0

مبحث هفتاد و چهارم طرح صالحین: «فرهنگ مطالعه و کتاب‌خوانی»

 
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث هفتاد و چهارم طرح صالحین: «فرهنگ مطالعه و کتاب‌خوانی»
شنبه 24 آبان 1393  4:41 PM

بنام خدا

بخش دوم مطالب کتاب و کتابخوانی از نظر مقام معظم رهبری:

مقام معظم رهبری

بیانات در دیدار اعضاى همایش مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانى

15/05/1384

كاغذ؛ صرفه‌جویی و بازیافت

من به مواردى برخورد كردم كه قیمت‌ها به نظرم زیاد و بیش از اندازه‌اى كه امروز مقتضى است، بود. این بدین خاطر است كه ما از لحاظ كاغذ مشكل داریم. باید روى بازیافت، صرفه‌جویى و تولید كاغذ داخلى كار شود؛ كارى كنند كه در كاغذ، صرفه‌جویى شود. امروز با این‌كه آدمى گاهى فكر مى‌كند كه حالا دیگر دوران "أدقّوا أقلامكم، قارعوا بین سطوركم" نیست، مى‌بینیم نه! اتفاقاً، باز هم دوران همین‌هاست. باز هم باید قلم‌ها را ریز تراشید، تا كاغذ كمتر مصرف شود و باز هم باید در باب كاغذ، صرفه‌جویى كرد تا به نیاز جامعه برسد. علاوه بر این، مسأله‌ى بازیافت كاغذ و همچنین تولید كاغذ داخلى، باید إن‌شاءالله مورد توجه قرار گیرد. بعضى از این كارها به عهده‌ى دولت و بعضى به عهده‌ى مردم است.

مصاحبه در جریان بازدید از نمایشگاه كتاب

26/02/1374

دلم سوخت!

چندسال پیش، قبل از مسؤولیت آقاى افتخار حسینى در دانشگاه تربیت مدرس، براى بازدید به آن‌جا رفته بودم. در آن‌جا به من شكایت كردند كه ما براى خرید كتاب، هشتاد هزار دلار پول مى‌خواهیم ولى نداریم. من واقعاً تا آن ته دلم سوخت! البته هیچ امكانى هم نداشتم كه به آنان بدهم؛ یعنى بودجه و پول و امكانات كه در دست من نبود. آمدم با دولت، با نخست‌وزیر، با هركس كه مى‌توانستم، صحبت كردم و بارها آن را تكرار نمودم. هنگامى كه صحبت ارز و پول و بعضى از بذل و بخشش‌ها مى‌شد، من آن را به یاد مى‌آوردم و مى‌گفتم وقتى كه این‌طور نیازها وجود داشته باشد، سزاوار نیست كه موارد غیر اولویت‌دار را بر این‌ها ترجیح بدهیم؛ علاوه بر این‌كه حالا نیازها وسیع‌تر شده و بالاتر هم رفته است.

دیدار با وزیر و مسؤولان وزارت فرهنگ و آموزش عالى و رؤساى دانشگاه‌هاى كشور

04/10/1369

اندكى بعد از كوتاه‌مدت!

اگر ما امروز بودجه‌ى ارزى و یا ریالى را به كار فرهنگى متوجه مى‌كنیم، باید توجه نماییم كه اگرچه ممكن است در كوتاه‌مدت، این بودجه به درد كارهاى اقتصادى و گردش امور اقتصادى كشور ما نخورد، اما در اندكى بعد از كوتاه‌مدت- نه این‌كه در بلند مدت زیاد- عایدی‌اش فوراً به خود ما برمى‌گردد؛ مثل همین مسأله‌ى انتشارات و كاغذ، كه ما باید بتوانیم كتاب و نشریه‌ى علمى و امثال این‌ها را در اختیار داشته باشیم. باید كاغذ را در اختیار دستگاه‌هاى فرهنگى گذاشت تا بتوانند این كار مهم را انجام بدهند.

دیدار با اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى

21/09/1368

جای كتاب؛ هیچ‌ چیز!

من فكر مى‌كنم اگر بتوانیم فرهنگ كتابخوانى را در كشور رایج كنیم و در كنار آن، تولید كتاب را هم خوب گسترش دهیم، بخش عمده‌اى از وظایف فرهنگى دولت جمهورى اسلامى، بدین وسیله انجام خواهد گرفت... كتاب، مقوله‌ى بسیار مهمى است. من البته به كارهاى هنرى و تصویرى، تلویزیون یا سینما یا از این قبیل مقولات، خیلى اعتقاد دارم؛ اما كتاب، نقش و جایگاه مخصوصى دارد. جاى كتاب را هیچ چیز پر نمى‌كند و باید كتاب را ترویج كرد.

مصاحبه‌ در بازدید از ششمین نمایشگاه بین‌المللى كتاب

21/02/1372

چند وظیفه بزرگ!

بى‌شك برخى{از میراث مكتوب اسلامی} در گوشه و كنار جهان هست كه باید آن را شناخت و بدان دسترسى یافت. این یكى از وظائف بزرگ همه‌ى كسانى است كه به گونه‌اى با مسأله‌ى كتاب سر و كار دارند... همگانى كردن كتاب از راه گسترش زنجیره‌ى كتابخانه‌هاى عمومى در هر گوشه و كنار كشور همراه با فراهم‌سازى زمینه‌ى لازم براى همگانى كردن كتابخوانى و معرفى كتاب‌هاى خوب و پدید آوردن نوشته‌هاى فراوان در همه‌ى موضوع‌هاى مورد نیاز و مورد علاقه، وظیفه‌ى بزرگ دیگرى است كه امید است بیش از آنچه كه تاكنون شده، به گونه‌ى پیگیرى، انجام گیرد. 

پیام به مناسبت گردهمایى كتاب و كتابخانه

21/06/1374

تولید و احیای كتاب‌های خوب!

من این‌طور تصور مى‌كنم كه بایستى تولید كتابمان به مراتب از آن مقدارى كه هست، بیشتر باشد؛ هم به معناى تولید كتاب- كه تألیف و ترجمه و این‌طور چیزهاست- هم به معناى احیاى آثار كهن و قدیمى. خیلى از كتاب‌ها هست كه در قدیم چاپ شده، ولى ما الان از آن‌ها هیچ نشانه‌اى نمى‌بینیم و در دست مردم نیست. این‌ها را باید احیا كنند؛ البته مواردى كه خوب و مناسب است... براى این‌كه اثرى ماندنى شود، باید خوب باشد.

آثار خوب مى‌مانند، در دل‌ها جاى مى‌گیرند و كهنه نمى‌شوند. خوب هم كه مى‌گوییم، یعنى پاسخى به یك سؤال و یك نیاز باشد. خوب فقط معنایش این نیست كه از لحاظ هنرى خوب تنظیم شده باشد و خیلى عمیق باشد. ممكن است این‌طور نباشد؛ لیكن پاسخى به یك نیاز باشد؛ مهم این است.

مصاحبه پس از بازدید از یازدهمین نمایشگاه بین‌المللى كتاب

05/03/1377

بالاتر از این‌ها...

سال 56 به اتفاق جمعى از دوستان بنا بود جهان‌بینى اسلامی را بنویسیم. بعد با تبعید بنده و بعضى دیگر از دوستان به ایرانشهر، جمع تقریباً متلاشى شد؛ لیكن بنا گذاشتیم كار را انجام دهیم. از جمله‌ى افراد این مجموعه، مرحوم شهید باهنر بود... سال 57 كه در ایرانشهر تبعید بودم؛ یك روز مرحوم باهنر به دیدن من آمد.

در دوره‌ى تبعید، دنباله‌ى كارها را به ایرانشهر برده بودم تا از فراغت زمان تبعید استفاده كنم. آقاى باهنر كه به دیدن من آمد، به‌عنوان سوغاتى، چند جلد از این كتاب‌هاى تعلیمات دینى- كه آن‌وقت تازه درآمده بود- براى من آورد. در آن موقع این كتاب‌ها را شهید باهنر و شهید بهشتى(رحمةالله‌علیهما) و آقاى جلال‌الدین فارسى و امثال این‌ها مى‌نوشتند. در حقیقت مرحوم آقاى بهشتى برنامه‌ریزى و عنوان‌بندى مى‌كرد و سپس مرحوم باهنر و آقاى فارسى تدوین مى‌كردند؛ كار عمده هم بر دوش مرحوم دكتر باهنر بود. ایشان آن كتاب‌ها را آورد و به من داد و گفت شما این‌ها را ببینید؛ ما سطح معارفى كه داریم به بچه‌هاى دبیرستان مى‌دهیم، این‌هاست؛ اگر شما چیزى مى‌خواهید بدهید، باید بالاتر از این‌ها باشد. آقاى بهشتى نشسته بود و تمام محتواى ذهن خودش را كه مى‌توانست از مطالب اسلامى خارج كند، به زبان جوان‌پسند درآورده بود و در این كتاب تعلیمات دینى ریخته بود و مرحوم باهنر هم كار را ادامه داده بود؛ این سطح كمى نیست؛ این سطح خیلى بالایى است.

دیدار با اعضاى گروه ویژه و گروه معارف اسلامى صداى جمهورى اسلامى ایران

13/12/1370 و

دیدار با علما و روحانیون استان همدان

15/04/1383

كمیت بالا!

بعضى از ناشران به من مى‌گفتند: ما تشكر مى‌كنیم از این‌كه مى‌بینیم فرهنگ كتابخوانى توسعه پیدا كرده است و مردم به كتاب تمایل بیشترى نشان مى‌دهند... البته اگر ما به حدى برسیم كه مورد نظر من در این صحبت است، باید تعداد كتاب‌هایى كه هر بار چاپ مى‌شود، از دو هزار و پنج هزار و ده هزار به دویست هزار و سیصد هزار برسد؛ یعنى با چنین كمیت بالایى باید كتاب در جامعه پخش شود.

مصاحبه در پایان بازدید از هفتمین نمایشگاه كتاب

20/02/1373

گستره نیازها و مسؤولیت دولت

نیازها خیلى گسترده‌تر از آن چیزى است كه انسان در وهله‌ى اول نگاه مى‌كند. شاید اگر در كشور ما فرضاً در یك موضوع هیچ كتابى وجود نداشته باشد، یا هیچ تألیف درستى نباشد، آدم حس نكند كه به این كتاب نیاز هست؛ ولى وقتى‌ كه این كتاب مطرح مى‌شود، مى‌بینیم نه، ذهن‌ها آن را مى‌خواهند. معنایش این است كه ما به هر فرآورده‌ى فكر و فرهنگ انسانى نیاز داریم و بایستى آن را بدانیم.

البته این حرف معنایش آن نیست كه ما در زمینه‌ى تولید و چاپ و نشر كتاب، بى‌مبالاتى كنیم. بى‌مبالاتى جایز نیست... بایستى بدانیم یك دولت، همچنان كه نسبت به بسیارى از امور مردم مسؤول است- كلّكم مسؤول عن رعیته- مسؤول وضع معیشتشان، وضع اقتصادشان، وضع سیاستشان، وضع فرهنگشان، وضع تحصیلاتشان، وضع بهداشتشان؛ مسؤول وضع ذهنشان هم هست. اگر دیدیم كه فرضاً در جامعه‌ى ما كتابى هست كه هنرش فقط این است كه احساسات جنسى را در جوانان تحریك كند، این مضر است. این را نمى‌شود به عنوان این‌كه یك فرآورده‌ى فرهنگى است، آزاد بگذاریم تا هركه خواست، تولید و عرضه كند؛ نه، این بحث خواست نیست؛ مثل مواد مخدر است. مواد مخدر هم خیلى طالب دارد. خیلی‌ها هستند كه اگر شما مواد مخدر را به آن‌ها دادید، استقبال مى‌كنند و مصرف مى‌كنند؛ اما بعد كه معتاد شدند، شما را لعنت مى‌كنند! خیلی‌ها هستند كه اگر مواد مخدر را از آن‌ها بگیرید، ممكن است با شما دست به یقه هم بشوند؛ ولى بعد كه با این كار توانستند از آن بیمارى نجات پیدا كنند، شما را دعا خواهند كرد. بنابراین، خواست، یك امر مطلق نیست؛ آن خواستى كه بر طبق مصلحت است، مطلوب است. تشخیص مصلحت هم به عهده‌ى آن كسى است كه مسؤول است.

مصاحبه پس از بازدید از یازدهمین نمایشگاه بین‌المللى كتاب

05/03/1377

استثنا

ما نمى‌خواهیم به مردم بگوییم شما حتماً این كتاب را بخوانید، آن كتاب را نخوانید؛ نه. انواع سلایق، انواع فكرها، انواع ذهن‌ها، انواع استعدادها، باید در مقابل خودشان میدان بازى داشته باشند، براى این‌كه آنچه را مى‌خواهند، بتوانند انتخاب كنند؛ اما آن چیزى كه گمراه كننده و فاسد كننده است، ما نباید اجازه بدهیم وارد میدان شود. این، وظیفه‌ى ماست، وظیفه‌ى دولت است، وظیفه‌ى وزارت ارشاد است. به همین خاطر، این استثناى مطلبى است كه من گفتم: ما بایستى فرآورده‌ى كتابى زیاد داشته باشیم.

مصاحبه پس از بازدید از یازدهمین نمایشگاه بین‌المللى كتاب

05/03/1377

كتاب عملیاتی!

در باب نظریه‌پردازى نباید محدودیتى وجود داشته باشد. بیشتر بایستى براى نقد و ارزیابى و جدا كردن سره از ناسره همت شود؛ اما در زمینه‌ى كار عملیاتى، باید جلو كتاب‌هاى مضر را گرفت. ما كتاب عملیاتى داریم. كتاب عملیاتى این است كه عملاً یك نفر را دچار مشكل مى‌كند؛ مثل همان احساسات جنسى... این‌جا بحث نظریه نیست. كسى كه خواند، خودش به‌طور طبیعى تحت تأثیر قرار مى‌گیرد. جلو این را باید گرفت؛ این اصلاً چیز قابل نقدى نیست. این ملاك است؛ یعنى آن نوشته‌اى كه وقتى وارد بازار فرهنگ شد، مشغول عملیات مى‌شود و قابل این نیست كه به آن جواب داده شود، مضر است و بایستى جلوش را گرفت.

مصاحبه پس از بازدید از یازدهمین نمایشگاه بین‌المللى كتاب

05/03/1377

مزد بیشتر!

به‌نظر من، طبقه‌ى ناشر در هر بخشى از نشر و طبع، جزو مجموعه‌هاى ارزشمند جامعه محسوب مى‌شود؛ چون تولیدكنندگان كتاب و ناشران آن، مهم‌ترین وسیله‌ى انتقال فرهنگ را در اختیار مردممان مى‌گذارند. در این‌جا نباید كسى بگوید كه ناشران به دنبال كسب درآمدند. البته این حرف، حرف درستى است؛ ناشران دنبال كسب درآمدند. گاهى مؤلف و مترجم هم همین فكر را مى‌كنند؛ ولى این از ارزش كار آن‌ها نمى‌كاهد... اگر كسى كه این كار را انجام مى‌دهد، نیت مخلصانه داشته باشد و این كار را براى اهداف عالى و الهى بكند، ارزش و مزد او مضاعف و چند برابر مى‌شود.

سخنرانی پس از بازدید از نمایشگاه كتاب در حسینیه‌ى امام خمینى(ره)

28/02/1378

جوابی نداریم!

اگر در تجویز و ارائه‌ى دارو، بى‌توجهى كنید و چیزى را در اختیار مشترى كتاب بگذارید كه براى او زیانبار است، شما هم ضرر معنوى بزرگى كرده‌اید. در نهایت، به هیچ‌وجه شانه‌ى شما و شانه‌ى ما از بار وِزر آن نوشته‌اى كه شما وقتى آن را مى‌دهید، به زیان تمام مى‌شود، فارغ نخواهد بود. این نكته‌اى كه ما بارها آن را تكرار مى‌كنیم، ناشى از یك منطق و ناشى از یك استدلال قوى است. این‌طور نیست كه به خاطر احساسات، یا به خاطر تصورات زودگذر، انسان از آنچه كه در عالم نشر و طبع مى‌آید و زیانبار است، شكوه كند؛ نه. چون ضرر آن به قدر اهمیت كار تألیف و نشر و انتقال فرهنگ، بزرگ است.

وقتى كه یك اثر هنرى و یك نوشته و یك عكس، یك تأثیر ویرانگر اخلاقى دارد، این قابل پاسخگویى نیست. جلو این كار فرهنگى را باید گرفت؛ این آن ممیزى واجب است؛ در جنجال علیه ممیزى و سانسور نباید هدف را گم كرد... این هیچ ربطى ندارد به این‌كه ما با فكر آزاد موافقیم یا مخالفیم. طبیعى است كه ما با آزادی‌هایى مخالفیم؛ مگر كسى شك دارد؟ ما با بعضى از آزادی‌ها مخالفیم. ما با آزادی‌هاى جنسى مخالفیم؛ ما با آزادى گناه مخالفیم و این كارى است كه مردم را به این طرف سوق مى‌دهد. همین الان در كتاب‌هاى ما هست؛ كتاب‌هاى منتشر شده الان وجود دارد. اگر خوف این نبود كه با گفتن من، نام یك اثر غلطى تكرار شود، اسمش را مى‌گفتم. كتابى كه جوانان را به‌طور واضحى، با شیوه‌هاى هنرى، به سمت گناه سوق مى‌دهد! این یك مسأله‌ى فكرى نیست كه ما بگوییم حالا این كتاب منتشر شود، ما هم جوابش را منتشر كنیم؛ این جواب ندارد!

سخنرانی پس از بازدید از نمایشگاه كتاب در حسینیه‌ى امام خمینى(ره)

28/02/1378

به اعتماد ما می‌آیند!

خطاست اگر كسى گمان كند، ما كه نسبت به مسأله‌ى مطبوعات و كتاب و نوشتن و نشر در جامعه حساسیت به‌خرج مى‌دهیم، با تفكر آزاد، با فكر آزاد و با مباحثه‌ى آزاد مخالفیم؛ نه. ما كسانى هستیم كه اولین شعارهاى این مسائل را داده‌ایم و الحمدلله تا الآن هم دنبالش بوده‌ایم؛ اما با آزادى گناه و آزادى ویرانگرى مخالفیم. نمى‌شود اجازه داد كه نسل جوان یك كشور كه به اعتماد ما مى‌آید كتاب را از شما مى‌خرد و مى‌گوید این‌ها متدیّن‌اند و در رأس كار هستند، از این طریق گمراه یا فاسد شود؛ یا از این طریق دشمن بخواهد كارى انجام دهد.

سخنرانی پس از بازدید از نمایشگاه كتاب در حسینیه‌ى امام خمینى(ره)

28/02/1378

كتاب مقدس مهاجمان فرهنگی!

بى‌بندوبارى و فساد هم یكى از شاخه‌هاى تهاجم فرهنگى است؛ اما تهاجم فرهنگى بزرگ‌تر این است كه در طول سال‌هاى متمادى به مغز ایرانى و باور ایرانى تزریق كردند كه تو نمى‌توانى؛ باید دنباله‌رو غرب و اروپا باشى. نمى‌گذارند خودمان را باور كنیم.

ده‌ها سال است كه نظریات پوپر در زمینه‌هاى سیاسى و اجتماعى كهنه و منسوخ شده و ده‌ها كتاب علیه نظریات او در اروپا نوشته‌اند؛ اما در سال‌هاى اخیر آدم‌هایى پیدا شدند كه با ادعاى فهم فلسفى، شروع كردند به ترویج نظریات پوپر! سال‌هاى متمادى است كه نظریات حاكم بر مراكز اقتصادى دنیا منسوخ شده و حرف‌هاى جدیدى به بازار آمده است؛ اما عده‌اى هنوز وقتى مى‌خواهند طراحى اقتصادى بكنند، به آن نظریات كهنه‌ى قدیمى نگاه مى‌كنند! این‌ها دو عیب دارند: یكى این‌كه مقلدند، دوم این‌كه از تحولات جدید بى‌خبرند؛ همان متن خارجى را كه براى آن‌ها تدریس كرده‌اند، مثل یك كتاب مقدس در سینه‌ى خود نگه داشته‌اند و امروز به جوان‌هاى ما مى‌دهند. كشور ما مهد فلسفه است، اما براى فهم فلسفه به دیگران مراجعه مى‌كنند!

سخنرانی در دیدار جوانان، اساتید، معلمان و دانشجویان دانشگاه‌هاى استان همدان

17/04/1383

كتاب انقلاب!

وقتى انقلاب را مثل یك كتاب باز كنید، در درون آن، فصول و سطور معرفت وجود دارد: معرفت دینى، معرفت سیاسى و معرفت اخلاقى. همه‌ى این‌ها در ذیل كلمه‌ى انقلاب وجود دارد. در عرصه‌ى سیاسى، انقلاب تازه‌ترین و جذاب‌ترین سخن را نه فقط براى ملت ایران كه براى بشریت دارد. بعضى خیال مى‌كنند اصطلاحات و تعبیرات معرفتى فراهم‌آمده در اردوگاه به اصطلاح لیبرال دمكراسى غرب كه وارد كشور مى‌شود، سوغات‌هاى جدید و حرف‌هاى تازه‌اى است كه انقلاب آن‌ها را نشنیده است و حالا باید انقلاب و انقلابیون این حرف‌ها را بشنوند؛ این خطاست. انقلاب در خلأ متولد نشد. انقلاب اسلامى و این كتاب قطور معرفتى، وقتى تدوین شد كه همه‌ى این حرف‌ها در دنیا بود؛ هم حرف و هم تجسم و عینیتش وجود داشت.

دیدار با گروهى از اعضاى سپاه پاسداران

24/06/1381

این كتاب افسانه نیست!

سرگذشت پاسدارى در كشور ما، یك واقعیت شبیه به افسانه است. اگر همین حالا قطعه‌هاى متفرقى از زندگى پاسداران فداكار را در كتابى جمع و به زبان‌هاى دیگر ترجمه كنند، كسانى كه در حال و هواى مسائل ایران و هشت سال جنگ تحمیلى و حوادث كردستان و... نبوده‌اند، چنانچه این كتاب را بخوانند، به احتمال زیاد از هر ده نفر، هشت، نُه نفر خواهند گفت كه این‌ها افسانه و مبالغه است؛ در حالى كه افسانه نیست؛ واقعیت است؛ اما این واقعیت آن‌قدر برتر از سطح عادى زندگى مردم مادى است كه براى بشر امروز به آسانى قابل باور نیست.

سخنرانى در دیدار با فرماندهان و جمعى از اعضاى سپاه پاسداران انقلاب

18/11/1370

                  

تشکرات از این پست
omiddeymi1368 moradi92 nargesza zare58 ria1365 shayesteh2000
دسترسی سریع به انجمن ها