کتابفروشي‏ ها و هديه دادن کتاب مي ‏تواند تأثير زيادي در علاقه‏مند کردن کودکان به کتاب و کتابخواني داشته باشد.

کتاب ‏هاي تزئيني: براي تهيه کتاب ‏هاي بزرگ بايد ناشران معروف و معتبر را شناخت و آثار چاپ شده توسط آنان را براي فرزندان و ديگران، تهيه کرد. استفاده تزييني و آرايشي از کتاب، گر چه باعث تأسف است، چون بيانگر آراستگي و ارزش آن در جامعه است. افرادي يافت مي ‏شوند که بدون توجه به محتواي کتاب و نياز به آن، فقط به خاطر ويژگي‏ هاي ظاهري بعضي از کتاب ‏ها مثل زيبايي و خوشرنگي آن را براي استفاده در کتابخانه‏ هاي منازل خريداري مي‏ کنند. اين ‏گونه کتاب‏ ها، مانند کلکسيون ‏ها و مجموعه‏ هاي ارزشمندي است که افزون بر جنبه مادي، برخوردار از هنر و زيبايي است؛ گر چه همان‏ طور که گفتيم بيشتر بايد به محتوا و پيام کتاب‏ ها توجه داشت. در دنيا روش‏هايي پيش‏بيني شده تا کتابخواني در ميان مردم رايج شود و در هر فرصتي کتاب بخوانند. شايد فلسفه چاپ کتاب ‏هاي جيبي همين باشد. هر قدمي که مردم را به کتابخواني تشويق بکند، ارزشمند است، مثلاً برگزاري نمايشگاه‏ هاي دايمي کتاب و مسابقه کتابخواني.

عادت به کتاب‏ خواني

باعث تأسف است عادت به مطالعه هنوز در جامعه ما رواج نيافته و هنوز عده‏اي کتاب و حتي روزنامه نمي ‏خوانند بايد براي رشد فرهنگ عمومي تلاش بکنيم، تا همه اهل مطالعه باشند، به هنگام کارهاي روزمره رفت و آمد و در ديگر فرصت ‏هاي زندگي، لحظه‏هاي ارزشمندي وجود دارند که مي‏ توانيم از آن بهترين بهره را ببريم و همت کنيم. همراه خود، کتاب يا هر سرگرمي مفيد و آموزنده ديگري را داشته باشيم، تا عمر و وقت مان هدر نرود. زمان‏ هاي بسياري از دست مي ‏دهيم که فرصت آن باز نمي ‏گردد و از بسياري از لحظه‏ هاي آموختن، کمترين سود و استفاده را مي ‏بريم! راستي چرا همواره کتاب يا هر آفرينش فرهنگي ممکن، در دست و کنار و همراه ما نيست!؟

بازتابي از نور: کتاب، ابزار مناسبي براي بازتاب نور و جلوه جمال فرهنگ اسلامي و انساني بر دل‏ هاي ماست، در پرتو کتاب مي ‏توانيم شکوفايي و سرسبزي و بالندگي فرهنگ ديني و انساني را به نظاره بنشينيم و خودمان را براي رشد و تعالي آماده کنيم.

ميراث ملي: فرهنگ و تمدن ايراني و اسلامي، در گذشته و حال، هزاران کتاب در رشته‏ هاي مختلف نوشته و به بشر هديه داده است، آثاري که در ميان کتاب‏ هاي ديگر، مثل آفتاب عالمتاب و هم چون نسيم بهاران، روح نواز و سلامتي بخش است. پاسداري از اين ميراث شکوهمند يکي از وظايف ما مي ‏تواند باشد. نگارش و چاپ و نشر کتاب خوب و کمک به گسترش فرهنگ کتابخواني مي‏ تواند يکي از تکاليف مهم همه فرهنگ دوستان به شمار آيد.

مائده آسماني: کتاب غذاي روح آدم است، اگر سالم و نشاط‏ آور و نيروبخش باشد، اما اگر مسمون و زيان‏آور باشد، حتي اگر با ظاهري آراسته و دلربا عرضه شود، بايد فضاي جان و دل را از آن دور نگه داريم و مواظب باشيم دل و دين ما را فاسد نکند.

پديدآورندگان: نويسنده با ايماني که با عشق و سوز مي ‏نويسد، مي‏ داند اثر و کارش بسيار ثمربخش و مؤثر است، او مي ‏داند بازتاب و نتيجه کارش پر دامنه و گسترده است. نويسندگي يکي از هنرهاي ارزشمندي است که امکان پرواز انديشه‏ ها را فراهم مي ‏آورد و با ايجاد ارتباط مي‏ تواند زمينه ‏ساز تحولات و دگرگوني‏ هاي فردي و اجتماعي باشد. نويسنده هنرمندي است که با پديد آوردن آثار پر جاذبه خود، شور زندگي را در ما پايبند مي ‏کند.

نويسنده خوب: آثار ارزشمند نويسنده‏ هاي خوب، مثل گنج و دارايي ‏هايي هستند که همگان را بهره‏مند مي ‏سازند. نويسندگان بايد پاسخگوي سؤال ‏ها و مشکلات خوانندگان به ويژه جوانان باشند و با دنياي جوانان ارتباط برقرار کنند و دست آن ها را گرفته، مشکلات شان را حل کنند. نوشتن تلاشي در راه خدمت به فرد و جامعه و مدد رساندن به آن ها براي پيدا کردن راه‏ هاي بهتر زندگي است، زندگي مفيد و پرثمر و با انگيزه و هدف.

مدد از کتاب الهي: در همه حال از کتاب الهي مدد مي ‏گيريم تا توفيق و رستگاري به روي مان گشوده شود و توفيق روزافزون دست ‏اندرکاران نشر و احياي متون ديني و فرهنگي را از خداوند کليم خواهانيم. توفيق بيش از پيش ناشران و پديدآورندگان فرزانه را در عرصه و احياي آثار ارزشمند و سازنده آرزومنديم. اميد است اين واگويه و حکايت بتواند شکوفه انديشه بشر و شور و رغبت مطالعه را بارور کند و گَرد فراموشي و غفلت را از چهره کتاب و کتابخواني بزدايد، به طوري که کتاب همواره در آيينه دل ‏ها بدرخشد و نورافشان زندگي باشد.

بوستان سبز کتاب: قدم زدن در بوستان سرسبز کتاب، شادي بخش و روح‏پرور است؛ اگر به جاي سوسن‏ هاي نور و روشنايي، خارهاي تيرگي بوستان را پر نکرده باشد و اگر به جاي درختان پر از ميوه معرفت و شناخت، علف‏ هاي جهل و ناداني، نباشند؛ و يا به جاي ياس ‏هاي خوشبوي ايمان و اميد، خَس و خاشاک دنياگرايي و افسردگي نصيب مان نشود.

بزرگترين کتاب: نام کتاب که مي ‏آيد، افتخار مي‏کنيم«قرآن»، بزرگ ‏ترين و شريف ‏ترين کتاب آفرينش از آنِ ماست. سربلنديم به اين که«قرآن»، کتاب نور و هدايت، شفا و رحمت و خير و برکت متعلق به ماست. به همه عالم فخر مي ‏کنيم که به اين کتاب ايمان داريم و در سايه آن از هر گزندي محفوظيم.

بهترين دوستي ‏ها: خسته از بطالت بي‏ حاصلگي ايام، از صداهاي آزار دهنده و جار و جنجال، از قدم زدن‏ هاي بيهوده در کوچه و خيابان‏ هاي شهر، درمانده از ندانستن و تهي و ناآشنا بودن، به سوي روزنه‏اي از نور مي ‏روم؛ نور سپيدي که از پنجره مي ‏تابد، دلم را به ميهماني گل ‏ها مي ‏برد. پيچک ‏هاي شور و نشاط به تمام وجودم مي ‏پيچد و نسترن ‏هاي اميد در جانم مي ‏رويد. صدها کتاب، هر کتاب با صدها برگ معرفت، صدها باغ پر از گل‏ هاي دانستن، فهميدن و پر از زلال بيداري، بهترين دوست تنهايي من است.

دريچه دانايي: کتاب دريچه‏اي است گشاده با دنيايي از تازگي‏ ها، از آسمان و زمين، از عمق کهکشان، از دور دست هاي تاريخ. گذشتگان، از رازهاي خلقت، از گفتارهاي نيک و از پندهاي شيرين که روح عطشناک انسان را سيراب مي ‏کند. امّا افسوس که خفّاشان بدخواه گاه دريچه‏هاي دانستن را رو به تاريکي‏ ها مي ‏گشايند تا چشمان ما به روشني باز نشود، دريغ از ما که از اين دريچه‏ ها به جهان بنگريم.

غذاي روح: کتاب غذاي روح، دوست و هم صحبت غربت و نشان دهنده الگوي زندگي ماست، در انتخابِ بهترِ آن، بکوشيم.

حذر از گرداب: هر کتاب درياي است که گاه خواندن، در آن، غوطه‏وري و پيش مي ‏روي. گاهي در اين دريا، مرواريدي هست براي صيد، يا دست کم چند ماهي که روح را با آن سير کني؛ و گاه گردابي است متلاطم که گم گشته و حيرانت مي ‏سازد و يا چند برگِ مرداب گونه وجودت را به تلخي و سقوط بکشاند. سپس هشدار و زينهار که در کدام دريايي!

از درون کتاب: در سال گذشته چند کتاب خوانده‏اي؟ نام کتاب‏ هايي را که خوانده‏اي بياد داري؟ گاهي نام کتابي را که مي‏ خوانيم و يا نام نويسنده آن را نمي‏ دانيم و فقط چون شيرين است و جذاب، آن را مي ‏خوانيم؛ غافل از اين که شايد، گرگي باشد در لباس ميش. سپس بياييد با چشماني باز و هوشيار، بخوانيم.

کتاب گنجينه تجربه: شکست، مقدمه پيروزي و خود، تجربه‏اي است. امّا اگر بخواهي براي هر فهميدن يک بار تجربه کني، تمام زندگي را به شکست ‏ها و تلاش‏ هاي بيهوده خواهي گذراند، حال آن که مي ‏توان با خواندن کتاب ـ که گنجينه تجارب ديگران است ـ صدها قدم جلوتر از زندگي پيش رفت و موفق بود.

مايه حيات: کتاب، چشمه ساري است جاري و روان که روح عطشناک انسان را سيراب مي ‏کند. اگر آبِ اين چشمه از سرزمين پاکي و وابستگي سرچشمه بگيرد، زلال آن، مايه حيات و تعالي دهنده روح کمال جوي انسان است و اگر ناپاکي و تيرگي ‏ها سرچشمه اين نهر باشند، سمّي مهلک براي روح تشنه کمال خواهد بود.

راهي براي انتخاب: خواندن کتاب، بهترين و آسان ‏ترين راه براي دست ‏يابي به انتخاب صحيح است؛ راهي براي مهم ‏ترين انتخاب، يعني انتخاب مسير و مشي زندگي. کتاب خوب، ما را منحرف نمي ‏کند و با نشانه ‏هاي هشدار دهنده، بهترين انتخاب را مي ‏نماياند؛ انتخاب راه مستقيم با تلاش بي ‏وقفه.

کتاب خوب: فروشنده پرسيد: چه کتابي مي‏ خواهي؟ گفتم: کتابي که مهربان باشد و چهره ايماني روحم را به ناخن ما ديگري و بي ديني نخراشد، کتابي که روح تشنه مرا در کوير جهل و ناداني رها نکند، کتابي که هم دل و هم زبان من باشد و مرا در غربت بيگانگان و اجنبي ‏ها فرو نبرد.. کتابي که راستگو باشد و در دل من به جاي پاشيدن بذر واقع‏ گرايي، بذر دروغ و نفاق و کج فهمي نکارد؛ کتابي که دوست و خيرخواه من باشد.

کتاب‏ هاي مخرب: صبح که مي ‏شد، در شکل و شمايل يک دوره‏گرد، با چرخ دستي ‏اش، در کوچه ‏ها جار مي ‏زد: «آي کتاب دارم کتاب، ارزان و زيبا، از من بخريد.» کتاب‏ هايش جذاب بودند. کودک و بزرگ دورش حلقه مي ‏زدند و کتاب مي‏ خريدند. چيزي نگذشت که بيماري تمام محله را گرفت، کتاب‏ هايش آلوده بود و او آدمکِ شيطان صفتِ دنياگرايي بود که سم مهلک را در پوشش کتاب به جان محله ريخته بود. فاجعه‏اي که به سادگي قابل جبران نبود. بهوش باشيد اين دوره‏گرد در محله شما سرک نکشد.

انتخاب کتاب، انتخاب دوست: وقتي که کتابي را مي‏ خواني، گويي با دوستي سخن گفته و شنيده‏اي. اگر کتاب، موج خداجويي و کمال ‏طلبي را در تو به جوشش درآورد، هم صحبتي نيکو و الگويي شايسته يافته‏اي و اگر حس دنياپرستي و خواهش‏ هاي نفساني را در تو بيدار سازد، بدان آن کتاب گردابي هولناک است. به هوش باش در درياي پر گوهر کتب، در کام گرداب ‏هاي جهل و غفلت اسير نگردي.

غبارروبي کتاب‏ ها: اگر هر روز فرصت سر زدن به کتابخانه ‏مان را نداريم، امروز که نوروز کتاب و کتابخواني است، بايد پا در بوستان پر گُل کتابخانه‏ مان بگذاريم و در زلال بهاري کتاب‏ ها غرق شويم. دستي به سر و روي کتاب‏ هاي ياس و اقاقيا ـ که عطر ايمان و انسانيت را به مشام جان مي‏ رساند ـ بکشيم و کتاب ‏هاي هرز غرب گرايي و مادي گرايي را از ريشه بکَنيم. باغچه کوچک کتاب‏ هاي مان را از غبار کتاب ‏هاي باطل و بي سود بزداييم و در آسمان، يک دنيا باران درک و فهم بباريم.


منبع: ماهنامه گلبرگ

 

تشکرات از این پست
omiddeymi1368 ria1365 shayesteh2000
دسترسی سریع به انجمن ها