0

زنان و مردا ن بخوانند

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

زنان و مردا ن بخوانند
دوشنبه 12 آبان 1393  4:18 PM


زنان و مردا ن بخوانند


 

يكصد فرق بين احكام مردان و زنان

جابربن يزيد جعفى مى گويد: از امام باقر عليه السلام شنيدم كه فرمود:

1 و 2 - بلند اذان و اقامه گفتن بر زنان در حضور اجنبى جايز نيست .

 


3 و 4 - رفتن زنان به نماز جمعه و جماعت مكروه است .


5 و 6 - عيادت مريض و تشييع جنازه بر زنان استحباب ندارد، ولى بر مردان مستحب مؤ كداست .


7 و 8 - بلند گفتن تلبيه در حين محرم شدن ، و هروله و دويدن در سعى بين صفا و مروه بر زنان لازم

نيست .
9 و 10 - بوسيدن حجرالاسود يا دست كشيدن بر آن ، و داخل خانه كعبه شدن براى زنان استحباب

ندارد.
11 - حلق و سر تراشيدن براى محل شدن زنان لازم نيست ، بلكه بايد مقدارى از موى سر را بچينند.

 

 

(17)

12 - زن نبايد عهده دار منصب قضا باشد.


13 - زن نمى تواند متصدى امرى از امور حكومتى شود كه نياز به اعمال قدرت دارد.


14 - زن در امور نظامى نبايد طرف مشورت قرار بگيرد.


15 - مباشرت در قربانى حج بر زن لازم نيست مگر در حال اضطرار.


16 - زن در وضوء از باطن ذراع آغاز به شستن مى كند و مرد از ظاهر ذراع .


17 - مسح سر از زير چادر، مقنعه يا روسرى جايز است .


18 - زن مستحب است در حال قيام نماز ، دو پا را به هم بچسباند، در حالى كه براى مرد استحباب

دارد پاها را از سه انگشت تا يك وجب فاصله دهد.


19 - مستحب است مرد در حال قيام نماز دستهايش را پايئن بياورد، و زن بازوانش را به سينه

بچسباند.
20 - مستحب است زن در حال ركوع دستش را روى ران خود قرار دهد، و مرد بايد دستش را روى

زانويش قرار دهد.
21 - مستحب است زن هنگام سجده رفتن ابتداء بنشيند و بعد سجده كند.


22 - همچنين هنگام سر بر داشتن از سجده ابتدا بنشيند، و سپس برخيزد.


23 - مستحب است در حال سجده زنها آرنجها و شكم را بر زمين بگذارند و اعضاء بدن را به يكديگر

بچسبانند. ولى در مردها مستحب است آرنجها و شكم را به زمين نچسبانند و بازوها را از پهلو جدا

 نگاه دارند.
24 - هنگام تشهد مستحب است زنان دو پاى خود را بلند كنند و رانهاى خود را بهم بچسبانند.


25 - هنگام گفتن تسبيحات اربعه مستحب است انگشتان را بهم بچسبانند.


26 - هر گاه زن بخواهد با خداى خويش راز و نياز كند، بهتر است دو ركعت نماز بجاى آورد. سپس با

سر برهنه دعا كند. البته در صورتى كه مشرف نباشد. خداوند دعاى او را اجابت ، و حاجت او را بر

طرف فرمايد، و او را ماءيوس و نا اميد نگرداند

.
27 - غسل جمعه براى زن در سفر مكروه ، و براى مرد مستحب است .


28 - گواهى زنان در مورد اجراء حدود پذيرفته نمى شود.


29 - گواهى زنان در طلاق مسموع نيست .


30 - گواهى زنان در آنچه نگاه كردن مرد به آن جايز نيست پذيرفته مى شود.


31 - شهادت زن در رؤ يت هلال و اثبات اول ماه قابل قبول نمى باشد.


32 - زنان نبايد از وسط معابر عمومى و اماكن شلوغ و پررفت وآمد حركت كنند، بلكه بايد آهسته از

مسيرهائى كه نه خيلى خلوت باشد و نه خيلى شلوغ عبور نمايند.


33 - شايسته نيست زنان در اطاقهاى فوقانى و مكانهائى كه در منظر اجنبى باشد بنشينند و

سكونت كنند.
34 - آموختن علوم و فنون كه مستلزم اختلاط با مردان اجنبى بدون رعايت حدود شرعى باشد جايز نيست .
35 - فراگرفتن ريسندگى و بافندگى براى زنان مستحب است .


36 - آموختن سوره نور براى زنان ثواب فراوان دارد.


37 - آموختن سوره يوسف براى زنان كراهت ، و براى مردان استحباب دارد.


38 - اگر زنى مرتد شود و از اسلام برگردد، حاكم او را توبه مى دهد. اگر توبه كرد، او را رها مى

كنند. و اگر توبه نكرد، محكوم به حبس ابد با اعمال شاقه مى شود و او را در زندان به كارهاى

سخت وامى دارند و از خوردن و آشاميدن منع مى كنند جز مقدارى كه جان او حفظ شود. و بايد

خوراك نا مطبوع و بد مزه به او بخورانند و لباس زبر و خشن به او بپوشانند. وقت صلوة او را بزنند تا

نماز بخواند، و هنگام روزه او را بزنند تا روزه بگيرد.ولى حكم مرد مرتد قتل است .


39 - از زنان كافر جزيه گرفته نمى شود، ولى از مردانشان جزيه مى گيرند.


40 - هر گاه زمان زاييدن فرا رسد، لازم است هر كس در اطاق زايمان باشد بيرون رود تا كسى ناظر

عورت زن و كيفيت زاييدن نباشد.


41 - حضور حائض و زن جنب هنگام تلقين ميت شايسته نيست .


42 - بر حائض يا جنب جايز نيست ميت را داخل قبر قرار دهد.


43 - هر گاه زنى از جائى برخاست ، براى مرد جايز نيست بلافاصله در آنجا بنشيند، و نشستن مرد

درآنجا مادامى كه سرد نشده كراهت دارد.


44 - جهاد بر زنان واجب نيست و جهاد زنان خوب شوهردارى است .


45 - حق شوهر بر زن از بزرگترين حقوق است .


46 - هر گاه زنى بميرد سزاوارتر از همه براى خواندن نماز ميت ، شوهر اوست .


47 - زن مسلمان نبايد در حضور زنان يهودى و نصرانى برهنه شود، زيرا آنان زيبائيهاى او را براى

شوهران خود توصيف مى كنند و موجب مفسده مى شود.


48 - استعمال بوى خوش براى زن هنگام خروج از منزل جايز نيست .


49 - جايز نيست زنان خود را از حيث آرايش سر و صورت و پوشاك و غيره ، شبيه مردان بسازند.

زيرا رسول خدا مردانى را كه خود را به زنان ، و زنانى را كه خود را به مردان شبيه سازند، لعن

فرموده است .
50 - مكروه است زن خود را معطل كند و بدون شوهر باقى بماند.


51 - شايسته نيست ناخنهاى زن سفيد ديده شود، هرچند با كمى حنا آن را رنگين سازد.


52 - روا نيست دستانش را در حال حيض خضاب كند، زيرا بيم تسلط شيطان بر او مى رود به طورى

كه او را به سوى ارتكاب گناه سوق دهد.


53 - هر گاه زن در حال نماز نيازى داشته باشد بايد دستهاى خود را بهم زند، ولى مرد بايد با سر و

دست اشاره كند و بلند تسبيح بگويد.
54 - براى زن جايز نيست بدون چادر و پوشش كامل نماز بخواند، مگر كنيز باشد. يعنى زن بايد تمام

بدن جزگردى صورت ، و دست و پا، تا مچ را بپوشاند، ولى در مرد ستر عورتين كافى است .


55 - پوشيدن لباس ابريشمى و حرير و زربافت براى زن در نماز و غير نماز و احرام جايز، ولى بر

مردان حرام است .
56 - بدست كردن انگشترى طلا و آويختن زيورآلات حتى در نماز براى زن جايز است ، ولى بر مردان

حرام و موجب بطلان نماز مى باشد.
57 - زن بدون جلب رضايت شوهر نمى تواند مالش را به مصرف برساند.


58 - زن بدون اجازه شوهر حق ندارد روزه مستحبى بگيرد.


59 - دست دادن زن با مرد اجنبى حرام است ، مگر از پشت پارچه و جامه .


60 - بيعت زنان از پشت لباس آنان است .


61 - زن بدون اذن شوهر جايز نيست به حج مستحبى برود.


62 - استحمام زنان در بيرون منزل كراهت دارد.


63 - سوار شدن زنان بر زين اسب ، دوچرخه و موتور سيكلت كراهت دارد.


64 - ارث زن نصف ارث مرد است .


65 - ديه نفس زن نصف ديه مرد است .


66 - ديه زن در جراحات باديه مرد مساوى است تا اينكه به يك سوم ديه كامل برسد و بيش از آن

ديه جراحت در مرد بالامى رود و در زن پائين مى آيد.


67 - هر گاه زنى بخواهد به تنهائى به امام جماعت اقتدا كند بايد پشت سر امام بايستد، ولى اگر

ماءموم مرد باشد بايد قدرى عقب تر در طرف راست امام بايستد.


68 - اگر زنى فوت كند كسى كه بر او نماز ميت مى خواند بايد در مقابل سينه او بايستد و اگر

متوفى مرد باشد مصلى بايد مقابل وسط بدن او بايستد.


69 - در هنگام به خاك سپردن ميت ، زن را از پهنا، و مرد را از طرف سر بايد درقبر گذاشت .


70 - هيچ شفاعتى براى زن نزد پروردگار بهتر از رضايت شوهر نيست .


تذكر: غير از آنچه در خصال صدوق آمده ، وجوه افتراق ديگرى را نيز مى توان ذكر نمود.


71 - در نماز جماعت ، اقتداء زن به مرد جايز، ولى اقتداء مرد به زن جايز نيست .


72 - شرط صحت جماعت در مرد عدم حائل بين او و ماءمومين يا امام است ، در حالى كه وجود حائل

 بين ماءمومين زن يا بين زن با امام مانع صحت نيست .


73 - هر گاه پس از عقد و عروسى ، شوهر ديوانه شود، همسر حق فسخ نكاح دارد، ولى اگر زن ديوانه شد، شوهر حق فسخ ندارد.


74 - تكميل تعداد لازم براى نماز جمعه بايد مرد باشد و نمازگزار زن در تحقق شرائط كافى نيست .


75 - مرد نمى تواند خمس و زكات خود را به همسر خود بدهد، ولى زن مى تواند خمس و زكات

خود را به شوهرش بدهد.


76 - قضاءنماز و روزه واجب فوت شده پدر بر ولى ميت و پسر ارشد خانواده واجب است بخلاف

مادر.
77 - زنان بايد هميشه از منتهى اليه طرف راست ، و مردان از وسط معابر عبور نمايند.


78 - پوشيدن لباس دوخته در حال احرام براى زن جايز، و براى مرد حرام است .


79 - پوشاندن سر در حال احرام بر مرد حرام ، و بر زن لازم است .


80 - پوشاندن صورت در حال احرام بر مرد جايز، و بر زن حرام است .


81 - كوچ زن از مشعر به منى پيش از طلوع آفتاب جايز است ، ولى براى مرد جايز نيست .


82 - انعقاد نذر زن متوقف بر اذن شوهر است .


83 - ربا ميان پدر و فرزند جايز است ، ولى بين مادر و فرزند جايز نيست .


84 - بلوغ پسر اِتمام پانزده سال قمرى ، و بلوغ دختر اكمال نه سال قمرى است .


85 - در ازدواج دختر، اذن ولى (پدر يا جد پدرى ) شرط است به خلاف پسر، و اذن مادر كافى

نيست .
86 - ازدواج مرد مسلمان با اهل كتاب به صورت موقت جايز است ، ولى ازدواج زن مسلمان با آنها

جايز نمى باشد.
87 - حق حضانت در پسر تا دو سالگى ، و در دختر تا هفت سالگى ، با مادر است .


88 - اختيار طلاق بالا صالة بامرد است و زن حقى در امر طلاق ندارد مگر تحت شرائط خاص كه

ضمن عقد لازم ذكر شود.


89 - اگر مرد زنش را طلاق دهد بلافاصله مى تواند همسر ديگر اختيار كند. به خلاف زن كه بايد عده نگاه دارد.
90 - هرگاه مردى در مرض موت با زنى ازدواج كند و قبل از عروسى بميرد، عقد نكاح باطل مى

شود، بر خلاف زن كه اگر در مرض ‍ موت ، شوهر اختيار كرد و از دنيا رفت ، نكاح به قوت خود باقى است .
91 - اگر مرد در حال مرض ، همسرش را طلاق دهد و با همان بيمارى پيش از گذشت يكسال بميرد،

زن از او ارث مى برد، ولى اگر زن پس از عده بميرد، مرد از او ارث نمى برد.


92 - شوهر از تمام اموال زوجه ارث مى برد، ولى زن از زمين ارث ندارد.


93 - سه خصلت : كبر، بخل و ترس در مرد مذموم ، و در زن ممدوح است .


94 - صحت طلاق متوقف است بر استماع دو مرد عادل ، و استماع زن در صحت آن اعتبار ندارد.


95 - پدر مى تواند فرزند صغير خود را در صورت مصلحت به نكاح ديگرى در آورد، ولى مادر بر نكاح

فرزند ولايت ندارد.
96 - نفقه زوجه و اولاد بر عهده شوهر است . و زن در تاءمين هزينه زندگى از نظر شرع مسئوليتى ندارد.
97 - براى اثبات دعاوى مالى شهادت دو زن به جاى يك مرد بشمار مى آيد.


98 - كندن مو و خراشيدن صورت در مصيبت براى مرد كفاره ندارد، ولى در زن كفاره دارد.


99 - مرد مى تواند بيش از يك زن داشته باشد، ولى زن بيش از يك شوهر نمى تواند اختيار كند.


100 - اگر زن بميرد شوهر در صورت وجود اولاد، ربع مال ، و در صورت عدم اولاد، نصف مال زن را

ارث مى برد. ولى اگر مرد بميرد همسرش در صورت وجود اولاد يك هشتم ، و در صورت عدم اولاد

يك چهارم مال شوهر را ارث مى برد.


ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
alirezaHmzezadh
دسترسی سریع به انجمن ها