0

گندم خورد و از بهشت بیرون رفت

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

گندم خورد و از بهشت بیرون رفت
چهارشنبه 21 آبان 1393  11:25 AM


گندم خورد و از بهشت بیرون رفت


کسی که صرفا به مصالح شخصی پای‌بند باشد و پس از نیل به مقصود، از دوستان و ‏آشنایان خاصه آن­هایی که وی را در اجابت مسئول یاری کرده‌اند یاد نکند و بر اسب مراد ‏آن چنان بتازد که حتی واپس ننگرد در چنین مواردی به ضرب المثل بالا استناد کرده از ‏باب طنز و کنایه می‌گویند :
فلانی گندم خورد و از بهشت بیرون رفت. ‏

پیداست که فرجام کار این دسته مردم غافل که وسواس شیطانی آنها را از مراتب حق ‏شناسی و سپاسگزاری باز می‌دارد همان خواهد بود که دامنگیر قهرمان اصلی این ‏داستان یعنی جد بزرگوار ما بابا آدم (آدم ابوالبشر) شده است ! ‏
چون خلقت بابا آدم (آدم ابوالبشر) از طرف پروردگار پروردگاران به انجام رسید و همچنین ‏همسرش حوا نیز زیور هستی یافت در سرای شادمانی به زندگانی مرفه و سبكبار ‏پرداختند . ‏
خدای متعال آن دو را با استفاده از کلیه نعمتها و میوه‌های بهشتی مجاز فرمود مگر میوه ‏یک درخت که همان گندم باشد.‏
ابلیس که به علت سرپیچی از فرمان الهی و سجده نکردن به بابا آدم (آدم ابوالبشر) از ‏وارد شدن به  بهشت محروم شده بود در مقام انتقام برآمد و با حیله و نیرنگ که در کتب ‏تاریخی و مذهبی شرح داده شده است به بهشت درآمد و در لباس پندگویی دلسوز ‏چندان وسوسه کرد که آدم و حوا به خوردن گندم راغب شدند و از آن خوردند: یعنی از ‏گندم بهشت خوردند و عورتهایشان نمودار شد . به ناچار از برگهای بهشتی خود را ‏پوشانیدند و سترعورت کردند . ‏
آری سركشی و نافرمانی آدم از پروردگارش موجب زیان و ضرر گردیده است. خدای ‏تعالی ایشان را از نعمت بهشت محروم ساخت و ندا داد که: آیا شما را از این جهت نهی ‏نکردم و نگفتم که شیطان شما را دشمنی آشکار است ؟ ‏
در این هنگام آدم و حوا از کرده خود پشیمان شدند و زبان به توبه گشودند . ‏
خدای تعالی توبه آنها را قبول کرد و آن دو را آمرزید. آدم و حوا از پذیرش توبه امیدوار ‏گشتند که حتماً در بهشت می‌مانند و از نعمتهایش کامیاب خواهند شدند ولی فرمان ‏خدا برخروج آنها از بهشت و نزول به زمین صادر گردید و به ایشان خبر داد که این ‏دشمنی میان آدم و شیطان همچنان ادامه خواهد داشت ولی باید از اندیشه‌های بد ِ ‏شیطان به دور باشند و هدایت الهی را هیچ گاه از نظر دور ندارند تا رستگار شوند :« پس ‏درخت طوبی شاخه‌های خود را به هم آورده آدم و حوا را بر گرفت و از بهشت بیرون ‏انداخت. آدم به کوه سر اندیب در هندوستان فرود آمد و صد سال درآنجا گریست تا توبه ‏او قبول شد .» ‏
روایت است که آدم ابوالبشر (بابا آدم) پس از خروج از بهشت به پیرا گَردی (طواف) ‏خانه‌ی آباد (بیت المعمور) که موضع آن همین خانه کعبه است مامور گردید و به انجام ‏نیایگاهان (مناسك) حج پرداخت . ‏
آن گاه به اشارات پروردگار نیرومند به کوه عرفات شتافت و در طلب حوا به تجسس ‏پرداخت . ‏
اتفاقاً حوا نیز از جده به آن حدود آمده بود . هر دو در زیر آن کوه یکدیگر را دیدند ولی ‏نشناختند . جبرئیل امین سبب معرفت و آشنایی آنها شد و بدین جهت آن کوه را کوه ‏عذفات و آن شهر را به مناسبت نزول و مدفن حوا که جده آدمیان است شهر جده گویند . ‏
آدم و حوا سپس به جانب سر اندیب به راه افتادن و به زندگانی زناشویی و بقای نسل ‏پرداختند. هربار که حوا حامله می‌شد یک پسر و یک دختر می‌زایید که آدم به موجب ‏وحی آسمان، دختر بطنی را با پسر بطن دیگر در سلک ازدواج می‌کشید و این امر ‏موجب تکثیر نسل و تشکیل جوامع بشری گردید . ‏
در خاتمه برای مزید اطلاع خواننده محترم لازم است این نکته را متذکر شود که به گفته ‏فقیه دانشمند شادروان سید محمود طالقانی : ‏
‏«... این بهشت که آدم در آغاز در آن می‌زیست نباید بهشت موعود باشد ... چون کسی ‏که اهل این بهشت گردید از آن بیرون نمی‌رود و محیط وسوسه شیطان نمی‌باشد به ‏این جهت عرفای اسلامی برای بهشت نخستین و فرو افتادن آن توجیهاتی نموده به ‏تاویلاتی پرداخته‌اند ... ‏
چنان که در روایت معتبر آمده است:« این بهشت از باغهای زمین بوده و آفتاب و ماه بر آن ‏می‌تافته. اگر بهشت جاودانه بود هیچ گاه از آن بیرون نمی‌رفت و ابلیس داخل آن ‏نمی‌شد .» تا آنجا که بعضی از مفسرین برای تعیین و سرزمین آن بهشت بحث ‏نموده‌اند. ‏

بقول حافظ شیرازی:

پدرم روضه‌ی رضوان به دو گندم بفروخت ‏     ناخلف باشم اگر من به جویی نفروشم


ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها