پاسخ به:نوحه و متن روضه شب نهم محرم، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
پنج شنبه 8 آبان 1393 6:15 PM
کعبه دلهاست خاک پای دوست آنکه جانها تشنة دیدار اوست
کیست عبّاس آن سپه سالار عشق کز جوان مردیش هر جا گفتگوست
مشک آبش ریخت گر بر روی خاک تا ابد دین را از آن آب آبروست
دست افشان پای در میدان نهاد دست افشاندن ز مشتاقان نکوست
چشم پوشید از دو دست نازنین تا دو دستی جان کند تقدیم دوست
قافلة ابی عبدالله از مدینه به سوی مکه حرکت کرد ، همه سوار بر محمل شدند ، یک وقت امام حسین ندا داد : « اَینَ اَخی ؟ اَینَ کَبشُ کَتیبَتی ، اَینَ قَمرَ بَنی هاشمٍ » برادرم کجاست ؟
همین که صدای نازنین امام حسین را ، عباس شنید پاسخ داد :« لبّیک ، لبّیک یا سیّدی »قربان ادبت بروم آقا ، همه شنیده اید در طول عمر یک بار امام حسین را برادر صدا نکرد ، اما چه شد روز عاشورا ، دست در بدن ندارد ، فرقش شکافته ، چشمش تیر خورده ، روی زمین افتاده صدا می زند : برادر بیا .
آخر دید یک خانمی صدا می زند : پسرم عباس . اینجا عباس به خود اجازه می دهد حسین را برادر صدا کند .
خاک و شن و خون همه در هم شده پشت حسین از غم تو خمّ شده
بگو چه رخ داده در این علقمه که آمده مادر ما فاطمه
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش