0

نوحه و متن روضه شب نهم محرم، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

 
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:نوحه و متن روضه شب نهم محرم، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
شنبه 10 آبان 1393  6:53 PM

من که نه دستی نه آبی نه علمدارم

من که نه دستی نه آبی نه علمدارم 
دیگر چگونه توان رو به حرم آرم 
امان ز بی دستی امان ز بی آبی 
ابوفاضل ز جا برخیز و بهرم کن علمداری 
که بهرم غیر تو ساقی نمانده یاور و یاری 
الا ای ساقی طفلان ببین بی آب و طفلان را
الا ای یار همچون جان ببین اطفال نالان را 
ز نهر علقمه دیگر صدای تو نمی آید 
ز فرط تشنگی ساقی دگر اصغر نمی خوابد 
امیر هاشمی من فدای تو همه جانها 
الا ای ساقی ماهم فدایت کل انسانها 
رقیه در خیم چشمش به ره تا که تو برگردی
سکینه ترس از این دارد که آیا باز می گردی
الا ای ماه من رویت مرا غیر تو یاری نیست
بدان ای نازنین دلبر ز هجر تو قراری نیست 
شکسته پشت من زین غم سیه گردیده روز من 
بیا پیشم بمان ساقی بدان من بی تو می سوزم

بیش از ستاره زخم فلک در نظاره بود 
ماهان آسمان ز غمش پر ستاره بود 
لازم نبود آتش سوزان به خیمه ها 
دشتی ز سوزسینه  شراره بود 
میخواست تا ببوسد و برگیردش به خاک 
قرآن او ورق ورق و پاره پاره بود 
یک خیمه نیم سوخته شد جای صد یتیم 
چیزی که ره نداشت در آن خیمه چاره بود 
در زیر پای اسب دو کودک ز دست رفت
چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود
آزاد گشت آب ولیکن هزاران حیف 
شد شیر دار مادر و بی شیرخواره
چشمی بر آن چه رفت به غارت نداشت دست 
اما دل رباب پی گاهواره بود 
یک طفل با فرات کمی حرف زد ولی 
نشنید کس که حرف زدن با اشاره بود 
یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود 
در پشت ابر چهره هر ماه پاره بود 
از دستها مپرس که با گوشها چه کرد
از مشتها بپرس که با گوشواره بود

 

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon
دسترسی سریع به انجمن ها