مشكل رويت هلال اول ماه چگونه حل ميشود؟
دوشنبه 12 آبان 1393 4:15 PM
لزوم تعيين قبله و دانستن زمان حلول ماههاي قمري و عدد ايام، به جهت عمل به احكام واجب و مستحب اسلام، از ديرباز دانشمندان مسلمان را بر پژوهش در اين زمينه واداشت و پيشرفت علوم مربوط در بين مسلمانان را در پي آورد.
امروزه به دست آوردن جهت كعبه نسبت به مكان مورد نظر، با ساخت انبوه قطبنما، محاسبه دقيق طول و عرض جغرافيايي، انشار نقشههاي ترسيمي و تصويري، بهرهگيري از جهت ستارهها و حتي مكان خورشيد در برخي از ايام سال و ساعت قبله كه جهت سايه شاخص در لحظه معيني از روز است، به راحتي امكان پذير شده و در اكثر نقاط جهان به غير از خود شهر مكه، مشكل چنداني براي قبلهيابي وجود ندارد.
اما علم رياضيات و هيئت و نجوم هر چه به مدد نمازگزاران آمده است كمتر به خدمت روزهداران آمده! چه اين كه هر سال با فرا رسيدن ماه مبارك رمضان، بحث استهلال رونق ميگيرد و چالشهاي هميشگي خود را موضوع مجالس علمي و نتيجه آن را نقل محافل عوام ميسازد. پيشرفت اطلاع رساني هم به جاي كمك به حل قضيه، نقاط افتراق را علنيتر ميسازد و مؤمنان را در حالتي از شك و ترديد فرو ميبرد.
استهلال هر چند به هر دوازده ماه قمري اختصاص دارد، اما اهميت آن در ماه مبارك رمضان به وجوب يا حرمت روزه بر ميگردد و از اين رو مسلمانان سراسر كره زمين با وسواس و دقت بيشتري چشم به آسمان ميدوزند تا تكليف آسماني خود را بدانند.
مسئله رؤيت هلال را در سه بوته ميتوان به نقد و نظر كشيد: اول، مكان يابي صورت مسئله استهلال در فقه اسلامي و لوازم و ملزومات آن؛ دوم، شناخت عناصر مددرسان و دانستهها و پيشرفتهاي علمي در مسئله؛ و سوم، بررسي تعامل رشتههاي فقه و نجوم و فضا شناسي در راستاي حل مسئله استهلال.
آنچه كه بسيار روشن است و چون ماه شب چهارده ميدرخشد اما گاهي در پس ابر غفلت ميماند، آنست كه استهلال و رؤيت هلال از قبيل مصداق يابي و تعيين موضوع است، نه صدور حكم و فتوي. به ديگر سخن، مقلد، حكم مرجع تقليد را بر آن چه كه با چشم خود ميبيند حمل و به آن عمل ميكند. بيتوجهي به اين مسئله و آگاه نكردن مردم نسبت به آن، گاهي باعث بدبينيها و اضطرابهايي در قلوب مؤمنان ميشود و بر طرف ساختنش با آموزش درست احكام از سوي مبلغان محترم ميسر است.
حكم شرع در خصوص وجوب روزه رمضان و حرمت روزه اول شوال (عيد فطر) ، صريح و متفق عليه بوده و هر مسلمان با مراجعه به هر رساله عمليه احكام، بدان واقف ميشود؛ وانگهي از مشهورات فقه است كه اگر كسي به چشم خود هلال ماه را ديد ولو حلول ماه بر مرجع تقليد ثابت نشده باشد، تكليف مقلد روشن است. البته طبق احكام فقهي، اول ماه به شهادت دو نفر عادل يا عدهاي كه با گفته آنها يقين حاصل شود، نيز ثابت ميشود.
بنا بر آنچه گذشت و مرور رسالههاي عمليه و رجوع به روايات اين باب، آشكار ميشود مطالبي كه هر سال در اول و آخر ماه مبارك رمضان از ناحيه مراجع معظم تقليد اعلام ميشود، حكم مسئله نيست؛ بلكه انتشار خبر اثبات اول ماه بر شخص مرجع تقليد است كه معمولاً با شنيدن خبر رؤيت هلال از سوي معتمدان و نمايندگان خاص حاصل ميشود، نه با رؤيت خود مرجع. از اين رو نه تنها مقلدان، بلكه عموم مؤمنان ميتوانند در صورت حصول يقين، به خبر صادره از سوي اين مجتهد جامع الشرائط اكتفا و به تكليف خود عمل كنند، مگر آن كه خلاف آن ثابت شده باشد.
ناگفته نماند كه اول ماه با حكم حاكم شرع و ولي فقيه نيز ثابت ميشود، اما رويه سالهاي گذشته نشان داه كه در اين خصوص معمولاً حلول ماه رمضان يا عيد فطر اعلام شده، نه آن كه فتوا يا حكمي صادر شود و باز ميدانيم كه در صورت صدور حكم از سوي ولي فقيه اين حكم بلااستثناء مطاع و بلا منازعه خواهد بود.
پرسشي كه در پايان اين بحث به نظر ميرسد، اين است كه آيا اعلام اثبات اول ماه براي هر كدام از مراجع معظم تقليد در صورتي كه متكي بر خبر افراد موثق ايشان از اطراف و اكناف باشد، نه رؤيت مستقيم، آيا براي ديگر مؤمنان يقين آور خواهد بود و در صورت اختلاف مراجع در اين مورد ( كه اتفاقاً به خاطر تعيين موضوع و نه تعيين حكم، در شأن ايشان نيست! ) تكليف مردم چه خواهد بود؟ گو اينكه عدهاي بر سر خون بودن يا نبودن يك لكه قرمز رنگ مشاجره كنند و حال آن كه حكم نجاست خون را همه ميدانند؛ لذا نمي توان هر مقلد را به مرجع تقليد خويش ارجاع داد و شبهات و حرف و حديث افكار عمومي را بيپاسخ گذاشت. چه اين كه در يك شهر و چه بسا در يك كشور، دو روز متوالي عيد فطر نميشود!
بحث دوم اين است كه آيات علمي قرآن كه برخي تا حد اعجاز پيش ميرود و اشارات مستقيم و غير مستقيم مجموعهاي از روايات و نيز حكم عقل بر گرفته از ادراكات حسي، حكايت از نظم و دقت بسيار بالاي جهان به ويژه در گستره افلاك و اجرام آسماني دارد. حركت حسابشده و منظوم ستارگان و سيارگان و اقمار كه نمونه كوچك آن در منظومه شمسي محسوستر است، محاسبه جهت، مكان، روشنايي و ساير ويژگيهاي اين اجرام را تا ميليونها سال قبل و بعد امكان پذير كرده است.
شگفتي و عظمت اين آفرينش آن چنان در چهره هر ناظري متفكري هويدا است كه ادعاي بينظمي و اتفاقي بودن اين حركتها و جريانها نياز به اثبات دارد، نه نظم آفريده ناظم. اين گردش كه در نهايت هماهنگي و سازگاري همه لحظات، تا وقت معلوم (اجل سمي) ادامه خواهد داشت، در گوشهاي از اين گيتي يعني تنها قمر كره زمين نيز قابل محاسبه است. امروز به مدد پيشرفتهاي نظري، تجربي و عملي ميتوان ويژگيهاي ماه را در حالتهاي گوناگون به دست آورد. ويژگيهايي چون: ارتفاع ماه، هنگام غروب آفتاب در شب اول ماه قمري، تعيين جايگاه ماه حسب درجه از نقطه شمال، لحظه مقارنه بين خورشيد و ماه، لحظه خروج ماه از محاق و آغاز اكتساب نور از خورشيد، درصد درخشندگي هلال نسبت به قرص ماه در لحظه غروب خورشيد، محاسبه زمان غروب ماه در شب اول، تعيين جايگاه غروب خورشيد نسبت به نقطه شمالي، مدت مكث ماه در افق بعد از غروب آفتاب در شب اول، تعيين مقدار اختلاف بين سمت ماه خورشيد هنگام غروب خورشيد و سن ماه از زمان مقارنه مركزي تا هنگام غروب خورشيد.
همه اعداد و ارقام مربوط به اين محاسبات، حقيقي، قابل پيشبيني، علمي و يقين آور است؛ همان طور كه پيش بيني كسوف و خسوف، هيچ گاه به خطا نميرود و اين همه نه از سر توانايي انسان كه از حكمت و قدرت احسن الخالقين است.
همانگونه كه ملاحظه ميشود مشكل استهلال، در بعد علمي نيست، بلكه شفاف نبودن برخي بحثهاي ميان رشتهاي باعث ناكارآمدي يافتههاي علمي در عرصه فقه شده است؛ از اين رو نكاتي چند، در پي ميآيد:
1.پيشبيني علمي منجمان درباره ويژگيهاي ماه ، گذشته از مبرهن و مستدل بودن آن، ادعايي درباره رؤيت ناظران ندارد. چه اين كه محاسبه مكان و سن و سمت و مكث ماه بر روي كاغذ صورت ميگيرد، اما ديدن يك عمل حسي است كه با موانعي چون بدي آب و هوا، ارتفاع ناظر از سطح دريا، روشنايي شهر به خاطر نور چراغها، ضعفبينايي و ديگر عوامل طبيعي روبروست.
2.پيشبيني منجمان درباره هلال رمضان و شوال در هر سال، در سه حالت منحصر است:
الف ـ اجماع و قطع منجمان در امكان رؤيت هلال در تاريخ معين.
ب ـ اجتماع و قطع منجمان در عدم امكان رؤيت هلال در همان شب.
ج ـ اختلاف نظر منجمان در اين مسئله.
با اين توضيح كه حالت سوم، نه به خاطر احتمالي بودن محاسبات است، بلكه به روش و تجربه منجمان بر ميگردد. اين حالت در سالي اتفاق ميافتد كه چند مؤلفه تعيين جايگاه ماه، پايينتر يا بالاتر از حد متعارف و معمول آن پيشبيني ميشود. به ديگر سخن، منجمان در محاسبه جايگاه ماه اختلاف ندارند، بلكه به خاطر به دست نيامدن معدل لازم براي اعلام پيشبيني، هر كدام از دانشمندان با لحاظ تجربه شخصي و عنايت به ارقام به دست آمده از مؤلفههاي گوناگون، حدس خود را در خصوص قابل رؤيت بودن هلال ماه اظهار ميكنند.
3.غير از جمع و تفريقهاي نجومي، امروزه ابزارهاي دقيقتري براي رصد اجرام آسماني ساخته شده است. تلسكوپهاي قوي، ماهوارهها و جتها كه هر كدام با شيوه خاصي توانايي انسان براي درك حسي وقايع فضايي را بالاتر مي برد . اين دستاوردها خود منشأ مباحث جديدي در حوزه فقه و مسئله استهلال است.
و اما بحث سوم در واقع طرح پرسشهايي بر مبناي آن چه گذشت است كه جواب آن را بايد در قلمرو فقه و اجتهاد پويا جست.
اين پرسشها بدين شرح است:
1.ملاك استهلال، به استناد روايات صحيحه آيا تنها رؤيت با چشم غير مسلح است؟
2.با عنايت به پيشرفتهاي علمي و نبود اين مطالعات در زمان صدور احاديث، آيا ميتوان ملاك استهلال را گسترش داد؟
3.در صورت اجماع منجمان بر عدم امكان رؤيت هلال ماه در تاريخ معين، تا چه حد ميتوان به گزارش افراد از اقصي نقاط توجه كرد؟
4.در صورت اجماع منجمان بر امكان رؤيت هلال ماه، آيا عدم رؤيت به خاطر عوامل طبيعي مثل ابري بودن آسمان، چقدر قابل اعتنا است؟
5.رؤيت هلال ماه با چشم مسلح يا ابزاري چون ماهواره و جت و هواپيما چه حكمي دارد؟
6.در صورت رؤيت هلال ماه از سوي مردمان شهر يا كشوري كه با شهرها و كشورهاي ديگر همزمان هستند (شب و روزشان يكي است)، حكم مسئله چه خواهد بود؟ و آيا بايد براي هر منطقه جداگانه اثبات شود؟
7.در حالتي كه پيشبيني منجمان قطعي نبوده و اختلاف نظر باشد، آيا ميتوان به رصد با ابزارهاي پيشرفته استناده كرد؟
8.گزارش افرادي كه كارشناس نيستند و احتمال خطاي ديد هم به طور طبيعي در آنها وجود دارد، آيا ميتواند براي مقلدين يقينآور باشد؟ يعني صرف اطمينان مجتهد جامع الشرائط به اخبار واصله، در موضوعي كه فقهي و اجتهادي نيست، براي مقلدين و ساير مؤمنان يقين آور و قابل اجرا است؟
و اما در پايان بحث، خاطر نشان ميشود در چند سال اخير، هماهنگي دفتر رهبر معظم انقلاب با هزاران تن از افراد آموزش ديده در سراسر كشور براي رصد وضعيت هلال ماه رمضان و شوال و نيز فعاليتهاي علمي مركز مطالعات و پژوهشهاي فلكي نجومي وابسته به دفتر آيت الله سيستاني و در اختيار گذاشتن اين دستاوردها، زمينه ساز طرح علمي اين مسئله، آگاهي بيشتر مؤمنان و هماهنگي بيشتر شده است. اما وجود نقاط ابهام در ابعاد علمي مسئله ، عملكردهاي سنتي و برداشتهاي عرفي عوامانه، همچنان بغرنجي موضوع را باقي گذاشته كه اميد است با برگزاري نشستهاي علمي و بررسي راهكارهاي علمي و عيني از سوي مراكز وابسته به مراجع معظم تقليد و حضور انديشوران خبره، اين مهم نيز به شايستگي مورد اتفاق اصحاب رأي و نظر گردد.
ناگفته نماند، با توجه به حساسيتها و عواقب ذهني مسئله، دست اندركاران دفاتر مراجع معظم تقليد، چنانچه ضرورتي در اعلام نظر آن حضرات در خصوص استهلال ميبينند، قبل از بروز هر گونه شائبهاي، خوب است با همكاران خود در ساير دفاتر هماهنگي اوليه و تبادل نظر نمايند تا خداي ناكرده تشويش خاطري براي مراجع معظم و مقلدان معزز پيش نيايد. هر چند اعلام حلول ماه رمضان و شوال از سوي ولي فقيه، فصل الخطابي براي همگان است و با اطلاعرساني درست ميتوان زمينه هر گونه شك و شبهه را برطرف ساخت.
گفتني است، همه تمهيدات پيشنهادي كه ذكر شد براي اين است كه ساحت مقدس مرجعيت و روحانيت از جانب ندانم كاريها و مجهولات عوام گزندي نبيند انشاءالله
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.