0

مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی

 
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی
جمعه 23 آبان 1393  9:10 PM

بنام خدا

در پاسخ به سوال 18 بصیرت سیاسی حضرت زینب، مطلبی را از بیانات رهبری خواندم که بسیار جالب بود و بشرح زیر است:

توصیف بصیرت زینبی در کلام رهبری

«قوّت شخصیت را ببینید؛ چقدر این شخصیت قوی است. دو روز قبل در یک بیابان، برادر او را، امام او را، رهبر او را با این همه عزیزان و جوانان و فرزندان و اینها از بین برده‌اند، این جمعِ چند ده نفرۀ زنان و کودکان را اسیر کرده‌اند، آورده‌اند در مقابل چشم مردم، روی شتر اسارت؛ مردم آمده‌اند دارند تماشا می‌کنند، بعضی هلهله می‌کنند، بعضی هم گریه می‌کنند؛ در یک چنین شرایط بحرانی، ناگهان این خورشید عظمت طلوع می‌کند و همان لحنی را به کار می‌برد که پدرش امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام بر منبر خلافت در مقابل امت خود به کار می‌برد؛ همان جور حرف می‌زند؛ با همان جور کلمات، با همان فصاحت و بلاغت، با همان بلندی مضمون و معنا: «یا أَهْلَ کُوفَۀِ، یا أَهْلَ الْغَدَرِ وَ الخَتَلِ؛‌ای خدعه‌گرها!‌ای کسانی که تظاهر کردید!» شاید خودتان باور هم کردید که دنباله‌رو اسلام و اهل بیت هستید؛ اما در امتحان این‌جور کم آوردید، در فتنه این‌جور کوری نشان دادید. «هَلْ فِیکُمْ إِلَّا الصَّلَفُ وَ الْعُجْبُ وَ الشَّنَفُ وَ الْکَذِبُ وَ مَلِقُ الْإِمَاءِ وَ غَمْزُ الْأَعْدَاءِ»؛ (بحارالانوار،ج 45 ص 162 ). شما رفتارتان، زبانتان با دلتان یکسان نبود. به خودتان مغرور شدید، خیال کرده‌اید ایمان دارید، خیال کردید همچنان انقلابی هستید، خیال کردید همچنان پیرو امیر المؤمنین هستید؛ در حالی که واقع قضیه این نبود. نتوانستید از عهده مقابله با فتنه برآیید، نتوانستید خودتان را نجات دهید. «مَثَلُکُمْ کَمَثَلِ الَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً»؛ مثل آن کسی شدید که پشم را می‌ریسد، تبدیل به نخ می‌کند، بعد نخها را دوباره باز می‌کند، تبدیل می‌کند به همان پشم یا پنبۀ نریسیده. [شما] با بی‌بصیرتی، با نشناختن فضا، با تشخیص ندادن حق و باطل، کرده‌های خودتان را، گذشتۀ خودتان را باطل کردید. ظاهر، ظاهر ایمان، دهان پر از ادعای انقلابیگری؛ اما باطن، باطن پوک، باطن بی‌مقاومت در مقابل بادهای مخالف. این، آسیب‌شناسی است... . با این بیان قوی، با این کلمات رسا، آن هم در آن شرایط دشوار، این‌گونه صحبت می‌کرد. اینجور نبود که یک عده مستمع جلوی حضرت زینب نشسته باشند، گوش فرا داده باشند، او هم مثل یک خطیبی برای اینها خطبه بخواند؛ نه، یک عده دشمن، نیزه‌داران دشمن، دور و برشان را گرفته‌اند. یک عده هم مردم مختلف الحال حضور داشتند؛ همانهایی که مسلم را به دست ابن زیاد دادند، همانهایی که به امام حسین نامه نوشتند و تخلف کردند، همانهایی که آن روزی که باید با ابن زیاد در می‌افتادند، توی خانه‌هایشان مخفی شدند  اینها بودند توی بازار کوفه  یک عده هم کسانی بودند که ضعف نفس نشان دادند، حالا هم نگاه می‌کنند، دختر امیرالمؤمنین را می‌بینند، گریه می‌کنند. حضرت زینب کبری با این عده‌ای ناهمگون و غیر قابل اعتماد مواجه است؛ اما این‌جور محکم حرف می‌زند. او زن تاریخ است؛ این زن، دیگر ضعیفه نیست. نمی‌شود زن را ضعیفه دانست. این جوهر زنانۀ مؤمن، این‌جور خودش را در شرایط دشوار نشان می‌دهد. این زن است که الگوست؛ الگو برای همۀ مردان بزرگ عالم و زنان بزرگ عالم. انقلاب نبوی و انقلاب علوی را آسیب‌شناسی می‌کند؛ می‌گوید شماها نتوانستید در فتنه، حق را تشخیص بدهید، نتوانستید به وظیفه‌تان عمل کنید؛ نتیجه این شد که جگرگوشۀ پیغمبر، سرش بر روی نیزه رفت. عظمت زینب را اینجا می‌شود فهمید.»

                  

تشکرات از این پست
moradi92 omiddeymi1368 nargesza
دسترسی سریع به انجمن ها