پاسخ به:نوحه و متن روضه شب نهم محرم، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
جمعه 9 آبان 1393 7:04 PM
رســــــم وفا به عالم امکان نشان دهم آب فرات در کف و لب تشنه جان دهم
مــــن آب نوشم و شه کونین تشنه لب کــــی آبروی خویش به آب روان دهم
مامورم و آنکه آب رسانم به خیمه ها بـــــر کودکان خسرو لب تشنگان دهم
تو بــودی غمگسارم ای برادر هـمیشه در کنـــارم ای برادر
تـــــو رفتی قامتم از غم خمیده دگــر یاری نـــدارم ای برادر
پـــس از مرگ تو ای امید قلبم سیه شد روزگـــارم ای برادر
دلم از بعد بابا بر تو خوش بود ز داغت اشــــکبارم ای برادر
تـو بودی یاور و پشت و پناهم ز هجرت بی قرارم ای برادر
گـــــــلم تو بلبل و پروانه ام تو تـــــو شمع شام تارم ای برادر
تا تو بودی خیمـــــه ها آرام بود دشمنم در کـــربلا نا کام بود
تا تو بودی من پنـــــــاهی داشتم با وجود تـــــو سپاهی داشتم
تا تو بودی خیمـــه ها پاینده بود اصغر ششماهۀ من زنده بود
تا تو بودی خیمه ها غارت نشد بعد تو کـس حافظ یارت نشد
تا تو بودی چهــره ها نیلی نبود دستهـــــــــا آمادۀ سیلی نبود
تا تو بودی دست زینب باز بود بــودنت بهر حرم اعجاز بود
تا که مَشکت پـاره و بی آب شد دشمن پر کینه ات شاداب شد
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش