سد سکندر باش
سه شنبه 13 آبان 1393 3:05 PM
هر گاه بخواهند کسی را به مقاومت در مقابل دشمن یا حوادث تشویق و تشجیع کنند از ضرب المثل بالا استفاده کرده یا به اصطلاح دیگر می گویند : «مانند سد سکندر پایداری کن»
اسکندر ذوالقرنین در بازگشت از ظلمات به شهری سبز و آراسته رسید که در پای کوهی بلند واقع شده بود. بزرگان شهر به خدمت شتافتند و از خراب کاری قومی به نام یاجوج و ماجوج شکوه و زاری کردند : «قالوا یا ذوالقرنین.ان یاجوج وماجوج مفسدون فی الارض.» و برای توضیح بیشتر گفتند که این جانوران اندامی پرموی و دندانی چون دندان گراز دارند. گوشهایشان به قدری پهن است که در موقع استراحت یکی را بستر ودیگری را رپوش می کنند ! در فصل بهار گروه گروه از کوهسار فرود می آیند و خواب وآسایش را بر ما تباه می سازند.
اسکندر چون شرح ماجرا شنید بی نهایت متاثر گردید و با گروهی از دانشمندان که در التزام بودند به گذرگاه یاجوج و ماجوج شتافت ومحل تنگه بین دو کوه را که معبر اقوام وحشی بود از نزدیک وارسی کرد. آن گاه فرمان داد دو دیوار از دو پهلوی کوه به ارتفاع پانصد ارش و پهنای یکصد ارش بنا کردند، سپس سنگ و گچ و آهن و مس و روی و گوگرد و نفت و قیر را به وسیله ی حرارت آتش با یکدیگر در آمیختند و میان دو دیوار را با این دو ماده مخلوط و ممزوج به کلی پر کردند و بدین وسیله سکنه جنوبی سد از تعرض و آسیب قوم یاجوج و ماجوج برای همیشه مصون ماندند.
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.