پاسخ به:مقاله طنز
دوشنبه 20 آذر 1396 7:11 AM
تعریف طنز
طنز واژهای عربی است و به معنای مسخره کردن، طعنه زدن، عیب کردن، سخن به رموز گفتن و به استهزاء از کسی سخن گفتن است.
طنز در لغت نامه ها دهخدا به معانی گوناگونی آمده است، همچون « برکسی خندیدن، عیب کردن، لقب کردن، سخن به رموز گفتن، طعنه». در ادبیات قدیم، اعم از نثر و نظم، برداشتی که ما اکنون از سخن طنز، هزل و هجو داریم، وجود نداشته است و در بسیاری از متون، سخن غیر جد یا هزل را در تقابل با جد آوردهاند، مثلاً مولانا در مثنوی معتقد است:
هزل ها گویند در افسانه ها گنج می جو در همه ویرانه ها
یا شیخ اجل سعدی شیرازی در پایان گلستان می گوید: «بر رای روشن صاحبدلان که روی سخن در ایشان است، پوشیده نمانده دُرّ موعظه ها شافی را در سلک عبارت کشیده است و داروی تلخ نصیحت به شهد ظرافت برآمیخته تا طبع ملول ایشان از دولت قبول محروم نماند».
طنز در تعریفی با رویکردی اخلاقی عبارت است از هر بیان اعم از گفتار، رفتار، نوشتار، و تصویر به ظاهر غیرجدی و بر مبنای لطیفه و مزاح که نمایانگر واقعیتی جدی و رساننده پیامی اصیل باشد و به قصد توجه دادن مخاطب به نتیجهای اخلاقی- اجتماعی مطرح شود.
پژوهشگران چندان توافقی درباره تعریف طنز ندارند و هر یک براساس زاویه نگاه خود به تعریف آن پرداخته اند. برای نمونه شفیعی کدکنی طنز را «تصویر هنری اجتماع نقیضین و ضدین» و علی اصغر حلبی آن را «نوعی از آثار ادبی می داند که در برشمردن زشتی ها و رذایل فردی یا جمعی و آگاهانیدن مردم از آنها می کوشد».
در ادبیات «طنز»، به نوع خاصی از آثار منظوم یا منثور ادبی گفته میشود که اشتباهات یا جنبههای نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی و سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی را به شیوهای خندهدار به چالش میکشد.
طنز تفکربرانگیز است و ماهیتی پیچیده و چندلایه دارد. گرچه طبیعتش بر خنده استوار است، اما خنده را تنها وسیلهای میانگارد برای نیل به هدفی برتر و آگاه کردن انسان به عمق رذالتها. گرچه در ظاهر میخنداند، اما در پس این خنده واقعیتی تلخ و وحشتناک وجود دارد که در عمق وجود، خنده را میخشکاند و انسان را به تفکر وامیدارد.
طنز با تاکید بر یک موضوع درصدد بیان معایب و نواقص عمل یا کاری است و تلاش میکند تا فسادی رایج، اما مغفول از انظار یا معضلی اجتماعی را مطرح سازد و همچون مصلحی اجتماعی با آگاهی دادن به مردم آنان را به معایب رفتارشان آشنا سازد. طنزگویی گاهی ممکن است، دلایل شخصی داشته باشد که در این صورت علاوه بر معنای شوخی و مزاح، هجو را نیز شامل میشود و یا ممکن است بنا به دلایل جمعی باشد که در این صورت تلاش برای رفع کاستی های جامعه و افسوس بر وضعیت موجود است که البته ممکن است صرفاً برای خنده، شوخی و هزل باشد. پس می توان گفت تفاوت طنز، هزل و هجو در این است که «طنز انتقاد و استهزای غیرمستقیم معایب گروه یا جامعه خاصی به منظور اصلاح آنهاست. هجو عیب جویی، استهزاء، بدگویی و گاه دشنام به شخص یا موضوعی خاص است که صریح، تند و تیز است، غرض شخصی و جنبه تفریحی دارد. ولی هزل شوخی های نامطبوع، بی پرده و گاهی رکیک و غیراخلاقی است که هدف خاصی به جز سرگرمی، خنده و تفریح ندارد.
طنز و مطایبه در واقع وسیله ای است برای انتقال بهتر مفاهیمی که قابلیت بیان مستقیم و آشکار آن وجود ندارد که اینگونه بیان غیرمستقیم، علاوه بر حفظ گوینده آن از نظر مالی و جانی، مانع رنجش دیگران می گردد و رسالت هنری و تاریخی خود را ایفا می کند و نقش هایی چون تاثیرگذاری بیشتر بر مخاطب، اصلاح امر و تنبّه و آگاه کردن او را نیز برعهده دارد. از علل روی آوردن عبیدزاکانی، بزرگترین طنزنویس ادبیات فارسی قدیم به این نوع ادبی، هم اصلاح مفاسد اجتماعی و تهذیب اخلاق انسانی است.
در این پژوهش طنز هر گفتار و رفتار به ظاهر غیرجدی و بر مبنای لطیفه و مزاح است که نمایانگر واقعیتی جدی و رساننده پیامی اصیل، بدون هنجارشکنی و عبور از اصول و کدهای اخلاقی باشد. براساس این تعریف، طنز و شوخی مثبت، عملی هدفدار تلقی می شود از این رو، لهو و هجو از دایره طنز و شوخ طبعی خارج است این تعریف بر مبنای محتوای شوخی است که ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، عقیدتی و فکری را دربردارد. ضرورت طنز تفکیک مرز شوخی های درست و نادرست است طنز دوسویه است هم قدرت تخریب زیادی دارد و هم قدرت تاثیر؛ در واقع هم نردبان است و هم سرسره، از این روست که شناخت و به کارگیری برخی قواعد کلی در شوخ طبعی و مزاح به انسان در جهت اثربخشی مثبت آن یاری می رساند.
مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه