0

بدبيني آفت دوست داشتن

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

بدبيني آفت دوست داشتن
پنج شنبه 22 آبان 1393  5:43 PM


بدبيني آفت دوست داشتن


آنچه که زندگي انسان را از ساير حيوانات متمايز  مي کند و به آن رونق و حرکت و تکامل مي بخشد، روحيه  همکاري گروهي است و اين در صورتي امکان پذير است که اعتماد و خوش بيني بر همگان حاکم باشد و افراد به دور از  هرگونه سو»ظن  و بدگماني باشند ، چراکه سوءظن اساس اعتماد متقابل را درهم  مي کوبد ، پيوندهاي تعاون را از ميان  برداشته و روحيه اجتماعي بودن را تضعيف مي کند.

در جمعي که ديدگاه هاي منفي و گمانه زني هاي بي دليل در مورد ديگران امري رايج و عادي  در اذهان  عموم افراد باشد، دوستي و الفت از ميان آنها رخت برمي بندد و حجم غيبت به سبب بدگماني افزايش مي يابد.

در زندگي فردي نيز اگر انسان با افکار منفي يعني احساس ناتواني و خودکم بيني همراه باشد در حقيقت سيستم   دفاعي خود را عليه خويش فعال نموده و زمينه ساز شکست دروني خويشتن مي شود ،  بعبارت ديگر همه ما اگر بطور مداوم انديشه ها و افکار منفي را در سر بپرورانيم  و از کاه، کوهي بسازيم و تمام رفتارهاي ديگران را حمل بر دشمني و تحقير نماييم،  به تدريج اين افکار منفي بر ما مسلط مي شود و ناخود آگاه بخش عظيمي از  توانايي هاي  بالقوه و بالفعل خود را هدر مي دهيم و در نتيجه بي حوصله، افسرده، عصبي و ناتوان  مي شويم، همه چيز و همه کس در نگاه ما منفي، غم انگيز و نااميدکننده خواهد بود و از  آنچه داريم هيچ لذتي نمي بريم و احساس  خوبي هم نداريم.

بنابراين، بدبيني سرچشمه  همه ناراحتي هاي روحي و رواني و موجب اضطراب و نگراني  است و شخص بدبين، بيشتر از ديگران غمگين، خود خور و ناراحت است و بعلت گمان هاي بدي که درباره اشخاص و پديده ها دارد، بسيار در رنج و عذاب دروني است.

بدبيني بزرگترين مانع همکاري هاي اجتماعي، اتحاد و پيوستگي دل هاست و سبب گوشه گيري، تکروي و  خودخواهي انسان ها مي شود.

در نتيجه از همنشيني با دوستان و رفت وآمدهاي مفيد اجتناب مي ورزد و به تنهايي و عزلت بيشتر تمايل دارد و  از شادي و نشاط روحي  بي بهره است و شايد کار به جايي برسد که از همه  کس و همه  چيز هراس پيدا مي کند و هر تحرکي را از سوي هر کس به ضرر خود مي بيند و چنين تصور مي کند که همگان کمر به نابودي و حذف او بسته اند.

انسان بدگمان در اثر دوري از معاشرت هاي سودمند و فاصله گرفتن از ديگران، از تکامل و رشد فکري باز مي ماند و هميشه تنهاست و از  تنهايي رنج مي برد و از کمترين صفاي روحي برخوردار نيست.  آنکه زندگي اش همراه با سوءظن است هميشه در دل به بدگويي و غيبت ديگران مشغول و از اين جهت است که برخي از علماي اخلاق از سوء ظن بعنوان «غيبت قلبي و باطني» نام برده اند.

 همچنين در جمعي که ديدگاه هاي منفي و گمانه زني هاي بي دليل در مورد ديگران امري رايج و عادي  در اذهان  عموم افراد باشد، دوستي و الفت از ميان آنها رخت برمي بندد و حجم غيبت به سبب بدگماني افزايش مي يابد. بدگماني و سوءظن نوعي ستمگري در حق ديگران است و  باعث افزايش ترس ميان آحاد جامعه مي شود زيرا مردم  پيوسته در هراس  مي باشند که مبادا بي  دليل در معرض اتهام قرار بگيرند و آبروي شان به مخاطره بيفتد. پس بدبيني بزرگترين مانع همکاري هاي اجتماعي، اتحاد و پيوستگي دل هاست و سبب گوشه گيري، تکروي و  خودخواهي انسان ها مي شود وچه بسا افراد ارزنده اي که مي توانستند منشا کارهاي  مهم و ارزشمند باشند، اما براثر بدگماني  خود يا بدگماني ديگران نسبت به آنها از  پيشرفت و ترقي بازمانده اند.


ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
shayesteh2000 farhad6067
دسترسی سریع به انجمن ها