0

آيا سرنوشتم از پيش تعيين شده است؟

 
nima1337
nima1337
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 355
محل سکونت : یزد

آيا سرنوشتم از پيش تعيين شده است؟
سه شنبه 17 شهریور 1388  6:23 PM

 

 

آيا سرنوشتم از پيش تعيين شده است؟

مى‏گويند در شب قدر، مقدرات بندگان ـاعم از خير و شر و ولادت و مرگ و خلاصه هر چه تا شب قدر سال آينده با آن مواجه مى‏شوندـ تقدير و معين مى‏گردد. اگر چنين باشد، هر كس سرنوشتش تا سال آينده مشخص است. بنابراين، در دايره همين سرنوشت معين حركت مى‏كند و اختيارى از خود ندارد؛ زيرا با توجه به سرنوشتى كه در شب قدر برايش رقم خورده، حركت كرده است. بنابراين، زندگى جبر مطلق است؛ زيرا شب قدر هر سال تكرار مى‏شود؛ پس انسان از ولادت تا مرگ، در سرنوشتى از پيش تعيين شده حركت مى‏كند و اختيارى از خود ندارد و مانند عروسك خيمه شب بازى، اختيارش دست كسى است كه او را به بازى گرفته است؛ آيا چنين نيست؟

 

اين كه مى‏گويند در شب قدر همه مقدرات تقدير مى‏گردد، معنايش آن است كه قالب معين و اندازه خاص هر پديده روشن و اندازه‏گيرى مى‏شود. اين اندازه‏گيرى حتمى نيست؛ زيرا در عالم طبيعت رخ مى‏دهد كه جهان تغيير است و شرايط و موانعى خاص دارد. در اين عالم، وجود اشيا، تنها در صورتى قطعيت مى‏يابد كه علت تامه‏شان موجود شود؛ يعنى، تمام شرايط، موجود و همه موانع، مفقود گردد و فاعل نيز تأثير بخشد.

 

با توجه به مقدمه يادشده، رابطه شب قدر و تعيين سرنوشت بندگان و كردار اختيارى آنان روشن مى‏شود. قدر، يعنى پيوند و شكل گرفتن هر پديده و هر حادثه با سلسله علل خود و در شب قدر، اين پيوند دقيقا اندازه‏گيرى مى‏گردد؛ يعنى

 

براى امام هر زمان، اين پيوند معلوم و تفسير مى‏شود و علاوه بر اين،

 

رابطه اين پديده‏ها با علل خود روشن مى‏گردد.

 

خداوند متعال چنان مقدر كرده است كه بين اشيا رابطه‏اى خاص برقرار باشد؛ مثلاً بين عزت و دفاع از كيان و ذلت و پذيرش ستم؛ به گونه‏اى كه هر كس از كيان خود دفاع كند، عزيز مى‏شود و هركس تسليم زور و ستم شود، ذليل مى‏گردد. اين تقدير الهى است و يا بين طول عمر و رعايت بهداشت و ترك بعضى گناهان (مثل قطع صله رحم و دادن صدقه) رابطه بر قرار كرده و فرموده است: هر كس طول عمر مى‏خواهد، بايد در اين قالب قرار گيرد. آن‏كه اين شرايط را مهيا كرد، طول عمر مى‏يابد و آن كه در اين امور كوتاهى كرد، عمرش كوتاه مى‏گردد. پس در افعال و كردار اختيارى بين عمل و نتيجه ـكه همان تقدير الهى است‏ـ رابطه مستقيم وجود دارد.

 

انسان تا زنده است، جاده‏اى دو طرفه در برابرش قرار دارد كه: يا با حسن اختيار، كميل بن زياد نخعى ـ صاحب سرّ امير مؤمنان عليه‏السلام مى‏گردد و يا با سوء اختيار، حارث بن زياد نخعى، قاتل فرزندان مسلم، مى‏شود؛ دو برادر از يك پدر و مادر، كه يكى سعيد و ديگرى شقى شد.

 

پس معناى صحيح تقدير الهى اين است كه: آن كه با حسن اختيار خود به جاده صواب رفت، كميل مى‏شود و آن‏كه با سوء اختيار خود به بيراهه گناه و انحراف پا گذاشت، حارث مى‏گردد.

 

روشن شد كه بين تقدير الهى و اختيار آدمى، هيچ منافاتى وجود ندارد؛ زيرا در سلسله علل و شرايط به ثمر رسيدن كار و ايجاد حادثه، اراده آدمى يكى از علل و اسباب است و قدر، جانشين اراده و اختيار آدمى نمى‏شود تا همچون عروسك خيمه شب بازى جلوه كند. در كردار اختيارى، بين كردار و تقدير، رابطه مستقيمى از نوع رابطه شرايط و معدات با معلول وجود دارد و در افعال اختيارى ما، يكى از عوامل و اسباب و علل، فعل اختيارى انسان است.

 

دليل اين امر را بايد در اين نكته جست‏وجو كرد كه جهان بر اساس نظم رياضى برپا شده است و هر پديده‏اى علت و سبب خاصى دارد. تأثير آتش، گرما و سوختن است و تأثير آب، سرما و خاموش كردن. ما به دليل اين كه در بند زندگانى مادى محصوريم، از گذشته، حال و آينده بى خبريم و جريان حوادث و پديده‏ها برايمان نامعلوم است و گرنه تقدير الهى بى‏حساب و كتاب نيست و بر اساس نظمى خاص قرار دارد. آن‏كه با حسن اختيار خود، كردار نيك انجام دهد يا مخلصانه دعايى بخواند، نتيجه آن را در اين جهان مى‏بيند و آن‏كه بر اثر سوء اختيار، گناهى مرتكب شود، نتيجه تلخ آن را مى‏چشد.

 

اين كه فرموده‏اند كه در شب قدر، مقدرات بندگان ـاعم از مرگ و زندگى، ولادت و زيارت و... ـ تقدير مى‏شود، همگى با حفظ علل و شرايط و عدم موانع است اختيار، يكى از علل و شرايط آن به شمار مى‏آيد. به اين دليل است كه سفارش شده آن شب مخصوص را به شب زنده دارى و عبادت و دعا سپرى كنيد، تا اين عمل در آن شب خاص ـكه از هزار شب برتر است‏ـ شرايط نزول فيض الهى را فراهم آورد. چنين نيست كه اگر كسى در طول سال كارى انجام داد، اين تقدير را تغيير ندهد؛ زيرا تقدير تغييرپذير است و با توجه به مقدمات آن، تغيير مى‏كند.

 

نكته آخر اين كه خداوند مى‏داند هر چيز در زمان و مكان خاص، به چه صورت و با توجه به كدام شرايط و علل تحقق مى‏يابد و مى‏داند كه فلان انسان با اختيار خود، كارى خاص انجام مى‏دهد. فعل اختيارى انسان ـ با وصف اختيارى بودن ـ متعلق علم ازلى خداوند است كه در شب قدر و بلكه در تمام زمان‏ها به امام زمان(عج) منتقل مى‏شود. و اين امر، با اختيار منافات ندارد و حتى بر آن تأكيد شده است. يك معلم كاردان و مجرب به خوبى مى‏داند كه كدام يك از دانش‏آموزانش به دليل تلاش فردى و استعداد لازم، با رتبه بالا قبول مى‏شود و كدام يك به دليل تلاش يا استعداد كمتر، در حد متوسط نمره مى‏آورد و كدام يك به دليل تنبلى، تجديد مى‏شود. علم معلم، به دليل علم او به علت‏ها است و نفى كننده تلاش دانش‏آموزان نيست. در شب قدر، همه كردار اختيارى انسان ـ با وصف اختيارى بودن ـ مقدر و اندازه‏گيرى و قالب بندى مى‏شود. خداى عالم به علت‏ها، بر اساس نظم خود ساخته، اشياى اين جهان را برنامه‏ريزى مى‏كند و «اختيار» يكى از مبادى اين جهان مادى است. همين نكته، يكى از دلايلى است كه به ما تأكيد شده است: تا حتما هر سه شب نوزدهم، بيست و يكم و بيست، سوم را به عبادت و دعا و شب‏زنده‏دارى مشغول باشيم تا اين اعمال خير ما، باعث آمادگى و وسعت وجودى و توان برتر ما شود و بتوانيم فيض الهى را درك كنيم. اگر عنصر اختيار در ميان نبود و هر چه ما مى‏كرديم در سرنوشت ما تأثير نداشت، هيچ دليلى بر اين همه تأكيد بر شب‏زنده‏دارى و عبادت نبود.

 

v
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها