پاسخ به:مبحث هفتاد و سوم طرح صالحین: حضرت زینب (س)؛ شخصیّت و نقش ایشان در نهضت حسینی
چهارشنبه 21 آبان 1393 9:00 PM
حضرت حجت بن الحسن (عج) در زيارت ناحيه مقدسه، اين صحنه را متذکر مي گردد و مي فرمايد: اي جد بزرگوار! اين منظره را چگونه به ياد بياورم، آن گاه که بانوان حرم اسب تو را سرافکنده و مصيبت زده ديدند و زينش را واژگون يافته و از خيمه ها بيرون آمده و با ديدن آن منظره موها را پريشان نمودند و سيلي به صورت خود مي زدند و چهره هايشان آشکار شده و فريادشان بلند بود؛ زيرا عزت خود را از دست رفته مي ديدند: با اين حال به سوي قتلگاه شتافتند و ديدند شمر روي سينه ات نشسته و خنجرش را بر گلويت نهاده تا سرت را از بدن جدا نمايد!
زينب بر فراز تل زينبيه شاهد اين ظلم آشکار است و صحنه را با چشم سر و دل مشاهده مي کند. از دل سوخته خويش فرياد برآورد: «يابن محمد المصطفي! جواب خواهرت را بده»
بار دوم فرمود: «برادر! جواب مرا بده.» بار سوم فرمود: «الان تو را به کسي قسم مي دهم که حتما جواب مرا بدهي. حسينم تو را به جان مادرمان زهرا جوابم را بده.» امام در لحظات مرگ و زندگي سر خويش را بلند نمود و امر فرمود: «از اين صحنه، دور شويد.»
امر امام واجب است. زينب بچه ها را به سوي خيمه ها روانه نمود؛ اما مقاتل نويسان مي نويسند: زينب پشت به حسين ننمود؛ بلکه عقب عقب به طرف خيام مي رفت و چشم از چهره حسين بر نمي داشت [1] .
پی نوشتها :
[1] عقيله بني هاشم، ص 30 و 31.
منبع : دويست داستان از فضايل، مصايب و کرامات حضرت زينب ؛ عباس عزيزي
http://www.ashoora.ir/
کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!
اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!