پاسخ به:حدیث شماره 14: «دو عامل مؤثر در هلاکت مردم»
شنبه 17 آبان 1393 9:28 PM
2. فخر فروختن
يکی از رذايل اخلاقی و اوصاف زشت انسانی ، فخرفروشی و مباهات است. مراد از فخرفروشی اين است که انسان بخاطر کمالهای موهوم يا واقعی که در خود احساس می کند به ديگران مباهات کند و بر آنها فخر نمايد.
فخرفروشی شعبه ای از تکبّر يا نشأت گرفته از تکبر است. بنابر اين تمام آيات و رواياتی که در ذم تکبر آمده است، فخرفروشی را نيز شامل می شود. صد البته ريشه فخرفروشی جهالت و نادانی است کما اينکه ريشه تکبر نيز همين است. زيرا انسانهای جاهل، نه کمالات را می شناسند و نه علت اصلی کمال را.
به همين دليل گاهی، معايب را کمال می پندارند و بر کمال موهوم افتخار می کنند و يا کمالات موجود در خود را ساخته و پرداخته خود می دانند و سرمنشأ کمالات يعنی خدای متعال را فراموش می کنند، که هر دوی اين ويژگی جز از جهالت نيست.
به همين دليل، حضرت علی (ع) می فرمايند:
« لا حُمْقَ اَعْظَمُ مِنَ الْفَخْرِ » يعنی " حماقتى بزرگ تر از فخرفروشى به ديگران نيست".
در زشتی فخرفروشى همين بس كه حضرت سجاد (ع) در دعاى نوزدهم صحيفه به پيشگاه حق عرضه مى دارد:
« وَاعْصِمْنى مِنَ الْفَخْرِ» يعنی " از اينكه نسبت به ديگران به وضع خود افتخار كنم مرا حفظ كن".
کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!
اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!