0

خوش شانسی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

خوش شانسی
پنج شنبه 22 آبان 1393  7:29 PM

روزي پانصد دينار از پولهاي نصرالدین را دزديدند. اوبه مسجد رفت و دست به دعا برد خواست که امات داده اند. تاجر طبق قولي که داده بود پانصد دينااشت که: خداوندا کاري کن که پولهاي من پيدا شود. يکي از تاجرهاي شهر هم که کشتي اش در حال غرق شدن بود آنجا بود. او هم از خدا مير به نصرالدین داد. نصرالدين گفت: اگر هزار دينار به رمال مي دادم نمي توانست پيش بيني کند که پوالش سالم به دستش برسد و اگر دعايش مستجاب شود پانصد دينار به نصرالدین بدهد. خبر دادند که اموال تاجر سالم هستند و کشتي اش را از غرق شدن نجول من از اين راه پر پيچ و خم بدستم برسد.

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها