پاسخ به:نوحه و متن روضه شب نهم محرم، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
جمعه 9 آبان 1393 1:07 PM
ای که دین مصطفی احیا شد از نیروی تو
مرحبا صد مرحبا بر قدرت بازوی تو
منصب سقّائیت را خوش به جا آورده ای
نخل دین سیر آب شد از خون چون گلبوی تو
یاورم گشتی چنان بابم که شد یار رسول
آفرین بر عزّت و بر همّت و ب خوی تو
انقلاب سرخ من در راه آزادی دین
رونق دیگر گرفت از قدرت و نیروی تو
ای که شد بر پا قیامت از قیام قامتت
از چه رو شد غرق در خون قامت دلجوی تو
تا جدا شد دست و بر فرقت عمود آمد فرود
شد پریشان حال من از خرمن گیسوی تو
ای مه رخشان آل هاشم از داغت کنون
گشته سر و قامتم همچون خم ابروی تو
خشک لب افتاده ای اندر کنار علقمه
تشنه لب اطفال من در انتظار روی تو
یا ابوالفضلی که درگاهت بود باب المرام
آرزو دارم بیایم سر نهم در کوی تو
این کیست کربلا را ، چون کوه طور کرده
زهرا مگر از این دشت ، یا رب عبور کرده
بر روی ماه عباس ، این جلوة حسین است
آری قمر ز خورشید ، خود کسب نور کرده
آراست چون که قامت ، شد کربلا قیامت
برپا هزار محشر ،تا نفخ صور کرده
آسایش برادر چون بوده آرزویش
آمال دشمنان را ، یکسر به گور کرده
برگرد خیمه عباس ، تا صبح می دهد پاس
این ماه کربلا را ، دریای نور کرده
از اوج فکر انسان ، بنهاده پا فراتر
در خلوت حسینی درک حضور کرده
جز خدمت برادر ، نبوده رأی عباس
هر گه که در ضمیرش ، فکری خطور کرده
تا زنده عباس ، غارت نبود ممکن
فقدان او عدو را ، این حد جسور کرده
دشمن پس از ابوالفضل در فکر غارت افتاد
یارب چه با شهیدان ، سم ستور کرده
از رأس اطهر او ، پیدا بود که دشمن
این سر جدا ز پیکر ، باخشم و زور کرده
پیوسته کعبة عشق ، با قلب ماست نزدیک
ما را حسان گناهان ، زین قبله رو کرده
«حسان»
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش