پاسخ به:نوحه و متن روضه شب نهم محرم، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
جمعه 9 آبان 1393 1:08 PM
آبی برای رفع عطش در گلو نریخت
جان داد تشنه کام و به خاک آبرو
دستش ز دست رفت و به دندان گرفت مشک
کاخ بلند همت خود را فرو نریخت
چون مهر خفت در دل خون شفق و لیک
اشکی به پیش دشمن خفاش خو نریخت
غیرت نگر که آب به کف کرد و همتش
اما به جای کام می از این سبو نریخت
چون رشتة امید بریدش ز آب گفت
خاکی چو من کسی به سر آرزو نریخت
اکبر دخیلی
***************
ای حرمت قبله حاجات ما
یاد تو تسبیح و مناجات ما
تاج شهیدان همه عالمی
دست علی ماه بنی هاشمی
مکتب تو مکتب عشق و وفاست
درس الفبای تو صدق و صفاست
مکتب جانبازی و سربازی است
بی سر ، امّا سرافرازی است
ابن امام و اخ امام و عمِ امام
حضرت عباس علیه السّلام
چهار امامی که تو را دیده اند
دست علم گیر تو بوسیده اند
طفل بودی مادر والا گهر
برد تو را ساحت قدس پدر
چشم خداوند چو دست تو دید
بوسه زد و اشک ز چشمش چکید
با لب آغشته به زهر جفا
بوسه به دست تو بزد مجتبی
دید چو در کرب و بلا شاه دین
دست تو افتاده به روی زمین
خم شد و بگذاشت سر دیده اش
بوسه بزد با لب خشکیده اش
سید سجاد همان دست پاک
بوسه زد کرد نهان زیر خاک
ای علمت کفر نگون ساخته
پرچم اسلام برافراشته
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش