0

لحاف نصرالدین

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

لحاف نصرالدین
پنج شنبه 22 آبان 1393  7:26 PM

شبي از شب هاي سرد زمستان نصرالدین خوابيده بود كه ناگاه سر و صداي زيادي از كوچه به گوشش رسيد. اوبراي اين كه ببيند چه خبر است لحافش را به دور خود پيچيد و به كوچه رفت . اتفاقا" رندي دست انداخت و لحاف او را از دوش او بر داشت و فرار كرد و در همين بين غائله دعوا نيز خوابيد. نصرالدین كه چنين ديد، بدون لحاف به خانه برگشت. زنش پرسيد: اين سر و صدا براي چه بود و مردم چرا دعوا مي كردند؟ او گفت : چيزي نبود تمام دعوا بر سر لحاف من بود!

 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها