امانت داری
پنج شنبه 22 آبان 1393 7:29 PM
نصرالدين در صحرايي نشسته بود و داشت مرغ برياني را مي خورد. رهگذري به او رسيد و گفت:نصرالدین! اجازه بدهيد من هم يک لقمه بردارم. نصرالدين جواب داد: خير اجازه نمي دهم چون مال کسي است. رهگذر گفت: شما که خودتان مشغول خوردنش هستيد. نصرالدین گفت: درست است، ولي صاحب اين مرغ آن را به من داده تا من آن را بخورم نه کس ديگري.
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.