هفت
پنج شنبه 15 آبان 1393 4:08 PM
::: هنگامیکه به پستی تن میداد تا بلندی یابد .
::: آنگاه که در برابر ا ز پا افتادگان " می پرید .
::: آنگاه که میان آسانی و دشوار مختار شد و آسان را برگزید .
::: آنکه گناهی مرتکب شد و با یاد آوری اینکه دیگران نیز همچون او
دست به گناهمیزنند " خود را دلداری داد .
::: آنگاه که از ناچاری " تحمیل شده ای را پذیرفت و شکیبائی اش
را ناشی از توانایی دانست .
::: آنگاه که آوای ثنا سرداد و آن را فضیلت پنداشت .
::: آنگاه که زشتی چهرهای را نکوهش کرد " حال آنکه یکی از نقاب های خودش بود.
لطفا شخصا ملاحظه فرمائید
* زندگی نکن برای مردن " بمیر برای زندگی کردن .
* زندگی همانند هنر نقاشی کردن است .با مداد " ولی بدون پاک کن
* جامعه مثل آب نمک است شنا کردن در آن بد نیست اما بلعش وحشتناک است .
* گذشت زندگی یک چیز را بارها ثابت می کند که گاهی احمق ها درست می گویند
* باد ها می وزند " عده ای در مقابل آن دیوار می سازند و تعدادی آسیاب به پا می کنند .
* با خودت صادق باش ونگران آنچه دیگران درباره ات فکر می کنند نباش " تعریفی که آنها از تو دارند
نپذیر " خود " خودت را تعریف کن .
* دنیا آنقدر بزرگ است ک برای همه جایی برای زیستن دارد. پس سعی کنیم به جای اینکه جای
دیگران را بگیریم و یا خود را جای دیگران جا بزنیم جایگاه واقعی خود را پیدا کنیم .
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.